فرزان سجودي: اتحاديه‌ي صنفي مترجمان تشكيل شود

فرزان سجودي بر تشكيل اتحاديه‌ي صنفي مترجمان براي سامان‌ دادن به ترجمه و دفاع از حقوق مترجمان تأكيد دارد. اين مترجم در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در پي مطرح شدن تشكيل مركز ساماندهي ترجمه، اظهار كرد: تا اسم مركز مي‌آيد، نيازمند سازمان، نهاد، قدرت و دولت و از اين چيزهاست و بلافاصله جنبه‌ي كنترلي پيدا مي‌كند. همچنين هيچ نهاد خصوصي نه امكان اين كار و نه قدرتش را دارد و نه مرجعيتش را مي‌تواند پيدا كند. او در ادامه افزود: درواقع اين‌جا فقط بحث قدرت و دولت نيست؛ بلكه بحث مرجعيت نيز هست. اين آن‌را قبول ندارد، آن اين را قبول ندارد، ديگري حاضر نيست در اين زمينه كار كند، آن يكي هم مي‌گويد آن‌ها باند درست كرده‌اند و از اين‌جور حرف‌ها. با توجه به اين شراط بخصوص در جامعه‌ي ما ديده مي‌شود ما اصولا جامعه‌اي نيستيم كه به اين‌جور نهادها تن دهيم؛ زيرا سنت و سابقه‌ي اين‌جور نهادها معمولا يا كنترلي است يا محدودكننده، چه دولتي و چه غيردولتي باشند. سجودي در ادامه خاطرنشان كرد: تنها چيزي كه قابل قبول است، درواقع نوعي سازمان غيردولتي است كه چيزي شبيه اتحاديه‌ي صنفي مترجمان باشد و از حقوق مترجمان دفاع كند، چه در برابر ناشران، يعني حقوق قراردادي‌شان و همچنين سازمان‌هايي كه مترجمان براي آن‌ها كار مي‌كنند و چه در برابر مسائلي مثل سانسور و كنترل‌هاي غيرمعقول كه حق مترجم را از بين مي‌برند؛ يعني وقتي جلو كتابي در چاپ دوم گرفته مي‌شود، طبيعتا بخشي از حقوق مترجم از بين مي‌رود و ناشر براي آن كار به مترجم پولي نمي‌دهد. درواقع يك اتحاديه‌ي صنفي مي‌تواند در مقابل اين‌گونه مسائل از حقوق مترجمان دفاع كند. او در ادامه تصريح كرد: ولي آن نهادي كه بخواهد به خود كار ترجمه نظارت كند و بگويد اين ترجمه خوب يا بد است، يا اين بايد ترجمه شود و آن ترجمه نشود، به‌نظرم، نه ضرورت دارد و نه ممكن است و سرانجام يك نهاد كنترلي است. در جامعه‌اي كه نهادها سابقه‌ي دموكراتيك ندارند، بلافاصله وقتي كنترلي مي‌شوند، دست و پاگير مي‌شوند. اين مدرس دانشگاه در ادامه يادآور شد: بهبود كار ترجمه را از نظر كيفيت، جامعه‌ي كتاب‌خوان تعيين مي‌كند؛ يعني وقتي ترجمه‌ي بد را نخوانند و يا نخرند، اين به كيفيت ترجمه كمك مي‌كند و البته ناشر هم مي‌تواند براي خود معيارهاي نظارتي داشته باشد. درواقع ضرورت دارد كار حرفه‌يي بكنيم. ناشر ما بايد ياد بگيرد كار حرفه‌يي انجام دهد و كتاب‌خوان ما نيز بايد ياد بگيرد حرفه‌يي برخورد كند. جامعه‌ي كتاب‌خوان ما نبايد صرفا دنبال جنجال و هيجان باشد و به‌عنوان اين‌كه اسم فلان نويسنده‌ي خارجي روي كتاب است، به سراغ آن برود. از اين رو لازم است مخاطب قضاوت ارزش‌گذارانه كند و وقتي مترجم به‌دليل كيفيت نازل ترجمه‌، كارش به بحران فروش نرفتن رسيد، طبيعتا يا با آن مترجم كار نمي‌كنند و يا سعي مي‌كنند بهتر بر