گزارش كامل روز نخست همايش همايش سراسري "كانسپت در معماري" "كانسپت شناخت ذخاير فكري معمار است"
نخستين همايش سراسري "كانسپت در معماري" از صبح روز پنجشنبه با حضور استادان، صاحبنظران، دانشجويان و معماران كشور در كتابخانهي ملي - تهران - برگزار شد. به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين همايش با ارايهي گزارش مهراد جاويدينژاد - دبير علمي همايش - آغاز شد. او بابيان اينكه معماري شايد خلق نباشد، ابداع نباشد و شايد كشف بودها و نبودها باشد، اهداف برگزاري اين همايش را ايجاد بستر گفتوگو و تبادل نظر ميان استادان حرفهيي معماري و دانشجويان، آگاهي يافتن به مفاهيم اساسي و ريشهاي موضوع همايش، بهرهگيري شايسته از استعدادهاي بالقوه جوانان و شكوفا نمودن آنها دانست. همچنين محسن تاجالدين، دبير دانشجويي همايش يادشده اظهار كرد: با همانديشي و همنظري ميتوان به اين سوالات در بارهي كانسپت و همايش پاسخ داد. دكتر مصطفي كياني، عضو هيات علمي دانشگاه هنر، دبير مركز مطالعاتي و تحقيقاتي معماري و شهرسازي در اين همايش عنوان كرد ايده اوليه همان كانسپت است كه وقتي زاييده شد معمار كار خود را آغاز ميكند. وي گفت: نشانه يا آرم، خلاصهاي تصويري و دوبعدي است كه گرافيستها با آن سر وكار دارند كه اين نشانه را ميتوانيم به صورت ماكت وآرم در هنرهاي تجسمي توليد كنيم و مخاطب باديدن اين آرم متوجه نشانه آن ميشود، اما براي مفهوم يا كانسپت دچار مشكل انتزاعي ميشويم و نميتوانيم شجاعت، حسات و ... را بهصورت آرم و ماكت تهيه كنيم؛ چون تصوير است. در اين زمينه تصور و الهام از عوامل مختلف از جمله طبيعت مصداق پيدا ميكند. وي معتقد است كه بحث كانسپت بحث دروني است كه به دانش و آگاهي معمار بستگي دارد. دكتر هاشم هاشمنژاد نيز در پايان افزود: رسيدن به يك كانسپت ايدهآل، رسيدن به يك بيان بصري است. در واقع كانسپت ميتواند استفاده از عناصر مختلف طبيعت وتاريخ باشد. بهگفتهي او كانسپت يك ديد انتزاعي است كه هنوز به بارننشسته و در ذهن طرحريزي ميشود. در واقع كانسپت شناخت ذخاير فكري معمار است و پلي بين واقعيت و عمل است و معناي آن فراتر از تجلي فرم است و مسائلي كه در كانسپت نهفته شده در فرم متجلي ميشود. در بخش نخست سخنراني همايش، سامان پاكباز، نگار نصيري، آزاده شاهچراغي كه جزو 10 نفر برتر مقالات بودند، به ارايه و تحليل مقاله خود در زمينه «كانسپت در معماري» پرداختند. سامان پاكباز، فارغالتحصيل رشته معماري دانشگاه شيراز، دانشجوي كارشناسي ارشد رشته معماري مقاله خود را با عنوان "اهميت كانسپت در طراحي و شكلگيري آن" بدين شرح ارايه كرد. به اعتقاد او، در تمدن بشري، ايده نقش مهمي در تحولات جامعه دارد و مسبب پيشرفتهاي بسياري تا به امروز بوده است. در يك نگاه اوليه كانسپت را ميتوان بهعنوان يك ايده كلي ابتدايي معرفي كرد كه ميتواند نقطه شروع خوبي براي حل يك مساله در جهت رسيدن به هدف يا اهداف لازم باشد و چنانچه بسياري از نظريهپردازان معتقدند در فرآيند تعاملي طراحي، ايده وشناخت همگام با يكديگر پردازش ميشوند. او اضافه كرد: در فرآيند طراحي معماري ايده و كانسپت نقش مهمي دارند و طراح را از نقطه شروع تا پايان در راستاي نيل به اهداف پروژه ياري ميدهند و اصطلاحا ميتوانند گره بزرگي را براي طراح پروژه بگشايند. پاكباز گفت: كانسپت ميتواند با انطباق بر مفاهيم قبل از خود و حاكم بر مفاهيم بعد از خود در مقياسهاي خرد و كلان مطرح شود. طراح از تفكر خلاقانه با «آگاهي توليد شده» و ايجاد پاسخهاي بديع براي حل مساله، به منظور ايجاد ايدهها ودستيابي به كانسپت طرح استفاده بهعمل ميآورد. و در اين راستا از عوامل مختلفي مدد ميجويد، چنانچه قياس بهعنوان يكي از اين عوامل بهطرق مختلف سمبليك، مستقيم، خودپنداري و فانتزي ميتواند نقش مهمي در خلق ايده و ابتكار لازم در راستاي يك هدف داشته باشد؛ بهعنوان مثال استفاده از يك تكه سنگ يا يك تكه چوب بهمنظور كوبيدن ميخ يك چادر ابتكاري است كه از قياس با ابزاري مانند چكش در ذهن ما به وجود ميآيد. وي معتقد است، در نحوهي شكلگيري كانسپت بهعنوان مهره تكاملي ايده در روند طراحي كه طي آن نيز بهعناويني چون كشف، فرآيند اكتشاف، ابتكار، شناخت كانسپت و لزوم آن در روند طراحي، شكلگيري و يافتن مفاهيم و تقويت آنها، الهام از عوامل مختلف در پردازش ايده طراحي وسلسله