ژنرال سوهارتو، ديكتاتور سابق اندونزي كه در دوران حكومتش به سركوب نهضت كمونيسم پرداخت و با وضع شديدترين قوانين حكومتي، نزديك به يك ميليون تن از مخالفان سياسياش را به كام مرگ كشاند امروز (يكشنبه) در سن 86 سالگي درگذشت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، دكتر كريستين يوهانز، از مقامات بيمارستاني در جاكارتا اعلام كرد: ژنرال سوهارتو مرده است.
وي افزود: مرگ سوهارتو در ساعت يك و ده دقيقه بعد از ظهر يكشنبه به وقت اندونزي اتفاق افتاد.
با مرگ فرمانده مستبد ارتش اندونزي كه در سال 1998 در پي اعتراضات مردمي از اريكهي قدرت به زير كشيده شد، راه برقراري دموكراسي در اين كشور عمدتا مسلمان كه داراي 235 ميليون جمعيت است، هموارتر شده است.
ژنرال سوهارتو، هم پيمان آمريكا در جنگ سرد، پس از سرنگونياش كمتر در انظار عمومي ظاهر شد و بيشتر وقت خود را در ويلاي شخصياش در جاكارتا به خوشگذراني پرداخت.
سوهارتو با چنان تسلط و استيلاي مستبدانهاي حكومت ميكرد كه به طور مثال در هر روستايي در اندونزي به دستور او سربازاني مستقر شده بودند؛ اقدامي كه موجب ارعاب و وحشت مردم در سراسر اين كشور شده بود.
سوهارتو در دوران بازنشستگياش به دليل سكتههاي مغزي بارها به بيمارستان انتقال يافت و طي اين مدت دستگاههاي تنظيم ضربان قلب و مراجعه جهت تزريق خون باعث طولانيتر شدن عمرش شده بود اما وي از مشكلات ريوي، قلبي، كليه و كبد نيز رنج ميبرد.
سوهارتو در تاريخ 4 ژانويه در بيمارستاني در جاكارتا بستري شد و از آن موقع تا كنون در بخش مراقبتهاي ويژه به سر ميبرد. حال ژنرال سابق ارتش اندونزي در روزهاي اخير به وخامت گراييد.
زندگينامه
ژنرال سوهارتو، اين افسر نظامي ارشد و رهبر سياسي اندونزي از سال 1967 تا 1998 رييس جمهور اين كشور بود.
سه دهه حكومت بيوقفه و بلامنازع وي ثبات سياسي بسيار حياتي و رشد اقتصادي مداوم را براي مردم اندونزي به ارمغان داشت اما رژيم خودكامه و استبدادي سوهارتو دست آخر قرباني سقوط اقتصادي و فساد سياسي خودش شد.
سوهارتو همانند بسياري از اهالي جاوه صرفا ازنام كوچك خود استفاده كرده و نام فاميلي خود را هيچگاه به كار نبرده است. سوهارتو فرزند يك تاجر و مقام دولتي جزء در شهر يوگي ياكارتا از عنفوان جواني آرزوي كار در ارتش كشورش را در سر ميپروراند. وي پس از گذراندن دورهي دبيرستان و فعاليت كوتاه مدت به عنوان كارمند بانك به ارتش استعماري وقت هلند پيوست و پس از آن به دنبال تسخير اندونزي به دست نيروهاي ژاپني در سال 1942 به جمع نيروهاي دفاعي كشورش تحت سرپرستي و حمايت ژاپن ملحق شد و در اين مقطع زماني به عنوان يك افسر نظامي تعليم ديد.
سوهارتو پس از تسليم شدن ژاپن در جنگ جهاني دوم در سال 1945 براي نيروهاي چريكي كه خواهان كسب استقلال سرزمينشان از هلند بودند، جنگيد. درسال 1950 كه اندونزي به يك جمهوري تبديل شد وي به عنوان فرماندهي يك گردان نظامي ارتش در جاوه جايگاه خود را از ديگران متمايز ساخت و به درجهي سرهنگ دومي نايل شد. وي طي 15 سال بعد به طور منظم و به تدريج سلسله مراتب ارتش اندونزي را طي نمود تا اينكه در سال 1957 به درجهي سرهنگ تمام، در سال 1960 سرتيپ و در سال 1962 به درجه سپهبدي ارتقاء يافت.
