ساعاتي پيش نشستي برگزار و روند چگونگي ادامهي اعطاي جايزه كاوه گلستان با حضور همسر و فرزند زندهياد كاوه گلستان تبيين شد.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از واگذاري برگزاري اين جايزه عكس مطبوعاتي از سوي خواهر به همسر و فرزند كاوه گلستان، پس از چهار ماه سرانجام چگونگي ادامه روند اين جايزه سه ساله مشخص شد.
اين نشست با حضور جمعي از عكاسان خبري و مطبوعاتي در محل نشريهي عكس تدارك ديده شده بود.
مسعود اميرلويي - مديرمسوول نشريه عكس - با تاكيد بر ميزبان نبودنش اظهار كرد كه ميخواهد تنها در اين جلسه، مسوول اعلامكنندهي برنامههاي كاوه گلستان باشد.
او اما دربارهي جايزهي كاوه گلستان گفت: اين جايزه چند دوره برگزار شده و يكي از برنامههايي است كه به دليل غيردولتي بودن جايگاه خاصي در عكاسي ما ايفا ميكند.
وي درادامه دربارهي اصطلاح دروازهباني خبر سخن گفته و اضافه كرد: جامعه عكاسي براي زنده نگهداشتن ياد كاوه اقداماتي چون برگزاري سالانه عكس است. همه ميدانند كه او چهقدر در عكاسي نقش داشت؛ هم در نحوهي برخورد با عكاسي، هم در نحوهي آموزش عكاسي و گزارشي كه در زمينهي عكاسي نوشته است با عنوان «مجنون، روسپي و كارگر» كه تكرار نشدني است. جامعه عكاسي تصميم گرفت با جايزهي كاوه از او تقدير كند.
اميرلويي تاكيد كرد كه ضروري است فكر كاوه را بشناسيم تا بتوانيم به كار عكاساني كه تازه وارد عكاسي ميشوند جهت دهيم.
او با تشريح مجموعهي كودك، روسپي و كارگر گلستان عنوان كرد: ما به نقد آثار احتياج داريم. اگر نمايشگاهي برگزار ميشود بايد به تحليل و نقد آثار او نيز توجه شود.
در ادامهي اين جلسه، هنگامه گلستان - همسر كاوه گلستان - با مروري بر خاطرات زندگي خود با كاوه گفت: ما علاوه بر زندگي مشترك، با هم زندگي كاري نيز داشتيم. مهم نبود چه كسي چه كاري را انجام ميدهد، مهم هدف ما بود. ديد كاوه به من نشان داد كه كار او ظاهري نيست. او خود را جدا نميديد. زمان جنگ از سختترين دوران زندگي ما بود و من مدام منتظر بودم كه خبر ناگواري از او بشنوم.
هنگامه گلستان افزود: زندگي با كاوه بهرغم مهربانيهاي او بسيار سخت بود. او روي مشكلات اجتماعي دست ميگذاشت. از سختترين و با مسالهترين مسايل عكس ميگرفت. در مدتي كه ما در خارج از كشور بهسر ميبرديم، طي سال 12 بار به ايران ميآمد و براي عكاسي به جبهه ميرفت. بعد از جنگ كانال چهار تلويزيون از او خواست كه فيلمي از داستان زندگياش بسازد، اما چون كاوه دوست نداشت روي زندگياش متمركز شود، ترجيح ميداد از عكسهايش فيلمي بسازد. كاوه هميشه ميگفت من عكاسي را همراه فيلمسازي ادامه ميدهم. او مدتي با آژانس آسوشيتدپرس همكاري ميكرد و بالاخره هنگام فيلم گرفتن براي BBC پايش روي مين رفت.
او دربارهي چگونگي شكلگيري جايزهي كاوه عنوان كرد: در شرايطي كه حالت روحي من به دليل مرگ كاوه مساعد نبود، عدهاي آمدند و گفتند ما ميخواهيم جايزهاي براي كاوه بگذاريم. گفتم كه نميتوانم دربارهي اين مسايل حرف بزنم. از آنها خواهش كردم كه بگذارند قدري به خودمان بياييم، آنها به من اطمينان ميدادند كه ما براي كمك آمدهايم و تا زماني كه تو خودت را پيدا كني ما كارهاي اوليه را انجام ميدهيم؛ اما هر سال كه گذشت ما از افكار و عقايد كاوه دور شديم.
وي افزود: در نخستين دوره اعطاي جايزه هيچ اسمي از كاوه برده نشد. آنها فقط اسم كاوه را دوست داشتند. من با جايزهي كاوه موافقت كردم؛ چون فكر ميكردم اين مركزي ميشود كه ميتوانيم با عكاسان جوان رابطه برقرار كنيم. جوانها عكس ميگيرند و ما به تحليل عكسها ميپردازيم. در سال دوم زماني كه فرنود ميخواست در جاي ديگري نمايشگاه جنگ بگذارد، به او گفتم عكسهاي كاوه را هم همراه آنها بگذارد كه دستكم جوانان ببينند كه در زمان جنگ تحميلي، كاوه چه عكسهايي گرفته است؛ و چون نمايشگاه در خانه هنرمندان برگزار ميشد، با غريبپور صحبت كرديم و خانه هنرمندان از بالا تا پايين داستان كاوه شد.
هنگامه گلستان در ادامه گفت: من به برگزار كنندگان جايزه جريان را گفتم، آنها ناراحت شدند و گفتند تو ميخواهي تمركز را از جايزه به آن نمايشگاه جلب كني. من با جايزه كاري نداشتم. دلم ميخواست عكاسان جوان گزارشهاي كاوه را ببينند. در طي اين سه سال من صبر ميكردم كه آنها متوجه شوند. اين سه سال هيچ چيزي براي كاوه نداشت.
وي با اعلام اين خبر كه درصدد تدارك وب سايتي به جاي جايزهي كاوه هستند، عنوان كرد: ميخواهيم بهجاي برپايي نمايشگاه و جايزه، وب سايتي از عكسهاي كاوه راهاندازي كنيم تا هركسي كه با تفكر كاوه هماهنگي دارد با آن همكاري كند. من اجازه نميدهم كسي در كارهاي حرفهيي كاوه دخالت كند و از اين پس شكل برپايي جايزه همچون گذشته به پايان رسيده است.
او همچنين خبر داد كه ميخواهد كتابي از عكسهاي كاوه چاپ و منتشر كند و به گمانش تنها راه اينست كه وب سايتي از كارهاي كاوه گلستان وجود داشته باشد.
فرزند كاوه گلستان - مهرك - نيز در ادامهي اين نشست گفت: داستان جايزه كاوه، داستان زندگي ماست. ما ميخواستيم در آن موقع راهي براي زنده ماندن ياد پدرم يافته و در راه عمل، عقيدههاي او را پيدا كنيم. ما شركتي نيستيم كه به كسي جايزه بدهيم. ما اثرهاي هستيم كه از زندگي كاوه مانده است.
وي با ابراز قدرداني از تلاش تاكنون ديگران در زمينه برگزاري جايزه، تصريح كرد: اين شروع واقعي كار دربارهي كاوه گلستان است. از نظر من و مادرم تاكنون در آن راه نرفتهايم.
او گفت خود و مادرش نقش شوراي انتخاب عكس در وب سايت را بر عهده دارند. اما بهطور رسمي بعدا ميتوانيم داوري نيز انتخاب كنيم و هنگامه گلستان ادامه داد كه با چند عكاس خوب مشورت خواهند كرد.
او دربارهي بياد كاوه گلستان هم اضافه كرد: راهاندازي بنياد از عهدهي ما خارج است. اين كار شرايطي دارد كه ما در حال حاضر نداريم.
در پايان اين نشست، هنگامه گلستان با تاكيد بر اينكه تمام امكانات خود را دربارهي راهاندازي وب سايت كاوه گلستان بهكار ميگيرد، گفت: اگر يك مجموعه را براي برپايي نمايشگاه در خارج از كشور پيدا كنم، عكسها را به آنجا ميبرم.
انتهاي پيام