بهمن جلالي: براساس كدام حركت مي‌توان گفت جامعه عكاسي ما مدافع يك كار درست است؟

اين جامعه مانند سيل، همه‌ي خاطرات و بودن ما را مي‌برد. اگر دو سال جايزه‌ي گلستان برگزار نشود، كاوه گلستان در اين جامعه فراموش شده است. اين جمله‌ها باور بهمن جلالي است. يكي از هنرمندان عكاسي كه به ‌واسطه‌ي حرفه‌ي عكاسي و نزديكي خانوادگي با كاوه گلستان نخستين جايزه‌ي عكس مطبوعاتي غيردولتي ايران را با عنوان جايزه‌ي عكس كاوه گلستان بنيان‌گذاري كرد. او در گفت‌وگو با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ درباره‌ي تعطيل شدن تنها جايزه غيردولتي مطبوعات ايران با عنوان "جايزه‌ي عكس مطبوعاتي كاوه گلستان"، گفت: در جلسه‌اي كه در مجله‌ي عكس برگزار شد، حرف‌هايي مطرح شد كه من ادبيات آن‌را نمي‌فهمم؛ گفتند،‌ عده‌اي خواستند براي كاوه جايزه‌اي بگذارند؛ آن‌عده، يك نشريه‌ي عكاسي، مادر گلستان و خواهر او بودند. چرا اين‌ها را عده‌اي بي‌شناسنامه خطاب مي‌كنيد؟ به‌گمان بهمن جلالي، برخي عكاسان حرفه‌يي نه به اخلاق حرفه‌يي اشراف دارند و نه به معناي حرفي كه مي‌زنند. حرفه‌يي شدن اين نيست كه عكس من هر روز در روزنامه‌اي چاپ شود يا من كاري انجام بدهم، حرفه‌يي بودن اخلاق حرفه‌يي لازم دارد، اما اين اخلاق حرفه‌يي اكنون كجاست؟ نوك دماغ برخي حرفه‌يي‌ها آنقدر به آسمان رفته است كه حتا صحبت كردن با آن‌ها هم مقدور نيست. او ادامه داد: ‌شما [منتقدان] مي‌گوييد جايزه‌ي كاوه آن‌قدر اشكال داشته است كه حرفه‌يي‌ها در آن شركت نكرده‌اند. چرا اشكالات آن را مطرح نمي‌كنيد؟‌ من نمي‌گويم كاري كه ما انجام داديم بي‌ عيب و نقص است، حتما اشكالاتي داشته است، اما چرا اين قدر كلي‌گويي مي‌كنيد؟! جلالي با بيان اين‌كه حرفه‌يي‌ها تافته‌ي جدا بافته‌اي در جامعه‌ي عكاسي نيستند، بيان كرد: كساني با داوري مشكل دارند، اما بايد بپذيرند كه داور يك مجموعه عكس، الزاما نمي‌تواند يك عكاس باشد؛ كسي را مي‌خواهد كه عكس‌شناس،‌ روزنامه‌نگار و آشنا به اين رسانه باشد. ما از گروه‌هاي مختلف آشنا به اين رسانه براي داوري انتخاب كرديم. شايد برخي فكر كنند چون يك عكاس هستند،‌ مي‌توانند داور خوبي هم باشند؛ اما اين‌طور نيست. اين مدرس دانشگاه مدعي شد: برخي با تحريكات، حرف‌هاي ضد و نقيض و بغض و خصومت‌هايشان باعث شدند سرانجام جايزه‌ي گلستان به اين‌جا برسد. آخر آدمي كه يك‌بار هم در جايزه شركت نكرده است چگونه مي‌تواند به آن ايراد بگيريد؟! مي‌توانستند شركت كنند، اما انگار مي‌ترسيدند كه عكس‌شان برنده نشود و آن‌وقت ناراحت شوند! به اعتقاد بهمن جلالي، اين جنجال‌آفريني‌ها تنها مختص جايزه كاوه‌ي گلستان نيست، بلكه در هر اتفاقي عكاسان مطبوعات اين‌گونه جنجال‌آفريني مي‌شود. او درباره‌ي امكان ادامه‌ي جايزه‌ي گلستان تصريح كرد: ما تا نحوه‌ي صحبت با يكديگر و اخلاق حرفه‌يي را ياد نگيريم، محكوم به اين سرنوشت هستيم. جلالي با انتقاد از اين‌كه حتا شركت‌كنندگان در اين جايزه از آن دفاعي نكردند، عنوان كرد: بر اساس كدام حركت مي‌توانيم بگوييم كه جامعه عكاسي ما مدافع يك كار درست است؟ او به‌عنوان نمونه، يادآوري كرد: هشت سال با سعي و تلاش، خوب يا بد، يك موزه‌ي عكاسي درست كرديم، اما به راحتي ما را بيرون كردند و يك عكاس هم نگفت چرا اين كار را كرديد؟! موزه‌ي هنرهاي معاصر يك نمايشگاه عكس گذاشت، رييس تغيير كرد، وقتي خواستيم عكس‌هايمان را پس بگيريم، به ما پس ندادند و با كمال شهامت مي‌گويند كه عكاسان را به موزه راه ندهيد. باز هم صدايي از كسي درنيامد. به‌گمان جلالي، تا عكاسان به جايي نرسند كه از مواضع حرفه‌يي و فرهنگي خود دفاع كنند، سرنوشت‌شان همين است كه عده‌اي توي سرشان مي‌زنند، و خودشان مدافع خود نيستند. او گفت: تا جامعه‌ي عكاسي بيماري‌اش را درمان نكند، همين گروه‌بازي‌ها و به دنبال منافع خود بودن‌ها وجود خواهد داشت. بهمن جلالي با هشدار بر اين‌كه در صورت برگزار نشدن جايزه، كاوه گلستان فراموش خواهد شد، تاكيد كرد: به دليل تب و تاب خبري جامعه اگر كوشش نكنيم، آدم‌ها ماندگار نخواهند شد. جايزه هم آن نيست كه كارهاي كاوه را در سايت بگذاريد و به مردم بگوييد اين الگو است و اگر مثل اين عكس گرفتيد، مي‌توانيد در آن وارد شويد. او تاكيد كرد، جايزه‌ي كاوه براي نمايش عكس‌هاي كاوه نبود، بلكه به‌نام او و براي رشد عكاسي خبري در ميان عكاسان بود. جلالي توضيح داد: كساني عنوان كردند، برگزاركنندگان جايزه به‌دنبال استفاده از نام كاوه هستند؛ در صورتي‌كه ما هر كدام، بيشتر از كاوه كار كرديم و پرونده‌ي هر كدام از ما روشن است. ما نيازمند وصله‌اي از اسم كاوه به لباس خود نبوديم. شما بايد بگرديد و كساني كه جو را تحريك كرده و نيازمند وصله‌اي از نام كاوه به لباس خود بوده‌اند، پيدا كنيد. وي با تاكيد بر اين‌كه وظيفه‌ي ما زنده نگهداشتن ياد كاوه است، عنوان كرد:‌ كاوه گلستان در اين جامعه دوام نمي‌آورد مگر اين‌كه برايش كاري بكنيم؛ سرعت حركت اين جامعه در دنيا بي‌نظير است و همه چيز را با خودش مي‌برد. كاوه گلستان يك حرفه‌يي بود و من اگر نگذارم اسم او فراموش شود، به حرفه‌ي خود خدمت كرده‌ام و از فراموش نشدن او ارزشي براي خود به دست مي‌آورم. بهمن جلالي با طرح اين پرسش كه چه طور است كه داستان‌نويسان اصرار دارند نام هوشنگ گلشيري فراموش نشود يا گرافيست‌ها كه با اصرار مي‌خواهند نام مرتضي مميز از بين نرود، اين‌چنين گفته‌هايش را به‌پايان رساند كه من اگر يك قدم بردارم، حرف‌ها شروع مي‌شود كه منافعي داشته يا تكه‌اي از لباس كاوه را مي‌خواسته است. انگار تنها راهي كه به تو تهمت وارد نشود، اين است كه در خانه بنشيني! انتهاي پيام
  • شنبه/ ۲ تیر ۱۳۸۶ / ۱۰:۴۳
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 8604-17740.58071
  • خبرنگار :