عليرضا اكبري با اشاره به صدور قطع نامه 1747 شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه فعاليتهاي صلح آميز هستهاي كشورمان تنها راه برون رفت از وضعيت فعلي را رسيدن ايران به مرحلهي غيرقابل برگشت توليد صنعتي و اقتصادي سوخت هستهاي عنوان كرد.
عليرضا اكبري،مشاور وزير دفاع سابق و كارشناس مسايل سياسي، در گفتوگو با خبرنگار انرژي هستهيي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ارزيابي خود از صدور قطع نامهي 1747 شوراي امنيت عليه فعاليتهاي هستهاي كشورمان گفت:« گره في مابين رويكرد ايران و گروه 1+5 به حقوق مصرح بين المللي مربوط ميشود كه در اين ميان نگاه هر دو طرف به اين حقوق نگاههاي متفاوتي است.»
وي افزود:« گروه 1+5 به محتواي حقوق كشورها براساس معاهدهي عدم اشاعه و قرارداد پادمان، نگاه و رويكرد گزينشي دارد،اما درمقابل ايران يك نگاه متعادل و كاربردي براساس نفس و محتواي مقررات دارد.»
اكبري خاطر نشان كرد:« تا آن جا كه موضوعات و مباحث حقوقي مطرح است، ايران حق دارد تا هر درصد غني سازي در حوزهي صلح آميز انجام دهد و به تكنولوژي دسترسي پيدا كند و هيچ محدوديتي در نفس مقررات وجود ندارد، اما آن جا كه موضوع امنيتي و سياسي ميشود؛ 1+5 به خودشان اجازه ميدهند فراتر از مقررات به اعمال صلاحيت و اراده بپردازند.»
اكبري با تاكيد بر اين كه رويكرد سياسي و امنيتي 1+5 به مقررات حاكم يك رويكرد گزينشي است، تصريح كرد:« گره و چالش بين اين دو رويكرد بر سر نوع نگاه دو طرف به مقررات است؛ ايران نگاه فني و حقوقي دارد و1+5 نگاه سياسي و امنيتي. اما نكتهي مهم اين است كه حل مساله به صورت ساده امكان پذير نيست چون هر چه گفتني بوده طي اين چهار سال گفته شده و الان به مسير تقابل متصلب رسيدهايم و راهكارها محدود تر شده است.»
وي تاكيد كرد:« فقط در يك حالت اين توازن و تعادل برقرار ميشود كه طي آن ايران هر چه زودتر به يك نقطه مستحكم پيشرفت فني دسترسي پيدا كند. اگر امروز ايران به مرحلهي توليد صنعتي در سوخت صنعتي برسد در آن صورت 1+5 در يك شرايط موازنه با ايران به مذاكره ميپردازد، اما دراين بين مديريت شرايط و بحران تا عبور از نقطهي توليد صنعتي بسيار مهم است.»
وي ياد آور شد:« تبديل شدن شرايط حساس فعلي به بحراني به نفع هيچ كدام از طرفين نخواهد بود و هنر دو طرف در عرصهي ديپماسي مديريت شرايط حساس و جلوگيري از بحراني شدن است.»
اكبري ادامه داد:« طرفين بايد تلاش كنند كه به وسايل مختلف شرايط بحران را مديريت كنند، اما طرف 1+5 تحت تاثير آمريكا فقط ابزار قطع نامه را شناخته و به كار ميگيرد و اين در حالي است كه ابزار قطعنامه بحران را به تاخير مياندازد، اما رفع و حل كننده مساله نيست.»
به اعتقاد اين صاحب نظر سياسي اگر طرف 1+5 مايل باشد كه ايران به مرحلهي توليد صنعتي سوخت نرسد راه آن مذاكره بدون قطعنامه است، در غير اين صورت ممكن است آنها چند قطع نامه ديگر هم صادر كنند و نهايتا فضا را به سمت بحراني شدن پيش ببرند كه هيچ كدام از طرفها نفع نبرند.
مشاور وزير دفاع سابق در پاسخ به اين پرسش كه با توجه به عملكرد چين و روسيه در قطع نامه اخير و اقدام روسيه در خصوص نيروگاه بوشهر، آيا ايران بيش از اين ميتواند بر روي اين كشورها حساب كند؟گفت:« ايران هرگز فراتر از ظرفيت روسيه و چين بر روي آنها محاسبه نميكرد.همين كه صدور قطع نامهي 1747 يك سال طول كشيد بخشي از آن مربوط است به نوع رويكرد روسيه و چين و گرنه اين زمان حتي كمتر هم ميتوانست بشود.»
وي افزود:« تا همين حد ظرفيت و قابليت قابل محاسبه است و ديپماسي بر اساس استفاده از تمام ظرفيتها است. ايران بيش از اين بر روي روسيه و چين هيچ گاه محاسبه نميكرده و فكر نكرده كه قطع نامه صادر شود و چين و روسيه آن را وتو كنند. درهمين حد پيش بيني ميشد و قابل محاسبه بود.»
وي تاكيد كرد:« اتكاي اصلي ايران در محاسبه ديپلماتيك عمدتا بر توان ملي استوار شده ولي بر روي ابزارهاي بين المللي مانند گروه عدم تعهد و روسيه و چين در حد ظرفيتهايي كه ميتوانند ايجاد كنند فكر ميشود؛ اما در مجموع به اين معني نيست كه ديپماسي مان را بر اين اساس شكل داده باشيم.»
انتهاي پيام