در چهارمين روز همايش بينالمللي هنر انقلاب مطرح شد: «بعد از انقلاب اسلامي خط مش مشخصي براي موسيقي ترسيم نكرديم»
همايش بينالمللي هنر انقلاب در روز پنج شنبه ـ 26 بهمن ماه ـ در چهارمين روز از برگزارياش به موسيقي و بررسي نقش آن در انقلاب اختصاص داشت. به گزارش خبرنگار موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين همايش پنج ساعته كه با حدود يك ساعت تاخير آغاز شد، هوشنگ جاويد پژوهشگر موسيقي نواحي در توضيح بررسي موسيقي رديف و دستگاه در انقلاب گفت: در حالي كه ترانه، سالها قبل از سمبلهاي عجيب و غريب و ساخته ذهن شاعران كافه نادري بود و خنثي به حساب ميآمد از سال 57 به سوي جسورانهتر شدن پيش رفت. وي از نمونه ترانههاي با درون مايه سياسي را ترانه «شرقي غمگين» از ايرج جنتي عطايي دانست و گفت: اين ترانه محتواي غني سياسي دارد، ولي در دورهاي درون مايه سياسياش را محو كردند. جاويد گفت: از ابتداي سال 57، ترانهها نشانگر همنوايي جبهه روشنفكر ايران و جامعه بود و درون مايه آنها مخاطب را در موضعي قرار ميدادند، اما از آن پس در بين موسيقي دانان جوان دوره همنوايي و گذر از سمبليسم و سوررئاليسم به رئاليسم به وجود آمد كه من نام آن را بي پروايي در همنوايي موسيقي نام گذاشتهام. وي نمونه اين ترانهها را ترانه «بت شكن» دانست و معتقد است: اين ترانه اين روند و اعتلا را به خوبي نشان ميدهد. هوشنگ جاويد دربارهي اين ترانه مدعي شد: با كميدقت به درون مايه اين شعر ميبينيم تمام آن چه در انقلاب اسلامي مطرح بود، در آن لحاظ شده است. وي افزود: اما جاي شگفتي و پرسش براي من اين است كه برخي مسوولان وقت با بهانههاي بيجا حكم حذف اين ترانه را از فهرست ترانههاي انقلاب اسلامي دادند. وي در ادامه سخنانش اتفاق ديگري كه در موسيقي رديف و دستگاه پس از سال 57 افتاد را گذر از كلاسيسيم به رئاليسم دانست و گفت: پس از انقلاب اسلامي با بيان اين كه دست اندركاران اين موسيقي سلطه خوبي بر شنيدار جامعه پيدا ميكنند، اما بعد از دو سال در نتيجه برخي مسائل هنرمندان فاصله تعريف نشدهاي بين خود و مخاطب پديد ميآورند كه عجيب و غريب است و باز بايد پرسيد چرا؟ وي ادامه داد: اين دوگانگي در رفتار توليدي و توليد رفتاري از سوي ناظران و دستاندركاران موسيقي انشعابي بين هنرمندان و مسوولان پديد آورد كه تا امروز ادامه داشته است. مساله اصلي موسيقي از آن جا شروع ميشود كه با انقلاب، موسيقي مدنظر قرار ميگيرد و مسوولان سعي ميكنند، موسيقي را محدود كنند تا به يك موسيقي با تعريف مناسب برسند و پس از مدتي سياستمداران كوچك سعي ميكنند كاستهاي «گويا» با عنوان مجله گويا را به هر بهانهاي وارد جامعه كنند. جاويد در ادامه با بيان اين كه انواع نمونههاي نيمه سياسي نظير رسانه با اين مرز پرگهر كه گرايشهاي تودهاي داشتند وارد بازار شد، به ورود برخي كاستهايي كه آنها را كوچه بازاري دانست يا كاستهايي كه در كار طنز هم دخالت كرده بودند اشاره كرد و اين اقدامات را نيز بازي با موسيقي دانست. وي گفت: البته در مقابل ورود چنين كاستهايي به بازار كه با هدف ضد نظام و انقلاب اسلامي بود و در اين ميان عدهاي به صورت خودجوش به توليد ترانههايي نظير ترانه شهيد ميپرداختند، هرچند اين اقدامات هرگز به موفقيتي كه بايد ميرسيد، نرسيد. وي با بيان اين كه اين وقايع بدترين حوادثي بود كه در موسيقي كشور ما رخ داد در مورد موسيقي شهري اظهار كرد: در بخش موسيقي شهري هم كاري كردند كه ترانههاي وزيني مثل كارهاي محمد نوري، برچسب سياسي بودن بخورد و بايد از مسوولان وقت بپرسيد چرا در اين مورد آن گونه قضاوت كردند؟ اين محقق موسيقي نواحي در ادامه گفت: در زمان پهلوي اول و دوم موسيقي نواحي و مناطق به هيچ وجه جرات مطرح شدن نداشتند و هيچ كس جدي به موسيقي نبود اما با انقلاب اسلامي در تمام مناطق ايران عدهاي نوازنده آغاز به روايت انقلاب ميكنند چنان چه صدها ترانه نظير «شهيد» در موسيقي مناطق داريم اما متاسفانه در جايي ثبت نشد. جاويد در اين زمينه تاكيد كرد: آرشيو موسيقي انقلاب به خصوص در مورد موسيقي مناطق و نواحي بايد تشكيل شود چراكه از آن موسيقيدانان امروز عده اندكي باقي ماندهاند. وي همچنين با اظهار اين كه پس از انقلاب هر مسوولي كه در حوزه موسيقي روي كار آمد عمارتي نو ساخت اذعان كرد: بدون توجه به نياز مخاطب، اطلاعيههايي صادر ميشد مثل اين كه ريتم شش و هشت غير شرعي است. اين حكم را بايد يك فقيه صادر كند نه يك اهل موسيقي. جاويد در پايان سخنانش براي رسيدن به ديدگاه پژوهشي در موسيقي ابراز اميدواري كرد. به گزارش ايسنا، در ادامه سيدعليرضا ميرعلي نقي از ديگر سخنرانان اين همايش و مورخ موسيقي معاصر ايران با ابراز خوشحالي از برگزاري اين همايش براي اولين بار، آن را به دليل اين كه تا به حال كوچكترين حركتي براي شناخت موسيقي انقلاب و انقلاب در موسيقي نشده است يك واقعه تاريخي دانست و گفت: در ابتدا بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا ژانر موسيقي انقلابي وجود دارد يا خير؟ وي توضيح داد: آنچه بررسي تاريخ نشان ميدهد آنست كه مفهوم انقلاب نظير بسياري مفاهيم ديگر وارد شده از حوزه فرهنگهاي غربي است و ما پيش از اين واژهاي با عنوان انقلاب نداشتيم و از واژهي نهضت براي خيزشهاي اجتماعي استفاده ميكرديم. وي افزود: موسيقيدانان ما از انقلاب مشروطه به بعد در خيزشهاي اجتماعي كمترين سهم را داشتند چرا جايگاه لزان اجتماعي آنها به راحتي به خطر ميافتاد و تحولات موسيقي كه نتيجهي تاثير احساسي حوادثي نظير جنبش دانشجويي پراگي و خيزشهاي كشورهاي لاتين در ايران بود بيشتر به جريان چپ با شاخص حزب توده برميگردد كه اين موسيقيدانان از خط دهي موسيقي پيش از انقلاب منزه ميكند. ميرعلينقي در ادامه با بيان اينكه زمينهسازي موسيقي انقلاب حدود هشت سال پيش از انقلاب اسلامي شكل گرفت اظهار كرد: البته جريانهاي فكري سنتي اسلامي شايد پذيراي شاعران و نقاشان و فيلمسازان بودند اما پذيراي موسيقيدانان نبودند و البته اين نقيصه پس از انقلاب با پشتوانه برخي مسوولان تا حدي جبران شد. ميرعلي نقي در ادامه با توضيح برخي مسايلي كه براي موسيقي ايجاد شد بيان كرد: سوال اين است كه با تمام مسايلي كه بر سر موسيقي انقلابي آمد چرا ماجراي موسيقي انقلابي ثبت نشد. وي در پاسخ به اين پرسش ابراز عقيده كرد: متولي موسيقي انقلاب دولتهايي بودهاند كه كوچكترين اقلامي براي ثبت و پژوهش در اين زمينه نكردهاند و بسياري فرصتها از دست رفت و موسيقيدانان ما يا فوت كردند يا با وقوع جنگ مهاجرت كردند و امروز موسيقيداناني كه از بطن انقلاب بيرون آمدند حتي برخي حاضر نيستند اعتراف كنند كه در جريان موسيقي انقلابي نقش داشتند. ميرعلي نقي در پايان سخنانش تصريح كرد: تا زمان باقي است و راويان زندهي آن ماجرا وجود دارند بايدكاري صورت گيرد. به گزارش ايسنا، در ادامه مجيد جعفري لاهيجاني، پژوهشگر به ارايه گزارشي از يك تحقيق داد كه «بازتاب هنر انقلاب» نام داشت، پرداخت. وي در زمينه اين پژوهش گفت: از چهار سال پيش اين پژوهش را شروع كردم و از روش اسنادي با رويكرد تاريخي از حيث اعتبا منابع استفاده كردم. وي همچنين به توضيح منابع و موانع اين پژوهش پرداخت و در مورد عناويني كه در اين پژوهش به آن پرداخته است گفت: عناوين مختلف اين پژوهش نظير موسيقي در طليعهي انقلاب، موسيقي در راديو و تلويزيون، انقلاب، تالار رودكي پس از انقلاب، جايگاه موسيقي در اسلام، بحث بر سر مشروعيت موسيقي در بدو