طراح چهرهپردازي سريال «مختارنامه» كه به همراه يازده تن ديگر اجراي گريمها را بر عهده دارد، اعلام كرد: با گذشت سه سال از ساخت اين پروژه، بازيگر ايفا كننده نقش مختار (فريبرز عربنيا)به طور تقريبي نزديك به 200 بار گريم شده است.
مسعود ولدبيگي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، با بيان اين كه هر كدام از شخصيتهاي سريال «مختارنامه» پس از چند بار گريم، به گريم نهايي رسيدهاند، خاطرنشان كرد: شيوهي كار ما به اين شكل است كه وقتي سناريو را مطالعه كرديم، در جلسهاي با حضور كارگردان شركت كرده و نقطه نظرات او را دريافت ميكنيم.
پس از طرح گريم ميزنيم و طرحها را به صورت تست پياده ميكنيم. در اين مسير گاه اتفاق افتاده كه بازيگري را بيش از 10 بار تست زدهايم اما به آن چه ميخواستيم، نرسيدهايم.
طراح گريم سريال «مختارنامه» درباره لزوم حفظ راكوردهاي بازيگران اين سريال، اظهار كرد: تمام كارهايي كه روي صورت بازيگر انجام شده به شكل كارتكس ضبط ميشود و در نهايت از هر بازيگر يك پرونده كامل داريم. در پروژههايي مانند «مختارنامه»، گاه ممكن است بازيگر برود و پس از 6 ماه بازگردد كه با استفاده از همان عكسها و بيوگرافي كه در پروندهاش موجود است، مجددا او را گريم ميكنيم.
ولدبيگي در عين حال گفت: با بعضي از بازيگران از همان ابتدا شرط ميشود كه نبايد به چهرهشان دست بزنند.اگر نيازي به اصطلاح و كوتاه كردن ريش يا مو باشد هم بايد به ما مراجعه كنند تا فرم اصلي دست نخورد.
وي به اين پرسش كه آيا تا كنون اتفاقي نيفتاده كه برخي بازيگران از تعهد خود نسبت به حفظ راكورد عدول كنند، پاسخ مثبت داد و افزود: با موردهايي از اين دست بسيار برخورد داشتهايم كه با آن برخورد كردهايم. در چنين شرايطي مجبوريم بازيگر را مشابه آن چه قبلا ديده شده، گريم كنيم.
مسعود ولدبيگي در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا براي طراحي گريمهاي سريال «مختارنامه» از اسناد و مدارك خاصي بهره جسته يا گريمها تخيلي بودهاند؟ يادآور شد: ما براي اين كار الگويي نداشتيم، روايتهاي اين دوران سينه به سينه و نسل به نسل انتقال يافته و ما عكسي در دست نداشتيم كه ملاك كار قرار دهيم. درچنين مواردي ذهن است كه كار ميكند و طراح گريم پس از مشاوره با كارگردان طرح خود را پياده ميكند.
وي ادامه داد: براي طراحي گريمها در سريال «مختارنامه»، بازيگران را به دو دسته اشقيا و اوليا تقسيمبندي كرديم و سعي كرديم اين تقسيمبندي در گريمها نيز لحاظ شود. در چنين شرايطي بيننده به مجردي كه به شخصيت اشقيا يا اوليا برخورد ميكند، به سرعت متوجه اين موضوع خواهد شد.
به گفته اين طرح چهرهپرداز، با تقسيمبندي گريمها در سريال «مختارنامه»، شخصيتهاي مثبت شبيه به هم و شخصيتهاي منفي نيز شبيه به هم شدهاند.
مسعود ولدبيگي در عين حال بر تفاوت گريمها در سريال «مختارنامه» تاكيد كرد و گفت: براي اين كه شخصيتها همگي شبيه به هم نشوند، در طراحي اوليه تلاش شده كه چهرهها يكسان نباشند و در نتيجه تفاوتهايي بين چهرهها ديده ميشود. معمولا در گذشته در پروژههايي مانند «مختارنامه»، ظاهرا افراد يكنواخت بودند، اما من تلاش كردم بيننده را با چهرههايي مشابه خسته نكنم و او را با چهرههايي رو به كنم كه برايش تازگي داشته باشد و اين اتفاق در عين حالي رخ داده كه ريشه چهرهپردازي همه شخصيتهاي منفي يكي است و شخصيتهاي مثبت نيز داراي وجوه اشتراكي هستند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا در انتخاب بازيگران بر اساس نقشهايي كه برايشان انتخاب ميشود، دخالت ميكند يا خير؟ گفت: گاه اتفاق ميافتد كه كارگردان فردي را معرفي كرده و گفته اين بازيگر بايد نقش شخصيتي بسيار مثبت را بازي كند، اما من ديدهام كه چهره اين بازيگر از هيچ الماني براي مثبت شدن برخوردار نيست.
در چنين شرايطي اين نكته را به كارگردان گوشزد كردهام، با هم مشورت كردهايم و بازيگر عوض شده است.
طراح چهرهپردازي سريال «مختارنامه» درباره ترفندهايي كه وي براي پرهيز از تداعي كردن نقش قبلي بازيگر به كار گرفته است اظهار كرد: بايد از عملكرد و گذشته بازيگر آگاه باشيم و ترفندهايي را در گريم به كار بگيريم كه نقش قبلي وي را تداعي نكند. ما تمام تلاشمان را ميكنيم كه المانهاي قبلي را در طراحي گريم بازيگران «مختارنامه» كنار بگذاريم. گاه اتفاق ميافتد كه 10 بار بازيگر را تست ميزنيم تا به آن چه ميخواهيم نزديك شويم.
مسعود ولدبيگي درباره تغييراتي كه بر اثر گذشت زمان براي چهره هر بازيگر اتفاق ميافتد و اعمال آن در گريم شخصيتهاي «مختارنامه»، گفت: سريال «مختارنامه»، 16 سال را به تصوير ميكشد كه به لحاظ زماني مدت چندان طولاني نيست. آقاي ميرباقري تاكيد داشتهاند كه اين 16 سال صرفا روي چهرهي «مختار» تاثيربگذارد. اين شخصيت به دليل درگيريهاي كه داشته به يكباره پير و شكسته ميشود. اما چهره اطرافيان وي در طول اين 16 سال چندان تغيير نميكند.
وي درباره تغيير يكباره گريم شخصيتها كه در برخي سريالها اتفاق ميافتد، اظهار كرد: اين اتفاق به طور حرفهيي بستگي به خود قصه و سناريو دارد و اگر چنين اتفاقي بيهيچ پشتوانهي رخ دهد، ضعف خود مجري است.
ولدبيگي در پايان عمدهترين ضعفها حوزه چهرهپردازي را به كمبود بودجه مربوط دانست و افزود: با داستاني رو به رو بودهايم كه در آن يك بازيگر 20 ساله بايد سي سال پيرتر ميشده است. چنين اتفاقي در گريم به متريال خاص نياز دارد كه هزينهاش بالا است. در چنين شرايطي دو راه بيشتر نداريم يا اين كه تهيه كننده اين متريال را فراهم كند و يا از جيب خودمان پول آن را بدهيم و از آن جا كه قيمت بالا است تهيهكننده زير بار نميرود واز چهرهپرداز ميخواهد كه يك كاريش بكند. در چنين شرايطي است كه حاصل كار آن طور كه بايد و شايد نميشود و ديگران هم قضاوت ميكنند كه كار از طراح گريم خوبي بهرهمند نبوده است.
انتهاي پيام