نگاهي به زندگي ابن سينا در هزاره‌ي درگذشت

ششم ماه مبارك رمضان با هزارمين سال وفات نابغه‌ي مشرق‌زمين ابوعلي سينا مصادف است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه‌ي همدان، حسين نخستين فرزند عبدالله و ستاره، معروف به بوعلي‌ سينا در سال 370 هجري قمري در افشنه (بخارا) ديده به جهان گشود. پدرش پيرو مذهب اسماعيلي و از كارگزاران بود و در روزگار اميرمنصور بن نوح ساماني از بلخ به بخارا سفر كرد و پس از ازدواج با ستاره، در بخارا ماندگار شد. حسين (بوعلي‌ سينا) كودكي خود را در افشنه گذراند و در نوجواني به بخارا رفت و در مركز جريان‌هاي فكري و مذهبي به آموزش حكمت، عقل، نفس و مسائل فلسفي پرداخت. پنج‌ساله بود كه ادبيات و نحو را آموخت. فقه و مسائل مذهبي را در 12سالگي به صورت كامل ياد گرفت و حتا در برخي موارد فتوا نيز داد. آن‌قدر تيزهوش بود كه در كودكي نزد محمود صباح سبزي‌فروش كه رياضيات را به خوبي مي‌دانست، رفت و به آموزش اين علم پرداخت؛ اما ديري نپاييد كه سؤالات وي از دايره‌ي اطلاعات استاد فراتر رفت. فقه را نيز نزد اسماعيل زاهد آموخت و هنگام سفر ابوعبدالله ناتلي از فيلسوفان معروف آن زمان به بخارا، ابن‌ سينا منطق، فلسفه و هندسه‌ي اقليدسي را نزد اين استاد تلمذ كرد و با هوش و استعداد سرشار خود، تعجب استاد را برانگيخت؛ به گونه‌اي كه ناتلي از پدر بوعلي خواست او را جز آموختن دانش به كار ديگري نگمارد. پس از پايان سفر ناتلي به بخارا، بوعلي، منطق، علوم طبيعي و علوم الهي را با مطالعه‌ي كتاب‌ها آموخت و در بحث پزشكي وارد شد. هر آن‌چه پزشكان قديم نوشته بودند، مطالعه كرد و توانست در كوتاه‌ترين زمان ممكن، موفقيت‌هاي بزرگي در اين رشته‌ي علمي به‌دست آورد. در حالي‌كه تنها 15 سال داشت، كتاب «ما بعدالطبيعه»ي ارسطو را 40بار خواند و از آن‌جايي كه از زبان يوناني ترجمه شده بود، آن را درك نكرد. سرانجام روزي در بازار كتاب‌فروش‌هاي بخارا، شخصي كتاب‌فروش با اصرار از او تقاضاي خريد كتابش را كرد و بوعلي كتاب را از وي خريد و متوجه شد «اغراض مابعدالطبيعه» نوشته‌ي فارابي را تهيه كرده است و اين باعث خوشحالي‌اش شد. نقل شده است هرگاه بوعلي با معضلي روبه‌رو مي‌شد، به مسجد مي‌رفت و دو ركعت نماز به‌جا مي‌آورد و با استعانت از ذات قدس ربوبي، حل مشكل خود را مي‌طلبيد و به گونه‌اي به اين مقصود مي‌رسيد. در سن 16سالگي توانست بيماري امير نوح ساماني را كه گفته مي‌شود دچار ماليخوليا بوده، معالجه كند و به جاي دستمزد از امير ساماني خواست اجازه‌ي مطالعه‌ي كتاب‌هاي كتابخانه‌ي نفيس سلطنتي را به او بدهد. پس از اين‌كه تمامي كتاب‌هاي كتابخانه را مطالعه كرد، كتابخانه‌ي دربار دچار آتش‌سوزي و بوعلي سينا به سوزاندن كتاب‌ها، متهم، و پس از آن خانه‌نشين شد و خود به تأليف كتاب پرداخت. در 18سالگي جامع تمام علوم شد و در شرح احوال خود كه از سن 16سالگي آن را آغاز كرده بود، به اين نكته اشاره دارد و حتا ابوعبيد جوزجاني كه از شاگردان معروف ابن سيناست، مي‌گويد كه پس از 18سالگي ديگر چيزي به علم علي اضافه نشد. يكي از همسايگانش درخواست تأليف كتابي كرد و بوعلي «عروضيه» را در سن 21سالگي نوشت و به تمام اجزاي فلسفه به جز رياضي در آن اشاره كرد. سپس كتاب‌هاي «حاصل و محصول» را در فلسفه و «البر و الاثم» را در علم اخلاق تأليف كرد. بالأخره شرايط زماني پس از فوت پدر در سن 21سالگي بوعلي و فراخواني به دربار سلطان محمود غزنوي و امتناع او از پاسخ مثبت به شاه غزنوي، دوره‌ي جديد زندگاني را كه سراسر هيجان، خطر، اختفا، گريز و به نوعي پذيرش مسؤوليت حكومتي، و ذلت و حتا زنداني شدن است، به او تحميل كرد، كه هريك مي‌توانست به‌عنوان عامل بازدارنده‌ي فعاليت علمي‌اش باشد؛ اما با وجود همه‌ي اين عوامل، زندگي سراسر جا‌به‌جايي و خطر از مسافرت از بخارا به گرگانج خوارزم آغاز شد و از آن‌جا به خراسان و گرگان، و از گرگان به ري و همدان و منصوب شدن به وزارت شمس‌الدوله در همدان و پس از مدتي زنداني شدن در قلعه‌اي موسوم به نردجان در 15فرسنگي همدان و آزاد شدن مجدد و بازگشت به مقام وزارت، عزل دوباره از وزارت بعد از فوت شمس‌الدوله، عزيمت به اصفهان و ملاقات با علاء‌الدوله. بوعلي سينا سرانجام پس از حضور مداوم و همراهي در كشمكش‌هاي علاء‌الدوله و سلطان محمود غزنوي و بازگشت به همدان، در سن 58سالگي در سال 428 هجري قمري از دنيا رفت. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۲۷ شهریور ۱۳۸۶ / ۱۳:۴۱
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 8606-15022
  • خبرنگار :