محمدعلي سپانلو: وجود مركزي براي ترجمه ضروري است
محمدعلي سپانلو گفت: ما به يك مركز ترجمه احتياج داريم، اعم از اينكه نهادهاي دولتي هزينهي آن را تأمين كنند يا اينكه هزينهي آن از بخش خصوصي تأمين شود. اين شاعر و مترجم در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: ما حتماً به مركزي براي ساماندهي ترجمه نياز داريم. البته بخش ناشران خصوصي آن سرمايه و توانمندي لازم را براي اينكار ندارند و استثنا اينطور شده كه كتاب مارسل پروست در ايران ترجمه و منتشر شده و معمولاً ناشران خصوصي چنين سرمايه و مداومتي نداشتهاند كه بخواهند كاري مستمر انجام دهند. او در ادامه افزود: از سويي ديده ميشود عربها يك آكادمي مشترك را به خرج دولت يا بخش خصوصي تأسيس و آثار برجستهي غرب را ترجمه كردهاند. سپانلو همچنين خاطرنشان كرد: ما سابق بر اين تجربهاي از اين دست داشتهايم كه درواقع بنگاه ترجمهي نشر كتاب داشتيم كه از سال 1334 فعاليت خود را شروع كرد و آثار برجسته و اصلي ترجمهنشده را بهطور سيستماتيك ترجمه كردهاند. اين بنگاه دولتي بود؛ اما سعي ميكردند در كار ترجمهي آثار سانسور نكنند. او در ادامه تصريح كرد: در برخي از كشورها سانسور وجود ندارد و يكوقت دولت به ناشران خصوصي كمك ميكند تا مثلاً مجموعهي چندجلدي آثار بالزاك را بهصورت شيك منتشر كنند. درواقع در كشورهاي ديگر دولت در اين زمينه كمك ميكند؛ ولي ديگر در ترجمهي اثري نميگويد كه اين جايش باشد و آن جايش نباشد. سپانلو در ادامه گفت: قانوني داريم كه چنانچه بخش خصوصي در بخش فرهنگ هزينهاي كند، از مالياتش كسر ميشود. اين براي تشويق ناشران است كه در قوانين ايران هم هست. با اين رويكرد ميتوان بخشي از آن هزينه را اينطور توسط بخش خصوصي تأمين كرد. بهزعم من، ماهيت فكر تأسيس مركزي براي ترجمه عالي است و لازم است كتابهاي اصلي ادبيات جهان را ترجمه كنيم. شايد ناشر معمولي بهدليل اينكه ممكن است اثري فروش نرود و به سرمايهگذاري زياد نياز است و خطر دارد، نتواند در اين زمينه اقدام كند؛ اما دولت بايد بيايد آثار بزرگ را سفارش دهد و كار ويرايش، ترجمه و مقابلهي اثر انجام و در نهايت منتشر شود. همچنين ضرورت دارد صنايع بزرگ به حمايت از ناشران خصوصي اقدام كنند تا آنها بتوانند آثار خوبي را بهچاپ برسانند و صنايع بزرگ نيز بهعنوان حمايتكننده از فرهنگ معرفي شوند. اين نويسنده همچنين ترجمهي آثار فارسي را به زبانهاي ديگر ضروري دانست و افزود: اين همان كاري است كه تركها ميكنند و آثار خود را با ترجمه به زبانها و فرهنگهاي ديگر معرفي ميكنند. البته بخشي از ادبيات تركيه شناختهشده است؛ ولي آنها خودشان خيلي زحمت كشيدهاند. همچنين در كشور ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين بحث بود كه يك مقدار از بودجه را به ترجمهي آثاري از فرهنگ ايران به زبانهاي ديگر اختصاص دهند. او همچنين تأكيد كرد: خوشبختانه آثار كلاسيك ما شناختهشدهاند؛ بنابراين بايد بيشتر به ادبيات معاصر فارسي بپردازيم كه صداي ادبيات معاصرمان به جهان برسد. درواقع آثار بزرگان ادب فارسي چون سعدي، مولانا، حافظ ، خيام و نظامي به زبانهاي ديگر ترجمه شدهاند و ضرورت دارد به آثار معاصر توجه شود. سپانلو با اشاره به سفر خود به آمريكا اظهار كرد: ناشران آمريكايي ميگفتند اگر متنهاي خودتان را با يك انگليسي ابتدايي هم به ما بدهيد و آنها را بپسنديم، بهترين ويرايش را از آن اثر به زبان انگليسي انجام ميدهيم تا منتشر شود؛ در حاليكه شما اين را هم به ما نميدهيد و ضرورت دارد خودمان اين كار را انجام دهيم. او در پايان متذكر شد: براي مركز ساماندهي ترجمه چه وظيفهاي مهمتر از اينكه دريچهاي براي ما بهسوي فرهنگ و ادبيات و علوم جهان بگشايد و از سويي دريچهاي از فرهنگمان را به روي جهان باز كند. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در نشست خبرياي از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش از برنامههاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام