در ادامه ميزگرد خبري ايسنا براي فيلم سينمايي «خون بازي»، محسن عبدالوهاب كه در ساخت«خون بازي»، بنياعتماد را همراهي كرده است، دربارهي همكاري دوبارهاش بعد از «گيلانه» با اين كارگردان و توجه وجه مستند اين فيلم گفت: به هر حال سابقه كار مستندسازي خانم بنياعتماد از من بيشتر است، بنابراين گفتوگو از اين وجه نبود كه من بخواهم ويژگي مستند را بيشتر يا كمتر كنم، واقعيت اين است كه نوع نگاهي كه در كار بود و من هم با آن هماهنگ بودم، اين ساختار و شكل را پيش آورد و نگاه دوربين محمود كلاري، اين مساله را تشديد و پر رنگتر كرد؛ دوربين كلاري بيواسطه و به شكلي مستندگونه نگاه ميكرد.
رخشان بنياعتماد:
از ده سال قبل ميخواستم دربارهي اعتياد فيلم بسازم
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رخشان بني اعتماد در بخشي از اين نشست گفت: از سال 74 بعد از ساخته شدن مستند «زير پوست شهر»، هميشه پرداختن به مساله اعتياد در يك كار داستاني به نوعي ذهنم را مشغول ميكرد، اما در شكل داستاني و طرح موضوع به نتيجهاي نرسيدم تا در فاصله ساخت دو اپيزود «گيلانه» يك كار مستند كه بعدها مبناي اصلي تحقيق و نوشتن فيلمنامه «خون بازي» شد را انجام دادم و سرانجام بعد از ساخته شدن فيلم بلند «گيلانه» ، نگارش فيلمنامه «خون بازي» آغاز شد.
اين كارگردان سينما از تجربه همكاري چهار فيلمنامهنويس براي نگارش فيلمنامه «خون بازي» گفت: با فريد مصطفوي سالهاي سال از اولين كار تا اين فيلم با هم همكاري ميكنيم و در اين ميان فكر ميكرديم براي خودمان هم تجربهاي است كه اگر فكر ديگر و تازهتري به مجموعه اضافه بشود با آقاي عبدالوهاب به دليل اينكه قرار بود با هم فيلم را بسازيم از ابتدا در زمينه نگارش فيلمنامه طبيعتا همكاري داشتيم، اما از نغمه ثميني دعوت كرديم كه ايشان نيز به جمع ما بپيوندند، در واقع «خون بازي» حاصل بحث و گفتوگوهاي طولاني و مفصلي بود كه چند ماه، ما را درگير كرده بود.
ژيلا مهرجويي و طراح صحنه و لباس خون بازي
ژيلا مهرجويي درباره طراح صحنه ولباس «خون بازي» گفت: از ابتدا كار جنبههاي خاصي داشت دو پرسوناژ بودند كه زندگي خاصي داشتند و لوكيشن زيادي هم در فيلم نداشتيم.
وي از همكار جوانش قدسي در طراحي صحنهي اين فيلم ياد كرد و ادامه داد: ايشان به عنوان همكار من خيلي زحمت كشيدند، با اينكه كار فقط 2 لوكيشن بود و ما فكر ميكرديم زمان كمي ميبرد، اما فيلم كار داشت و به هر حال مهم كيفيت كار بود و اينكه ما بتوانيم به جايي برسيم كه رضايت كارگردان را جلب كنيم و به هدفمان دست پيدا كنيم.
ژيلا مهرجويي معتقد است: درجشنوارهها و مصاحبهها هميشه جايش بوده است كه با عواملي كه هيچ وقت مطرح نميشوند بيشتر صحبت شود، چرا كه بچههايي كه به عنوان دستياران فيلمبردار، كارگردان زحمت ميكشند همه در رسيدن فيلم به اهدافش موثر هستند. من هم در كارم هميشه به دنبال اين هستم كه دستياران خوب داشته باشم در عين حال كه متاسفانه در ايران رشته دستياري را به عنوان يك كار اصلي به حساب نميآورند.
قدسي دستيار ژيلا مهرجويي در «خون بازي» هم گفت: اميدوارم براي تمامي افرادي كه درموقعيت من هستند اين زمينه فراهم شود كه با چنين گروهي كار كند، به قول آقاي كلاري پشت صحنه «خون بازي» هيچ گاه تكرار نخواهد شد.
