/نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها/ مدير مسوول يك نشريهي ادبي، فرهنگي، هنري: نمايشگاه امسال در محل و زماني نامناسب و با خست و تعلل خبررساني عمومي برگزار شد
مدير مسوول نشريهي ادبي، فرهنگي، هنري «نـافـه» در نوشتاري دربارهي چهاردهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها، نسبت به محل اختصاص يافته به نشريههاي ادبي انتقاد كرد. ناهيد توسلي در اين متن كه نسخهاي از آن در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار گرفته، با انتقاد از دستوري برگزار نشدن اين نمايشگاه پس از سالها در جاي سابق خود، افزوده است: متاسفانه جداسازي در سال 86 موجب شد كه شكافي ميان بازديدكننده كتاب و بازديدكننده مطبوعات بهوجود آيد كه اين خود موجب افت بازديدكننده هر دو محصول ادبي، فرهنگي، هنري شد. نمايشگاه مطبوعات امسال در محل و زماني بسيار نامناسب و آنقدر با خست و تعلل خبررساني عمومي صورت گرفت كه بسياري از برگزاري آن بياطلاع بودند؛ نمايشگاهي كه اهالي آن خود در حوزه خبررساني فعاليت دارند. از همه مصيبتبارتر نحوه اختصاص فضاي «مركز آفرينشهاي هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان» بود كه در هندسه نامسطح و جداافتاده از يكديگر و در محلي در مركز شهر كه امكان جابهجايي نشريات به سختترين شكل امكانپذير بود، صورت گرفت. نحوه انتخاب غرفهها از يك گروهبندي ويژه حوزههاي موضوعي نشريات نيز برخوردار نبود. غرفههاي نشريات، بيتوجه به كاركرد موضوعي آنها، از زيرزمين، يعني سطحي پايينتر از خيابان گرفته تا پشتبام مركز مزبور و درون چادر، تقسيمبندي شده بودند. تنها 13-12 نشريه ادبي كشور در زيرزمين و در جايي كه در بالاسر يكي از غرفههاي آن، لوله فاضلاب مركز عبور ميكرد و در كنار فضايي دور و نامناسب، همراه با نشريات استاني مستقر شده بودند. او همچنين آورده است: نمايشگاه، بي سر و صداي وسيع اطلاعرساني حداقلي، حتي به غرفهداران، از طريق اعلان از بلندگوهاي موجود در فضا (كه از قضا صداي آن در طبقات پايين به سختي شنيده ميشد)، توسط وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و رييس مجلس شوراي اسلامي افتتاح شد و آن هم نه با حضور آنان در ميان غرفههاي همه نشريات، بلكه در سالن آمفي تئاتر مركز مزبور و با حضور عدهاي كه از پيش خبردار بودند. مسوولان نشريات استاني و ادبي، از جمله مديرمسوول و دبير تحريريه نافه، تا ساعت 14:30 در غرفه منتظر ايستاده بوديم تا اگر مسوولان براي بازديد از غرفههاي نشريات استاني به زيرزمين آمدند و خواستند نظري از سر لطف هم به نشريات ادبي بيندازند، حضور داشته باشيم. منتظر مانديم تا بالاخره از يكي از ماموران انتظامي سالن پرسيديم پس كي قرار است ايشان براي بازديد به اين سالن بيايند كه مامور با نگاهي متعجب گفت: «اوه...خيلي وقت است ايشان تشريف بردهاند»! و تا ساعات پاياني نمايشگاه نيز براي بازديد از غرفههاي سالن زير زمين كه به جز 13-12 نشريه ادبي تعداد زيادي غرفههاي مطبوعات استاني در آن مستقر هستند، به اين سالن نيامدهاند تا دستكم گلايه خود و بيشك ديگر همكاران حوزه ادب و فرهنگ اين كشور را به ايشان ابراز داريم، ولي افسوس كه اين فرصت نه تنها تا اين تاريخ، بلكه بعيد ميدانم تا پايان نمايشگاه هفتروزه هم ميسر شود! توسلي ادامه داده است: گرچه، جاي خالي نشريات ادبي، فرهنگي، هنري بسياري ازجمله مجلههاي كارنامه (كه توقيف شده)، كلك (كه ناگزير از عدم انتشار شده) و شوكران و گلستانه (كه حضور نداشتند) در ميان نشريات ادبي كاملا مشهود بود، و همين موضوع بود كه مرا متوجه حضور تحميلي و اساسا حيات وجودي اين نشريات (كه خريد آنها هم توسط نهاد كتابخانههاي عمومي كشور متوقف شد) در ميان ديگر نشريات زرد، ورزشي و بعضي نشريات فيلم و سينما كه در طبقه بالا و در معرض ديد فوري بازديدكننده قرار داشت و البته پيش و بيش از فروش نشريههايشان، كارشان فروش پوسترهاي هنرپيشگان بود، كرد. در عين حال اين وضعيت و اين شرايط، همچنين مرا بهياد استدلالهاي مسوولان نهاد كتابخانههاي عمومي كشور در گذشته نزديك انداخت كه: 1- «نشريهها و....