وي در سال 1963 به كرات به عنوان فرماندهي نيروهاي يگان استراتژيك ارتش اندونزي، نيروهايي مستقر در جاكارتا كه عموما به عملياتهاي اضطراري و فوقالعاده پرداختند، منصوب شد. در اين اثني سوكارنو، رييسجمهور وقت اندونزي روابط نزديكي را با حزب كمونيست اين كشور و نيز چين برقرار نمود اما ارتش همچنان مخالف كمونيستها بود. در تاريخ 30 سپتامبر 1945 گروهي از افسران ناراضي چپگراي ارتش و برخي رهبران حزب كمونيست (PKI) درصدد تصاحب قدرت در جاكارتا برآمده و 6 تن از 7 ژنرال ارشد ارتش اندونزي را به قتل رساندند. سوهارتو يكي از افسران عالي رتبهي نظامي بود كه از اين ترور جان سالم بدر برد و به عنوان فرماندهي يگان استراتژيك ارتش رهبري نيروهاي كشورش در سركوب اين توطئهي براندازي را بر عهده گرفت. سوكارنو به همدستي در كودتاي نظاميان ارتش متهم شده بود و در اين گيرو دار قدرت به سود رهبران ارتش سوق پيدا كرد.
سوهارتو چند ماه بعد به پاكسازي كشور از كمونيستها و چپگرايان مبادرت ورزيد و چنين روشي بعدها توسط ماموران خود خواندهي پليس اندونزي دنبال شد به طوري كه در قتل عام فراگير كمونيستها در سراسر اين كشور صدها هزار انسان كشته شدند.
سوهارتو سپس به عنوان رييس ستاد ارتش اندونزي كنترل كامل دولت كشورش را نيز در تاريخ 12 مارس 1966 در دست گرفت، هر چند سوكارنو رسما يك سال ديگر بر كسي رياست جمهوري نشست.
سوهارتو پس از تصاحب قدرت ضمن غير قانوني اعلام كردن حزب PKI سياستهاي جديدي را به منظور برقراري ثبات اقتصادي و سياسي كشور اتخاذ كرد. در مارس 1967 مجمع مشورتي خلق اندونزي يا همان پارلمان اين كشور سوهارتو را به عنوان كفيل رياست جمهوري منصوب كرد و سرانجام در مارس 1968 اين مجمع سوهارتو را براي يك دورهي 5 ساله به عنوان رييسجمهور انتخاب نمود.
سوهارتو در مقام رياست جمهوري يك رويه خط مشي كه آن را "نظم نوين" توصيف مينمود پايهگذاري كرد؛ خط مشي كه مبناي آن كمك به اقتصاددانان تحصيل كرده در آمريكا جهت تقويت هر چه بيشتر اقتصاد اندونزي بود. در نتيجهي اين سياستها سرمايهگذاري غربها و كمكهاي خارجي افزايش يافت و توليد نفت داخلي اندونزي به شدت رو به فزوني نهاد.
مضاف بر اينكه درآمدهاي ناشي از افزايش سرمايهگذاري توليد نفت در ايجاد زير ساختها و رشد و توسعهها پروژههاي عمراني هزينه شد. تا سال 1972 سوهارتو موفق به ايجاد رشد و توسعهي اقتصادي يكنواخت و با دوام شده بود، همزمان نرخ ساليانهي تورم از 630 درصد در سال 1966 به كمتر از 9 درصد تقليل يافت.
وي در حوزهي سياست خارجي مواضعي در جهت حمايت از غرب و ستيز با كمونيستها اتخاذ كرد. اندونزي مجددا به جمع كشورهاي عضو سازمان ملل پيوست و در سال 1967 اين كشور به عضو اصلي و بنيانگذار اتحاديهي كشورهاي جنوب شرقي آسيا (ASEAN) بدل شد.
