دبـيـركـل جـامـعـه اسـلامـي دانـشـجـويـان گـفـت: « مهمترين چالش پيشروي انقلاب اسلامي فاصله گرفتن از آرمانهاي اصيل سالهاي اوليهي انقلاب است.»
مجتبي ابراهيمي در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: «جمهوري اسلامي حركت و تحولي است كه با ساير انقلابهاي جهان تفاوت دارد. انقلاب اسلامي ايران مانند انقلاب كوبا و الجزاير نيست. متاسفانه امروز ما از آرمانهاي اصلي فاصله گرفتهايم. در عرصهي سياسي و فعالان سياسي بايد فعاليت خود را اسلامي كنند و فرهنگ اسلامي بايد به گونهاي نو تثبيت شود. متاسفانه ما روزمره شدهايم و در هر بازه زماني تنها يك مولفه انقلابي را مدنظر قرار دادهايم و آنها را هيچگاه با يكديگر محقق نكردهايم.»
وي افزود: «با نگاه به تحولات و رويدادهايي كه در فاصله سالهاي 1342 تا بهمن سال 57 مشخص ميشود به دليل روشنگريهايي كه روحانيت براي جامعه ايران داشتند تودهي مردم وارد حركتهاي انقلابي شدند و يك موج از نارضايتي عليه رژيم پهلوي در كشور به راه افتاده بود. امام خميني(ره) و كساني كه در راس انقلاب بودند به دنبال تغيير ايدئولوژي و ماهيتي در رژيم پهلوي بودند.»
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه شايد مردم تنها به دنبال تغيير رژيم بودند، تصريح كرد: «امام خميني (ره)، روحانيون و دانشجويان به دنبال تدوين استراتژي و تعريف ايدئولوژي در تعريف نهضت انقلاب اسلامي بودند و جنبش دانشجويي و مجموعهي دانشجويان فعال در عرصهي انقلاب اسلامي به دنبال تغيير ايدئولوژي و گفتمانهاي درون نظام پهلوي بودند كه توانستند اين موضوع را به خوبي پيگيري كنند.»
وي خاطرنشان كرد: «زماني كه از ورود حضرت امام خميني ممانعت شده بود جنبش دانشجويي با تحصن درون مسجد دانشگاه تهران توانست پويايي خود را نشان دهد و نقشي بيدارگري دانشجويان به يك باره نمايان شد.»
ابراهيمي ادامه داد: «بعضي مواقع ديدگاههايي از ديد انقلابيون مغفول مانده بود و جنبش دانشجويي با حركتهايي عاقلانه توانست بسياري از ساختارهاي نظام پهلوي را خراب كند. تودهي مردم به عنوان نيروهاي انقلابي، عقبه پرتوان و انرژيزا براي انقلاب بودند اما مجموعههاي دانشجويي به عنوان عقبهي تئوريك و نيرويي كه معادلات ناخواسته و نانوشته انقلاب اسلامي را رقم ميزدند وارد كار شد. نقش جوانان، دانشجويان و نوع تصميمگيريهايشان بسيار حائز اهميت است. نقش راهبري دانشجويان بسيار بالا بود و نقشهاي خود را به درستي مشخص كرد.»
دبيركل جامعه اسلامي دانشجويان با تاكيد بر اهميت حضرت امام(ره) بر نقش جنبش دانشجويي اظهار داشت: « جنبش دانشجويي در آن زمان دقيقا آن چيزي بود كه حضرت امام خميني توقع داشت. در سالهاي آغاز پيروزي انقلاب اسلامي امام خميني(ره) از دانشجويان توقع داشتند كه در صحنه باشند. تا قبل از انقلاب اسلامي كساني در دانشگاه بودند كه تفكرات دانشگاه و دانشجو را به سمت فضاي درون دانشگاهي ميبردند. زماني كه بحثهاي ليبراليسم، ماركسيسم و ... جدي مطرح ميشد و تمام وقت دانشجويان را به منازعات دانشجويي، طيفبندي و تقسيمبندي دانشجويي ميكرد، دانشجو را از آن چيزي كه در خارج از دانشگاه اتفاق ميافتد و تحول عظيم امام خميني مغفول كرده بود. دانشجويان فرصت نداشتند كه كليت ايران را نگاه كنند و امام خميني از دانشجويان خواستند كه همراه مردم باشند و پيام انقلاب، مردم و جرياناتي را بگيرند كه خواهان تحول عظيم در كل كشور هستند.»
اين فعال دانشجويي تاكيد كرد: « هدف دانشجو هميشه نقطهي عطف بوده است و هيچگاه ما شاهد تاثيرگذاري مقطعي آن نبودهايم. ظلمستيزي، عدالتخواهي، حركت به سمت حكومتهاي جهاني مستضعفين يكي از آرمانهايي است كه در انقلاب هيچگاه كهنه شدني نيست و نخواهد بود. ما نميتوانيم. كاركرد امروز جنبش دانشجويي با گذشته تفاوت دارد. آن تاثيرگذاري و راهبري كه جنبش دانشجويي در سالهاي آغازين انقلاب اسلامي و دههي اول انقلاب اسلامي داشت ديگر به همراه ندارد.»
وي در پايان ابراز عقيده كرد: « زمان انقلاب مجموعه دانشجويي نقاط اهرمي انقلاب را هدف قرار ميداد و با تمام وجود به آن سمت حركت ميكردد اما متاسفانه امروز جنبش دانشجويي با ركود مواجه شده است و فضاي فعلي تشكلهاي دانشجويي اجازه نميدهد كه تشكلهاي دانشجويي نقش خود را به درستي ايفا كنند. امروز اگر قائل به اين موضوع هستيم كه حركت دانشجويان در سال 1359 يا در تسخير لانهي جاسوسي مسير انقلاب اسلامي را عوض كرد، امروز ديگر چنان كاري جايز نيست، بلكه امروز حركت دادن همهي نظام براي دست يافتن به قلههاي پيشرفت علمي براي جمهوري اسلامي ايران نيازي است كه فعالان بايد آن را نمايان سازند. جنبش دانشجويي امروز نقطهي تكيهي نظام نيست، فعالان دانشجويي بايد خود را به گونهاي ديگر نشان دهند. جنبش دانشجويي امروز به عنوان تبيين كننده و راهبر در جامعه عمل نميكند.»
انتهاي پيام