كه انتخاب شده و ميشوند، براساس مصوبة شوراي نظارت و ارزيابي و انتخاب، تاييد و انتخاب ميشوند....حدود 280 نشريه بررسي شدند و 267 نشريه براي خريداري تصويب شد؛ يعني ما فقط حدود پنج درصد ريزش داشتهايم و اين خيلي ناچيز است...... حدود 17 نشريه در اين پنجدرصد با موضوعات مختلف خريداري نميشوند.....و اين نخريدن، فقط نشريههاي ادبي را شامل نميشود: بلكه همه جور نشريهاي در اين ريزش هست و تنها يكي دو نشرية ادبي بوده اند.... وقتي بودجه محدود است.....اصلا دليلي ندارد كه ما بخواهيم از همه نشرياتي كه چاپ ميشوند، خريداري كنيم..... اصلا چه دليل دارد نشريهاي را بفرستيم در كتابخانهاي كه آنجا مخاطب ندارد.....من دوست دارم نشريهاي را به كتابخانهها بفرستم كه استفاده شود، نه اين كه نشريهاي برود و بدون اين كه كسي آن را بازكند، برگردد....» (نقل از ايسنا). 2- «ما امسال هيچ نشريهاي را از فهرست خريد نشريات سال گذشته حذف نكردهايم» (نقل از مهر). 3- «تعداد نشريات حذفشده از فهرست خريد براي كتابخانههاي عمومي كشور كمتر از پنج نشريه است. در همين راستا فهرستي از تمام نشريات تهيه كردهايم (بيش از 600 عنوان) و كميتههاي انتخابمان آنها را بررسي و به جز چند عنوان نشريه كه تعدادشان انگشتشمار است همه را تاييد كردند» (مهر). 4- «آنچه در اين زمينه برايمان اهميت دارد، نظر عضو ماست. ما به عنوان نهاد كتابخانههاي عمومي، بايد نيازهاي عضومانرا، چه از نظر نشريه و چه از نظر كتاب، تامين كنيم. محدودهاي از نشريات را مشخص ميكنيم كه لازم ميدانيم براي همه كتابخانهها تهيه كنيم؛ مثلا در حوزة ورزشي، اقتصادي، سياسي و... تعداد محدودي را معين و براي عضومان تهيه مي كنيم، كه اين تعداد هم محدود است. به هرحال شرايط مالي مهم است و ما شرايط مالي خوبي در نهادكتابخانههاي عمومي نداريم......اگر نشريهاي در مجموعه ما خوانندهاي داشته باشد و اگر كسي آن را تقاضا كند، براي آن كتابخانه خاص، آن نشريه را خريداري ميكنيم......معتقدم اين مجموعه يكي از مجموعههاي موفق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده است و شايد به تعبيري موفقترين حوزه ارايه خدمات فرهنگي به عموم مردم در مجموعه خدماتي كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارايه مي دهد، همين نهاد كتابخانههاي عمومي بوده است.......اما كتابخانههاي عمومي بيش از يك ميليون عضو دارند كه اعضاي فعال هستند و در طول سال به طور مستمر از كتابهاي كتابخانه استفاده ميكنند. علاوه بر آن، جمعيتي بيش از اين نيز داريم كه از كتابخانه استفاده ميكنند: مثل دانشآموزاني كه ميآيند و از محيط كتابخانهها استفاده ميكنند....... البته ما برنامه تحولي براي كتابخانهها و اينكه بتوانيم توجه مردم را به مطالعه ارتقا بخشيم، داريم». (نقل از ايسنا). مديرمسوول نافه معتقد است: اين نوع برخوردها با نشريههاي ادبي، بيشك نتيجهاي جز «به بارننشتن محصول حسي/ عاطفي/ علمي و .....نويسنده» و درنهايت حاصلي جز حذف آگاهي دادن وآشنايي «بيش از يك ميليون عضو» ..... و «دانشآموزاني كه ميآيند و از محيط كتابخانهها استفاده ميكنند» با فرهنگ و ادب و هنر ايران، اين سرزمين فرهنگي با آن قدمت ديرينه ندارد. انتهاي پيام