/وضعيت اسفناك موزهها سامان مييابد؟/ شاهرخ رزمجو: يك نظافتچي بهراحتي اشيا را ميتواند جابهجا كند ويتريني با شيشههاي معمولي مانند شمشيري بالاي سر اشياست
يك باستانشناس با اشاره به نبود هيچ برنامهي مدون خاصي براي نگهداري اشيا در موزه، اظهار كرد: در ايران هر موزهاي شرايط و تعريف متفاوتي براي نگهداري اشياي خود دارد. شاهرخ رزمجو در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: ويترينهاي موجود در اين موزهها از نظر استاندارد در حد قابل قبولي نيستند و تعداد زيادي از آنها حتا با قدمت چند دهه استفاده ميشوند كه در هيچ کجاي دنيا بهعنوان يك ويترين استاندارد شناختهشده نيستند. وي طراحي ويترين را براي نگهداري اشيا، كار هركسي ندانست و گفت: طراحي ويترين يك گروه متخصص طراح و آشنا با موضوع ميخواهد. ويترين بايد نسبت به اثري كه قرار است، در آن نگهداري گردد، طراحي و ساخته شود. زاويه ديد، ميانگين قد افراد بازديدکننده، نورپردازي مناسب با هر شيء، قرار گرفتن اشياي مرتبط با هم در يک ويترين، فاصلهي اشيا، نوع و اندازهي برچسبها و نحوهي چيدن و نمايش آثار، مواردي هستند که بايد به دقت مورد توجه قرار گيرند. او يكي از مهمترين اشكالهاي ويترينها را ضد بازتاب نبودن شيشهها دانست و افزود: در بسياري از موارد، با نگاه کردن به اشياي درون ويترين، بيشتر تصوير خود بيننده ديده ميشود، تا شيء موجود در ويترين. اين باستانشناس دومين اشكال ويترينها را جنس شيشهها ارزيابي و اضافه كرد: اگر در يك زمينلرزه شيشههاي ويترينها بشكنند، تکههاي بزرگ شيشه به گيوتين تبديل ميشوند و اشيا را قطعهقطعه ميكنند، مانند زمينلرزه رودبار كه در موزهي رشت، شيشهها مانند گيوتين پايين آمدند و ظرفهاي قديمي را از وسط دونيم كردند. اگر شيشهها از جنس معمولي انتخاب شوند، ويترين مانند شمشيري خواهد بود كه بالاي سر اشيا قرار دارد. برخي از طبقات هم شيشهيي است که با فروافتادن آنها نيز اشياي زير طبقه نابود خواهند شد. رزمجو اظهار داشت: اشياي داخل موزهها در شرايط ايدهآل نگهداري نميشوند. تنه زدن به ويترينهايي که اشياي درون آنها محکم در جاي خود قرار نگرفتهاند، باعث آسيب رسيدن به اشيا خواهد شد. اين عامل بايد حتما مورد توجه قرار گيرد، بويژه در موزههايي که کودکان و دانشآموزان از آنها بازديد ميکنند، گاهي کنترل کودکان بسيار مشكل است و دويدن آنها درون موزه، هم براي آنها و هم براي اشيا ميتواند خطرساز باشد. او دربارهي حمل و نقل اشيا چه در موزه و چه براي شركت در نمايشگاههاي داخلي و خارجي، بيان كرد: چون قانون در هر موزهاي متفاوت است، در بسياري از موارد براي انتقال اشيا به شهرستانها، اشيا داخل جعبههاي غير استاندارد يا در صندوق عقب اتومبيل قرار و حركت داده ميشوند؛ اين امر، نبود تعريفي از استاندارد را براي حمل و نقل اشيا در موزههاي ايران ميرساند و اين درحالي است كه در كشورهاي ديگر، هريک قوانين تدوينشدهي خاص خود را