كارگاه نخستين سمپوزيوم بينالمللي مجسمهسازي ايران اين روزها در پارك چيتگر ميزبان هنرمندان حرفهيي و آماتور، جوان و پيشكسوت از كشورهاي مختلف دنياست. عموم اين هنرمندان در بخش خارجي نخستينبار است كه به ايران آمده و با فرهنگ شرقي ايران ارتباطي نزديك و واقعي نداشتهاند، اما نمونه و ماكت اثرشان را به ايران ارسال كرده و در پي پذيرفته شدن در اين سمپوزيوم با موضوع "علم، هنر، معنويت"، اكنون در حال ساخت مجسمههايي هستند كه پيشتر ماكت آنها در تهران بهنمايش درآمد و قرار است بهگفتهي برگزاركنندگان روح تازهيي به شهر تهران ببخشند و امدادگران زيبايي اين كلان شهر باشند.
هنر ايران پس از انقلاب اسلامي به روح هنر انتزاعي نزديك شد
به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي جبارحسين - مجسمهساز عراقي مقيم دانمارك - زماني كه در بغداد بوده، با هنر ايراني آشنا شده است و حالا تصوير روشني از آن در ذهن دارد.
به گمان او، هنر ايراني در حال حاضر پيشرفتهاي زيادي داشته و ارتباط خوبي نيز با هنرهاي بينالمللي دارد.
او معتقد است، هنر در ايران بعد از انقلاب اسلامي ايران تحت كنترل درآمده و اين كنترل ناشي از قوانين و قواعد جديد بعد از انقلاب اسلامي است كه عقايد مذهبي را هدف نهايي هنر قرار داده است و سمت و سوي توجه هنرمند به محيط اطراف را تغيير داده و به روح هنر انتزاعي يعني "خداوند" نزديكتر شده است.
جبارحسين ميگويد، به علت اينكه بناهاي مذهبي و معماري مشترك زيادي از سومر تا ايلام وجود دارد كه به سبك معماري مشتركي ساخته شدهاند، مجسمهي من نيز از دل اين محيط برخاسته است.
او تاكيد دارد كه اثرش از پيشينهاش ناشي ميشود؛ از تمدن سومري كه با تمدن ايلامي ادغام شده است.
آيينهاي شبيه به برجهاي غربي براي مردم تهران
"مالگو روزاتا بيالك" اما، مجسمهساز لهستاني مقيم انگلستان است. او ميگويد: آنچه از ايران ميدانسته به تاريخ برميگردد، او مجسمهسازي معاصر ايران را نميشناسد؛ به سمپوزيوم تهران آمده اكنون مي گويد كه متوجه شده است هنرمندان ايراني چگونه كار ميكنند و با سمبلهاي متفاوتي كه از گذشته با خود آوردهاند، چه اندازه در كارشان با ديگران متفاوت هستند.
وي تاثير برپايي سمپوزيوم بر هنر كشورها را نديده نگرفته و اذعان دارد: وقتي سمپوزيومي با حضور هنرمنداني از سراسر دنيا برگزار ميشود، سبب خواهد شد كه آثار خلقشده تنها محصول يك كشور نباشد، بلكه گروهي از فرهنگهاي مختلف در ايجاد يك مجموعهي هنري نقش آفريني كنند.
اين مجسمهساز لهستاني، به اين دليل كه در ايران مجسمهسازان برجستهاي زيادي وجود دارند، تصميم گرفته است كه ديگر كاري را با سنگ و يا شيشه انجام ندهد تا كارش تكراري نباشد.
خودش ميگويد، اثر من مانند آينه عمل ميكند و در محل نصب خود ساختمانهاي بزرگي را نشان ميدهد كه در ساخت آنها از شيشه و آهن استفاده شده؛ در حالي كه اين مصالح، مناسب جامعهي ايراني نيست.
او اين شكل آيينهگونه را كه شبيه برجهاي بلند غربي است انتخاب كردم تا آنچه در شهر تهران است را منعكس كند و معرف اين مفهوم باشد كه ايرانيان با در نظر داشتن گذشتهشان ميتوانند بهخوبي پيشرفت كنند.
بيتجربگي زياد؛ اما براي شروع خوب است
منسود كجو - هنرمند بوسنيايي - نيز به خبرنگار ايسنا اظهار كرده است، دربارهي هنر مجسمهسازي حال حاضر ايران اطلاعات زيادي نداشته، و از طريق اينترنت، عكسهايي از هنرهاي جديد ايران ديده و متوجه شده كه با اين رويداد قرار است اتفاق بزرگي در عرصهي هنر ايران بيافتد. او ميداند كه ايران داراي هنرمندان بزرگ و مطرحي در سطح اروپا و آمريكاست؛ ميگويد: بهطور كلي پتانسيل بسيار خوبي در هنرمند ايراني است كه ميتواند با آن آيندهي خوبي را براي هنر ايراني به ارمغان بياورد.