در همان سال دولت اندونزي با زور و به رغم مخالفتهاي جامعهي بينالمللي تيمور شرقي، سرزمين سابقا تحت استعمار پرتغال را به خاك خود ضميمه كرد.
ژنرال سوهارتو اگرچه محتاطانه قواعد و اصول مندرج در قانون اساسي اندونزي را دنبال ميكرد اما رژيم دست نشاندهي وي اساسا رژيم استبدادي بر مبناي قدرت ارتش بود. وي در مقام فرماندهي ارتش و رييس دولت اندونزي حيات سياسي كشورش را به طور تمام و كمال تحت كنترل گرفت، حزب سياسي متبوعش به نام گلكار به كرات در انتخابات پارلماني حائز پيروزي با اكثريت قاطع آراء شد و پارلمان در عوض سوهارتو را بدون هيچ گونه مخالفت و مانعي در سالهاي 1973، 1978، 1983، 1988، 1993 و 1998 به رياست جمهوري برگزيد. آزاديهاي مدني محدود شد و مخالفان نيز به هيچ وجه از سوي دولت تحمل نميشدند.
اقتصاد اندونزي طي 3 دهه حكومت لاينقطع سوهارتو به طور ميانگين ساليانه 7 درصد رشد داشت و وضعيت معيشتي مردم به طور چشمگيري بهبود يافت. برنامههاي آموزشي و ارتقاء ميزان سواد در اندونزي جملگي با هدف وحدت و همبستگي بيشتر آحاد مردم از گروههاي قومي گرفته تا ساكنان جزاير مختلف پيگيري شد. اما اين موفقيتها در پي توزيع ناعادلانهي ثروت در ميان اقشار مختلف مردم و بهرهمندي گروه اقليتي از جريانات ارتش از منافع مدرن سازي و توسعه در اين كشور به تدريج رنگ باخت. سوهارتو به دوستان و 6 فرزند خود اجازه داد كنترل بخشهاي كليدي اقتصاد اندونزي را در دست گرفته و انجام معاملات سودآور اقتصادي تجاري را در انحصار خود درآورند.
در دههي 1990 فساد افسار گسيخته و سياستهاي تبعيض آميز دولت سوهارتو كمكم طبقهي متوسط جامه و جريانات تجاري را منزجر ساخت. اندونزي در سال 1997 دچار بحران ارزي فراگير (در سراسر جنوب شرقي آسيا) شد. متعاقبا ارزش روپيه به عنوان پول ملي اندونزي سقوط كرد و بحران مالي ايرادها و نقايص عميق در پيكرهي نظام اقتصادي اين كشور را بيش از پيش هويدا كرد. سوهارتو به رغم ركود اقتصادي، رشد سرسامآور تورم و وخامت شرايط زندگي و امرار معاش در برابر درخواستها براي ايجاد اصلاحات بنيادين مقاومت كرد اما مخالفان دولت وي به تدريج ابتدا در جاكارتا و سپس در ساير شهرها به خيابانها سرازير شدند و در مه 1998 اعتراضات مردمي طغيان كرد. وي حمايت ارتش را از دست داد و سرانجام در تاريخ 21 مه مجبور به كنارهگيري شد.
سوهارتو از زمان كنارهگيرياش بارها به دليل سكته وامراض قلبي و رودهاي در بيمارستان بستري شد. اين شرايط وخيم جسماني، تلاشها براي محاكمهي وي به اتهام فساد، نقض حقوق بشر را ناكام گذاشت و وكلاي مدافع سوهارتو مدعي شدند شرايط نامساعد جسماني براي محاكمهي وي مناسب نيست.
سوهارتو در يك نگاه
ژنرال سوهارتو دومين رييس جمهور اندونزي
متولد: يوگياكارتا 8 ژوئن 1921
سن: 86
حزب: گلكار
جانشين: يوسف حبيبي
سلف: سوكارنو
انتهاي پيام