رخشان بنياعتماد هم ادامه داد: پشت صحنه خوب فقط رابطه اعضاء گروه نيست، بلكه يك پشت صحنه خوب و استاندارد به هر كسي در حرفه خودش اين فرصت را ميدهد تا از زمان و امكانات مورد نيازش استفاده كند و بالاترين ميزان كارآيياش را نشان بدهد.
باران كوثري:
خونبازي به عنوان يك اثر هنري قابل دفاع است
باران كوثري نيز ادامه داد: اينكه همه اينجا از پشت صحنه خوب يادميكنند،من ميخواهم عنوانش را بگذارم هماهنگي و بدون تعارف فكر ميكنم دليل اصلي آن هم كارگردانان كار هستند به هر حال اين هماهنگي و تقسيم وظايف كه بدرستي در ساخت «خون بازي» شكل گرفت خيلي در نتيجه كار موثر بود.
وي در عين حال تاكيد كرد: «خون بازي» فقط يك فيلمي نيست كه بخواهد پيام اجتماعي بدهد، اگر ما اين نقش را كنار بگذاريم، «خون بازي» به عنوان يك اثر هنري كاملا قابل دفاع است، به نظرم اتفاقي كه در فيلمبرداري و گريم، صدابرداري، كارگردان و ...به لحاظ هنري انجام شده، اتفاق بزرگي است كه برخي از آنها ديده نشده است.
باران كوثري از همه عوامل در ساخت فيلم «خون بازي» تشكر كرد و گفت: همه به شدت من را رعايت ميكردند و همه چيز بگونهاي در خدمت من بود كه چگونه ميتوانم سكانسها را برگزار كنم.
نورا دستيار اول كارگردان و برنامهريز هم در اين ميزگرد گفت: «خون بازي» تجربهاي بود كه واقعا زندگي كرديم و هر لحظهاش براي من خاطرهي بزرگي است و هميشه هم در كنار خانم بني اعتماد هستم اگر شانس داشته باشم و من را قبول كنند.
سينا زند يكي از بازيگران «خون بازي» هم در ميزگرد ايسنا گفت: خيلي افتخار ميكنم كه بازي كردم و اولين تجربه بازيام بود.
رخشان بنياعتماد هم در ادامه گفت: واقعيت اين است كه من به شدت پرهيز دارم از اينكه چهره جديدي را وارد سينما بكنم، سينا زند اگر اولين كار بازيگرياش بود به اين دليل است كه در فضاي سينما حضور دارد او دوبلور هست و پدرش امير زند دوبلور قديمي است و خودش هم كار تئاتر انجام ميدهد. به هر حال اين نقش يك ويژگيهاي فيزيكي خاص ميخواست كه براي من خيلي مهم بود انتخاباش، او بايد مهربانيتر از سارا ميبود و يك جور معصوميت و قرباني شدن را در همان يك سكانس كه حضور داشت، مشخص ميكرد.ضمن اينكه كار آساني هم نبود به دليل اينكه آن سكانس بايد در يك پلان اتفاق ميافتد و در ماشيني كه در حال حركت بود و كل سكانس بدون كات قرار بود گرفته شود كه اين روند كار را سختتر ميكرد بنابراين تمام بازيگران اين سكانس بايد تمرين ميكردند، حتي فروشنده مواد كه تصويري هم از او نداريم.
باران كوثري در ادامه ميزگرد ايسنا از تجربه يك كار تئاتر در كارنامه كاريش گفت و در پاسخ اينكه آيا قصد دارد كار بازيگري تئاتر را ادامه دهد، گفت: اين ادعا را دارم كه تماشاگر حرفهاي و پيگير تئاتر هستم ولي بازيگر تئاتر نيستم، چون بازيگري سينما حرفهام است آن قدر با وسواس انتخاب نميكنم ولي در مورد تئاتر براي من اينگونه نيست، واقعا 4 تا 5 نفر هستند ـ با احترام به همه كارگردانهاي تئاتر ـ كه من خيلي علاقهمند هستم با آنها كار كنم و صرف به صحنه رفتن براي من مهم نيست، بلكه تمرين تئاتر مهم است كه من از آن ياد ميگيرم، بنابراين به سراغ تئاترهاي ميروم كه قرار است در مرحله تمرين، چيزي ياد بگيرم.