بهزعم او، اين سمپوزيوم ميتواند شروع خوبي براي گشودن درهاي ايران باشد و روز به روز فضا براي هنرمندان بازتر خواهد شد.
كجو ميگويد، كيفيت اين سمپوزيوم در مقايسه با سمپوزيومهاي ديگر دنيا خوب است ولي بيتجربگي زيادي در آن بهچشم ميخورد.
اين هنرمند مجسمهساز، تصريح دارد كه ريشهي اثرش را كه در سمپوزيوم اجرا ميكند، در تاريخ ايران است و بهخاطر اشتراك مذهبي كه با ايرانيان دارد، تاثير زيادي از اين بخش دنيا گرفته است.
ايتاليايي معترض!
"ماررو وينو لوكا"ي ايتاليايي ميگويد: مردمان ايران و ايتاليا برادران هم هستند و در اين سمپوزيوم كارهاي خوب و با انرژي زيادي در حال خلق است كه در خلاقيت هنرمند بسيار موثر خواهد بود.
او را هنرمند ناراضي ايتاليايي در سمپوزيوم ميناميدند؛ خودش نيز اذعان دارد، در آغاز ورود به اين سمپوزيوم از امكانات ناراضي بودم اما به خاطر اينكه تجربهي اول ايران در اين زمينه است، مشكلات پيش آمده عادي و طبيعي است.
ايران را با فرافكني رسانههاي دنيا ميشناختم!
"داليبور نيكوليچ" ديگر هنرمند بوسنيايي به خبرنگار ايسنا، از بياطلاعي خود نسبت به وضعيت كنوني فرهنگي و هنري ايران گفته و ميافزايد، از موقعيت ايران بيشتر از طريق رسانهها آگاهي يافته بودم كه با فرافكنيهاي زيادي همراه بود و اكنون با تجربهي شخصيام از ايران اين نگرش تا حدودي اصلاح شده است.
وي همچنين از اشتراك زباني بين ايران و كرواسي و سمبلهاي مشتركي كه بين اين دو كشور وجود دارد، سخن گفت.
اين هنرمند اثري با كابلهاي آبي را ميسازد؛ معتقد است، با سرمايهگذاري و صرف پول و نيروي متخصص بيشتر توسط مسوولان برگزاري در سالهاي آينده اين سمپوزيوم به يكي از بهترين سمپوزيومهاي دنيا تبديل خواهد شد.
انرژي صرفشده را نگهداريد
فريال خردپيشه، هنرمند ايراني كه از كشور هلند راهي اين سمپوزيوم شده است، اظهار ميدارد، اين سمپوزيوم از لحاظ كارهاي پيشبردي در محل با مشكل روبهروست و اين امر شايد بهدليل وجود دستياران زياد اين سمپوزيوم باشد و هركس بهنوعي در اين سمپوزيوم عهدهدار رياست است. درحالي كه با تقسيم كار مناسب ميتوان كيفيت اين سمپوزيوم را بهبود بخشيد.
او گمان ميكند كه هنرمندان ايراني هرگز نبايد كپيكار هنرمندان خارجي و يا استادان خود باشند و يك هنرمند بايد زبان كار خود را پيدا و به پرورش آن بپردازد.
وي ميگويد، قرار است تعدادي از اين آثار در بلوار كشاورز و تعدادي در پارك لاله نصب شوند و بهعقيدهي من ضروري است اين آثار در كنار هم قرار گيرند تا انرژي كه براي ساخت اين آثار صرف شده است، حفظ شود.
خردپيشه تاكيد دارد، تفكر ايجاد اثرش از زمان داستانهاي كودكي با او همراه بوده است و بنابراين با توجه به علاقهاي كه به كار سنگچيني دارد، تصميم گرفته است برجي خلق كند كه يادگار عشق يا برج آرزوها باشد.
با خلاقيت مشكلات را حل كنيد
اما، محمدرضا ذبيحاللهزاده از تولد تفكر برگزاري اين سمپوزيوم از حدود 12 سال پيش در دانشگاه تهران ياد كرده و تاكيد دارد، اگر اين سمپوزيوم مشكلاتي دارد، هنرمند بايد با خلاقيت خود آن را اصلاح كند. اين سمپوزيوم بايد بارها و بارها تكرار شود تا آنچه در نظر مردمان ايراني است از آن خارج و وارد فضاهاي شهري شود.
ذبيحاللهزاده ميگويد، در «گردونه مهر» به فرهنگي جهاني، انديشيده است.
فرصتي براي خودي نشان دادن
پرستو آهوان ديگر هنرمند مجسمه ساز جوان ايراني در نخستين سمپوزيوم مجسمهي تهران است. به اعتقاد او، اين سمپوزيوم براي هنرمندان ايراني فرصت خوبي است تا بتوانند هنر خود را در سطح بينالمللي نشان دهند.
آهوان، در حال اجراي مجسمهاي براي نمايش تعادل بين سنگ و فلز است كه خودش ميگويد استواري را بهياد ميآورد و درسي كه از معنويت و ابهت گرفته است.
انتهاي پيام