دارند که مرتبا درحال تكميل شدن هستند. وي افزود: اگر نمايشگاهي در خارج از يک كشور برپا شود، بستهبندي اشيا توسط كارشناسان خبرهي هر دو كشور انجام ميشود. از آنجا که کشور ميزبان نسبت به سلامتي اشيا مسؤوليت دارد، بنابراين همهي دقت و توان خود را بهکار خواهد برد، تا آسيبي به اشيا وارد نشود. موزهداران كشور ميزبان در هنگام برگزاري يک نمايشگاه، تمام تلاش خود را براي رعايت استاندارد بستهبندي، حمل و نقل و درجهي حرارت و رطوبت اشيا ميكنند. درحاليکه در ايران، اين استانداردها در بسياري از موزههايي که اشيا نمايش دايمي دارند، رعايت نميشوند. رزمجو درباره حمل و نقل اشيا توسط امين اموالها و افرادي كه روي اشيا کار پژوهشي انجام ميدهند، گفت: بايد از ابتدا قوانين تدوينشده و مشخصي به افراد براي رفتار با شيء داده شود. اين قوانين بايد اشياي گوناگون را شامل شوند و از آغاز بايد توسط امين اموال به کساني که با شيء سر و کار خواهند داشت، داده شوند و در صورت تخلف، اجازهي کار روي شيء از فرد خاطي گرفته شود. بهعنوان مثال، زماني كه يك نفر روي كتيبهاي از جنس گل كار ميكند، حق ندارد، كتيبه را به بهانهي تميز کردن درون آب قرار دهد، يا با کارد روي آنرا بتراشد، يا از برس سيمي براي پاک کردن خاک آن استفاده کند. حمل و نقل نادرست نيز باعث آسيبهاي جدي به آثار خواهد شد که هرگز قابل جبران نخواهد بود. متاسفانه در مواردي، چنين کارهايي سرخود و بدون مجوز يا نظارت مرمتگر انجام شدهاند. وي تاكيد كرد: متاسفانه اشياي تاريخي به اين صورت نابود ميشوند و هيچكسي هم پاسخگوي آن نخواهد بود. او با اشاره به وجود استاندارد براي بعضي مخازن موزهها، توضيح داد: موزههايي كه موارد خاصي مانند نقاشيها را نگهداري ميكنند، ظاهرا استانداردهايي براي نگهداري دارند و آنرا رعايت ميكنند؛ چون قفسههاي خاص خود (از نوعآويز)، رطوبت و درجهي حرارت خاص خود را ميخواهند كه احتمالا رعايت هم ميشود؛ اما در موارد ديگر چنين استانداردهايي وجود ندارند. اين باستانشناس در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا مبني بر چگونگي روند تاثيرگذاري روابط سياسي بر روابط فرهنگي كشورها، چنانچه كشوري بهدنبال تيره شدن روابط با ديگري، نمايشگاهي در آن كشور داشته باشد، گفت: اگر روابط سياسي هم تغيير كنند، آن موزه در قبال اشياي امانت دادهشده کاملا مسؤول است و از نظر قانوني نميتواند مشكلي ايجاد كند، بلکه براي رفع مشکل تلاش خواهد کرد. گرچه ممكن است در بدترين شرايط تاخيرهايي ايجاد شود. اگر در کشوري چنين اتفاقي بيفتد، همکاري مراکز ديگر در جهان با آن کشور بهشدت آسيب خواهد ديد. براي نمونه، اگر آثار موجود در نمايشگاهي در يک کشور خارجي با وجود قراردادهاي معتبر دچار مشکل شود، اعتبار کشور ميزبان را در تمام جهان از ميان خواهد برد. اين کار در واقع، حکم خودکشي فرهنگي آن کشور يا موسسه خواهد بود. رزمجو دربارهي فرستادن اشياي تاريخي به كشورهاي