اعتياد در خون بازي به روايت مصطفوي، بنياعتماد و محسن عبدالوهاب
فريد مصطفوي يكي از فيلمنامهنويسان گفت: قصد داشتيم وجه زيرپوستي، نه آن وجهي كه خيلي زياد درباره آن گفته شده بود را مطرح كنيم، چون هر آنچه را به كليشه تبديل كنيم بعد از مدتي حتي اگر هم خوب پرداخته شود، تاثيرگذاريش را از دست ميدهد. در «خون بازي» طبقه اجتماعي اعتياد و يك دختر جوان خيلي متفاوت بود با فيلمهايي كه پيش از اين در مورد اعتياد ساخته شده، بود. و اغلب فيلمهاي ساخته شده در مورد پسران جوان معتاد بوده درحاليكه اعتياد براي دختر جوان خطراتش از يك وجه ديگر بيشتر از يك پسر جوان است.
عبدالوهاب:
مادران و پدران خونبازي را ببينند
محسن عبدالوهاب هم گفت: من به عنوان بيننده فيلم و پدر توصيهام اين است كه مردم بروند اين فيلم را ببينند براي اينكه ما يك جامعه به شدت جواني داريم و موقعيت مان خيلي حساس است. در تحقيقاتي كه براي اين فيلم انجام داديم خيلي از جواناني كه گرفتار اين مساله بودند، خودشان باورشان نمي شد كه معتاد هستند و فكر ميكردند هر لحظه ميتوانند ترك كنند اما وقتي شروع به اين كار ميكردند به عمق فاجعه پي ميبردند.
رخشان بنياعتماد هم ادامه داد: اعتياد سايهي است در كنار ما و آنقدر نزديك است كه آن را نميبينيم و شايد به دليل معذورات سياسي نتوانيم ابعاد واقعي آن را در ايران نشان بدهيم، ولي واقعيت اين است كه اعتياد مثل ميكروب وبا ميماند وبا «خون بازي» قصد داشتيم بگويم خطر نزديك است.
بنياعتماد:
هوشمندي سپيدهعبدالوهاب در انتخاب نوع تدوين فوقالعاده شوكآور بود
در پايان ميزگرد رخشان بنياعتماد از عواملي كه در اين نشست حضور نداشتند ياد كرد و از سپيده عبدالوهاب تدوينگر فيلم نام برد و گفت: در حاليكه فيلم با دو پرسوناژ ميتوانست كسالت بار باشد ولي با توجه به تدوين كار، فيلم ريتم خوبي پيدا كرد به هر حال ريتم فيلم، تند نيست ولي هوشمندي كه سپيده عبدالوهاب در انتخاب نوع تدوين به كار گرفت فوقالعاده شوكآور بود.
در مورد كار محمود كلاري، ايشان نقش موثري در بدست آوردن اين ساختار بصري در فيلم داشتند و در مورد كار صدابرداري يدالله نجفي كه ديده نشد، با توجه به موضوع فيلم بسياري از سكانسها در خيابان بود وشايد در ابتدا راه حل ساده اين بود كه ديالوگها را در استوديو ضبط كنيم، اما با توجه به پافشاري من كه زمان ساخت «گيلانه» هم اتفاق افتاده بود همزمان صدابرداري كرديم و اين زحمت را آقاي نجفي انجام دادند.
بنياعتماد ادامه داد: معتقدم امكان بازسازي صداها در استوديو آن حس و حال كه بازيگر در مقابل دوربين دارد را ميگيرد و به فيلم لطمه ميزند.
وي همچنين از مهرداد ميركياني به عنوان چهرهپرداز و محسن دلپاك صداگذار ياد كرد.
«خون بازي» كه به گفته جهانگير كوثري در 14 سينما به نمايش درآمده است، فقط از تيزر 10 ثانيهي با توجه به سليقه تلويزيون برخوردار است بگونهاي كه اسم كارگردان و بازيگران هم مطرح نميشود.
تهيهو تنظيم گزارش: شيما غفاري خبرنگار ايسنا
انتهاي پيام