كيفيت ترجمه‌ نظارت كنند. اين داستاني در بازار سرمايه‌گذاري كتاب است كه دقيقا مطابق معيارهاي هر بازار آزاد ديگري تعيين مي‌شود؛ يعني سرمايه‌گذار بايد نگران چيزي باشد كه چاپ مي‌كند؛ درنتيجه ابزار كيفي لازم را براي نظارت بر كيفيت، نه مسائل ديگر چون كنترل يا سانسور فراهم كند. وي متذكر شد: ديگر به‌جاي آن‌كه نهادهايي بنشينند با معيارهاي خودشان قضاوت كنند، به‌جاي آن مي‌شود نقد ترجمه و نقد كتاب ترجمه‌شده را گرم نگه داريم. براي اين كار ضرورت دارد مجلات تخصصي نقد ترجمه داشته باشيم. همچنين انجمن‌هايي براي نقد و بررسي ترجمه داشته باشيم و از سويي در دانشگاه‌ها بر اين مسائل دامن بزنيم و درواقع اين‌ها اتفاقاتي است كه بعد از ترجمه روي مي‌دهد، به تعبيري كاملا دموكراتيك است و من با هر اتفاقي قبل از ترجمه و كنترل مخالف‌ام؛ براي آن‌كه در اين نظارت‌هاي قبل از ترجمه فقط اسمش نظارت بر كيفيت ترجمه است. بنابراين كانون‌ها و مراكز نقد ترجمه بسيار مهم‌اند و نه كنترل اثري قبل از ترجمه. نقد از كنترل مهم‌تر است. نقد خودش به يك ابزار كنترلي پويا تبديل مي‌شود؛ ولي كنترل پيش‌ پيش به يك ابزار غيرانتقادي محدودكننده تبديل مي‌شود. اين زبانشناس همچنين درباره‌ي ترجمه‌ي آثار فارسي به زبان‌هاي ديگر، گفت: هيچ‌كس نمي‌تواند بگويد ترجمه‌ي آثار به زبان‌هاي ديگر اتفاق بدي است. ماهيتا خيلي هم خوب است؛ اما يك اماي بزرگ دارد. ما نبايد سر خودمان كلاه بگذاريم؛ براي اين‌كه ادبيات‌مان جهاني شود، درصد بسيار كوچكش از اين مجرا عبور مي‌كند، كه يك نهاد دولتي يا شبه دولتي بيايد روي ترجمه‌ي گزينشي بخشي از ادبيات ما سرمايه‌گذاري كند. درواقع درصد بسيار بزرگي از آن ناشي از اين خواهد بود كه ادبيات ما بتواند كيفيت جهاني شدن پيدا كند. آن وقت مترجم آلماني مسلط به زبان فارسي هم پيدا مي‌شود كه اين كار را بكند و ببرد آن‌جا ناشر خصوصي هم آن را منتشر كند، مانند ادبيات آمريكايي لاتين كه در دنيا اين وضعيت را پيدا كرده است. سجودي در ادامه با بيان اين مطلب كه ترجمه اين نيست كه اثري را بخواني و آن را ترجمه كني، از ترجمه به‌عنوان اتفاقي بينافرهنگي ياد كرد و افزود: ترجمه‌هايي از اين دست معمولا اين‌طور بوده كه يك دوره كتاب از رمان ترجمه مي‌شود و در تيراژهاي خيلي محدود منتشر مي‌شود و بعد يك آمار ارايه مي‌شود كه فلان كتاب به پنج زبان زنده‌ي دنيا ترجمه شده است. اين كافي نيست. آيا در پنج فرهنگ زنده‌ي دنيا اين كتاب در ابعاد گسترده خوانده شده است؟ معمولا اين اتفاق از طرف اين نهادها نمي‌افتد. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي ‌عالي انقلا‌ب فرهنگي نيز در نشست خبري‌اي از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به‌تازگي از برنامه‌هاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۲ آذر ۱۳۸۶ / ۱۳:۳۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8609-00533
  • خبرنگار :