انقلاب، شكل گيري گروههاي عارف، شيدا و درويش، كانون فرهنگي – هنري چاووش، موسيقي و سياست، سرودهاي انقلابي و ... لاهيجاني همچنين فصل پاياني اين تحقيق را با موضوع «انقلاب به روايت موسيقي شفاهي مردم» عنوان كرد و سپس به توضيح برخي از اين عناوين پرداخت. به گزارش ايسنا، رضا مهدوي رييس مركز موسيقي حوزه هنري نيز از ديگر سخنراناين همايش بود. وي به بيان انتقاداتي در مورد ناديده گرفتن موسيقي انقلاب پس از انقلاب اسلامي توسط مسوولان پرداخت. مهدوي تصريح كرد: اين كه فلانساز مجاز هست يا نيست و يا اين كه چهره ساز را نشان ندهند، درست نيست. چطور خود ساز مجاز است ولي شكلاش مجاز نيست؟ وي با بيان اين كه به هنر انقلاب ضربه زده شده است از محمد گلريز به عنوان يكي از خوانندگان موسيقي انقلاب تقدير كرد و گفت «او بايد چهرهي ماندگار هنر انقلاب ميشد» وي با تصريح بر اين كه سياست تا حدي خوب است و بايد در راستاي اهداف و مليت و تاريخ باشد به بيان چگونگي رواج و نوع موسيقي در قبل از انقلاب پرداخت و گفت: به بركت انقلاب اسلامي، موسيقي ايراني جايگاه خاصي پيدا كرد؛ اما امروز كساني كه نامش را ميخورند يك لگد هم به آن ميزنند. مهدوي با بيان اين كه امروز در صدا و سيما هنوز بر سر اين كه چه پخش شود و چه پخش نشود مساله است افزود: امروز خوانندهاي كه اهل موسيقي مداحي بوده است را كنار ميگذاريم و موسيقي پاپ و شبه پاپي بوجود ميآوريم كه هنرمندان واقعي را دلخور ميكند. وي همچنين از شيوهي آموزشي موسيقي در دانشگاههاي موسيقي انتقاد كرد و گفت: تفالههاي غرب را به دانشجو درس ميدهيم. وي در ادامه گفت: هر وقت شوراي انقلاب فرهنگي به اين نتيجه برسد كه دانشكدهي هنر را ببندد بزرگترين خدمت را به هنر اين مملكت كرده است. وي همچنين از موسيقيداناني كه امروز حاضر نيستند به عنوان هنرمند انقلابي مطرح شوند انتقاد كرد. مهدوي ادامه داد: هنرمند، مسوولان و مردم بايد در يك مثلث به هم متصل شوند و هنرمند تامين روحي و امنيتي پيدا كند و اگر اين همايش به چنين نتيجهاي نرسد وقت خودمان را تلف كردهايم. به گزارش ايسنا، در ادامهي اين همايش جلسهي پرسش و پاسخي با عنوان (آسيبشناسي شفاهي موسيقي ايران بعد از انقلاب اسلامي) با حضور احمدعلي راغب، آهنگساز، ميرعلي نقي، محمد گلريز، خواننده و ايرج نعيمايي پژوهشگر در زمينه موسيقي انقلاب برگزار شد، در اين جلسه ميرعلي نقي پرسشي مبني بر اين كه آسيب به موسيقي انقلاب كه در مقطع سالهاي 1357 تا 1359 متولد شد از چه زماني آغاز شد مطرح كرد. احمدعلي راغب به ارايه توضيحاتي دربارهي موسيقي كهن پرداخت و ادامه اظهار كرد: در مقطع 57 تا 59 موسيقي انقلابي آسيب چنداني نديد چون الگوهاي گذشته را دنبال ميكرديم و موسيقي تعزيه و نوحه زياد داشتيم ولي موسيقي اركستري كم داشتيم بنابراين به دنبال اين نوع موسيقي بوديم كه برگرفته از موسيقي ملي و هويت خودمان بود. وي افزود: تنها اركستري كه آن زمان كار ميكرد اركستر سازهاي ملي با عنوان اركستر مستضعفان با 9 نفر و همكاري افرادي نظير مجتبي ميرزاده، ابوترابي، خانم ذاكري، محمدرضا لطفي شهبازيان، محمد ياحقي و ...بود. راغب، همچنين به تشكيل كميتهي شعر راديو و تلويزيون در آن زمان اشاره كرد. به گزارش ايسنا، ايرج نعيمايي نيز در سخناني از نوعي موسيقي كه امروز رواج يافته انتقاد كرد و گفت: آسيب زماني شروع شد كه نيروهاي انقلاب را كنار زدند و جريانهايي نيز كه در جهت حفظ موسيقي ملي شكل گرفت به تدريج از بين رفت. وي گفت: بعد از انقلاب هيچ خط مشي مشخصي براي موسيقي ترسيم نكرديم و يك هنرمند هيچ گاه افقي براي كارش نداشت. گفتني است نخستين همايش بينالمللي هنر انقلاب شنبه 28 بهمن ماه به كار خود پايان ميدهد. انتهاي پيام