ديگر براي شركت در نمايشگاههاي بينالمللي، توضيح داد: امروزه دولتها بيشترين سرمايهگذاري را به اين امر اختصاص ميدهند. نمايشگاههايي از اصل آثار مانند جواهرات تزارها، ارتش سفالي چين، نقاشيهاي ميکلانژ و لئوناردو داوينچي، گنجينه توتانخامون و بسياري آثار ديگر اکنون در جهان از کشوري به کشور ديگر فرستاده ميشوند. هيچ کشوري مولاژ آثار خود را به نمايشگاههاي خارجي نميفرستد، مگر در يکي دو مورد خاص. وي تاكيد كرد: مردم هرگز براي ديدن مولاژ به نمايشگاه نميروند و کسي حاضر نيست، براي ديدن چنين آثاري پول دهد. مردم شيفته ديدن اصل اشيا هستند که آن هويت تاريخي را همراه خود دارد. اگر مولاژ يا پوستر سبب جذب مردم ميشد، غرفههاي فروش مولاژ و کارت پستال در موزهها بازديدکنندهي بيشتري داشتند. ازسوي ديگر، حسي كه اصل شيء به انسان ميدهد، با مولاژ يا پوستر به انسان منتقل نميشود. به اين دليل، هيچگاه کشوري مولاژ يا پوستر اشيا را به نمايشگاههاي خارجي نميفرستد. ازسوي ديگر، مولاژ يا پوستر قدرت آنرا ندارد که ديدگاههاي نادرست يک جامعه را نسبت به جامعهي ديگر تغيير دهد. حضور خود اشياست که سبب جلب توجه و تغيير ديدگاه ميشود. او اضافه كرد: امروزه کاملا ثابت شده است که فرستادن نمايشگاه آثار فرهنگي به كشورهاي ديگر، ميزان جذب توريست به كشور مبدا را افزايش ميدهد؛ چون برخلاف تصور رايج، با ديدن آن آثار، تمايل گردشگران براي ديدن آن کشور و ديگر آثار تاريخي آن نيز افزايش مييابد. افزايش ناگهاني آمار رزرو بليت و پر شدن همهي پروازها پس از برگزاري هر نمايشگاه خارجي بهخوبي گواه اين نکته است. وي همچنين دربارهي چگونگي انتخاب نگهبانان و مراقبان موزهها، تصريح كرد: در خارج از كشور براي انتخاب مراقبان موزهها بايد از هفتخوان رستم رد شد؛ ولي در ايران اينگونه نيست، چون گاه افراد بهراحتي در اين مکانها بهکار گرفته ميشوند. رزمجو بيان كرد: مراقبان و نگهبانان خوب و دلسوزي هستند كه سالها در اين کار زحمت کشيدهاند، ولي اين استانداردها براي همه افراد رعايت نميشوند. اين نکته اهميت بسيار دارد، چراکه با وجود يک فرد نامناسب آبروي تمام افرادي كه در اين كار هستند، زير سوال خواهد رفت؛ اما حضور يک فرد مطمئن، ايمني اشيا و آرامش کارکنان ديگر را تضمين ميکند. اين باستانشناس ادامه داد: هنوز استانداردهاي ايمني در ايران به حد کافي نرسيدهاند. اگر خارج از كشور يك گروه حرفهيي با استفاده از دستگاهها و قفلبازكنهاي ليزري به دزدي از موزهها ميروند، در ايران يك نظافتچي بهراحتي در هنگام گردگيري، اشيا را ميتواند جابهجا كند. وي تاكيد كرد: كساني كه براي اين سمت انتخاب ميشوند، بايد كاملا از هر نظر کنترلشده و شناختهشده باشند. او با اشاره به وضعيت امنيت در موزهها، اضافه كرد: امنيت در بعضي موزهها خوب و در بعضي ديگر اصلا مناسب نيست و تا زماني كه بهطور جدي به اين قضيه توجه نشود، وضعيت همين گونه نامناسب ميماند. انتهاي پيام