جلالالدين کزازي: شاهنامه نامهي مردمان است؛ نه شاهان
ميرجلالالدين كزازي گفت: اگر فردوسي نبود و شاهنامه را نميسرود، شايد ما ايرانيان نيز مانند بسياري از مردمان جهان پيوندمان با گذشته گسسته شده بود. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كزازي در همايش گراميداشت فردوسي در دانشگاه سيستان و بلوچستان، با بيان اينكه ما ايرانيان بخت آن را داشتهايم که بتوانيم فردوسي بزرگ را در دامن ادب و فرهنگ خود بپروريم، گفت: ما بزرگترين سخنوران کشور را پروردهايم. در سراسر گيتي سخنوري با شکوه و شگرفي فردوسي، با ژرفاي انديشه خيام، با نازکي و نغزي سخن حافظ ، با همهرويگي سرودههاي سعدي، با گستردگي جهانشناختي درپيوسته مولانا، با شکوه چکامههاي خاقاني و انوري و با نغزي انديشههاي شاعرانه صائب پيدا نميکنيم؛ اما فردوسي با هيچيک از اين نامداران و سالاران سخن، سنجيدني نيست؛ زيرا اگر فردوسي نبود، هيچکدام از اين سخنوران به آن پايگاه و جايگاه ارجمند نميتوانستند برسند. اين پژوهشگر در ادامه يادآور شد: در شعرهاي هر يک از سخنوران پارسي، از قسمتهايي از فرهنگ ايرانزمين سخن رفته است؛ ولي در شعرهاي فردوسي به يکباره فرهنگ و تمدن ايران ديده ميشود. کزاري شاهنامه را نامه همه ايرانيان دانست و گفت: شاهنامه به هيچ روي نامه شاهان نيست و شاهي در آن ارزشي نيست و فردوسي کسي را از آن روي که شاه است، نميستايد. شاهنامه، نامه مردمي، آزادگي، راستگويي و مزداپرستي است. نامه مردمان است؛ نه نامه شاهان. او همچنين متذكر شد: پيشينه شاهنامه را دليريها و رفتارهاي شگرف پهلواناني ميسازد، که از اين سرزمين نمادين مردخيز برخاستهاند. سيستان براي هر ايراني بيداردل و جانآگاه سرزميني شورانگيز است و هر زمان از سيستان ياد ميرود، ايران دلاور و پهلوان در ياد هر ايراني زنده ميشود. انتهاي پيام