مراتب براي تشكيل كانسپت نيز مطرح ميشود. پاكباز با تاكيد بر اينكه، معمار با يك كانسپت يا مفهوم كلي وارد پروژه ميشود و كانسپتهاي جزيي را نيز در نظر ميگيرد. يادآوري كرد: در گذشته كشور، شكوفايي فراواني در زمينه اين هنر داريم، در قالب حرفهي هنر معماري، نقش ارگانها، كارفرما و نقش دولت تا حدودي موثر است و امروزه مقررات شهرسازي در ساخت بناها و معماري تاثير بسزايي دارد. وي افزود: ميراث ديروز را نبايد فراموش كرد و اين ميراث را بايد با تكنولوژي روز هماهنگ كنيم و حال و هواي ايراني را در طرح روز بيان كنيم. به گزارش ايسنا، در ادامه اين همايش، نگار نصيري، - عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي در سخناني با محور "نگاهي بر مفهوم كانسپت در روند طراحي معماري" توضيح داد: يكي از مهمترين چالشهاي انسان امروز حصول معنا و درون مايهاي عميق براي پديدههاي اطرافش است؛ معماري به عنوان هنري براي ساختن از همان آغازين بارقههاي مطرح شدنش در جوامع انساني، سرشار از مفاهيم ومعناهاي طبيعي يا ماوراي بشري بوده است، شايد آن روزها الهام بشر از عوامل طبيعي معناي كانسپت امروز را براي مردمان آن روزگار نداشت، اما اثري ماندگار بر ذهن انسانها نهاد و در طي قرنها رو بهتكامل رفت. وي افزود: امروزه معمار در جستوجوي كانسپت جديد براي خلق فضايي تازه است و اين كه از كجا به آن برسد، پروسهاي قابل بحث براي معماران امروز شده است. نصيري با تاكيد بر اينكه رابطهاي منسجم مابين چگونگي فكر كردن و ايجاد كانسپت وجود دارد و كانسپت، شناخت امكانات موجود و ذخائر فكري معماري است، گفت: ما بايد در ساخت بناها به اسطورهي معماري ايراني توجه كنيم چون اصل وتفكر، حفظ معماري ايراني است. سومين مقاله و سخنراني ارايه شده در نخستين روز همايش "كانسپت در معماري" با عنوان «كانسپت در معماري: ميراث ديروز، مسير امروز» از سوي آزاده شاهچراغي، پژوهشگر دوره دكتراي معماري، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي ارايه شد. به گفتهي او برخلاف تصور عمومي مبني بر اينكه توجه به كانسپت در معماري، گرايشي مربوط به زمان معاصر و برخاسته از آموزشهاي آكادميك در اين حرفه است، نگاهي همراه با تامل به معماري و شهرسازي گذشته ايران نشان ميدهد، اين موضوع (توجه به كانسپت در معماري) سابقهاي به اندازه تاريخ تمدن اين سرزمين دارد. وي در عين حال توجه به اين نكته را حايز اهميت دانست كه در زبان فارسي، معادل واژه كانسپت را واژگان فكر، عقيده، تصور كلي، مفهوم و ... قرار دادهاند، همانگونه كه اين واژگان معادل متعدد هستند، جهتگيري در طراحي معماري و نگاه معماران به كانسپت در معماري، در دوران گوناگون تغيير يافته است. او گفت با درنگ در معماري و شهرسازي گذشته ايران متوجه ميشويم توجه به كانسپت در اين معماري و شهرسازي سبب ايجاد وحدت در خلق فضاست، درحاليكه توجه معماران و طراحان امروز به كانسپت در معماري سبب پديد آمدن نوعي حس كثرت در خلق فضاي زيست امروز انسان شده است. شاهچراغي با اشاره به اينكه در نگارگري و مينياتور گذشته نيز نوعي كانسپت وجود دارد، اضافه كرد: انسان امروز در دنيايي مملو از كانسپتها و مفاهيم قرار گرفته و وضعيت انسان در شرايط معاصر كاملا دگرگون شده است. به اعتقاد او، رويكرد به كانسپت رويكردي كالبدي است و كانسپت در واقع يكي است منتها در مسير معماري امروز، تكثر مفاهيم باعث شده كه حتا بازگشت به يك كانسپت واحد، تغيير فرم پيدا كند. وي افزود: ايده گرفتن از يك منبع است اما چون رويكرد شخصي هر معمار متفاوت است، كانسپت نيز متفاوت ميشود. بهگفتهي شاهچراغي، در تهران، كانسپت اقتصادي مطرح است و رويكرد اقتصادي حرف اول را در كانسپت معماري شهر تهران ميزند و مساله كانسپت خيلي عميقتر است از آنچه كه توسط آرشيتكت بيان ميشود. به گزارش خبرنگار ايسنا، بخش دوم اين همايش به گفتوگوي جمعي ميان دكتر متين، يحيي فيوضي، داراب ديبا، حميد ناصرنصير، مهرداد جاويدينژاد و مهندس ايرج كلانتري اختصاص يافت. دكتر متين با اشاره به اينكه كانسپت يا ايده طراحي يك فرآيند است كه به ترتيب در سه مرحله تفسير، تنظيم و تشكيل بهوجود ميآيد. توضيح داد در مرحله تفسير، وظايف پروژه از طريق برقراري ارتباط از طريق سايت مورد نظر است. در مرحلهي تنظيم جزييات فرم كه از طريق تجربه و تكرار تجربه پيشينيان شكل ميگيرد و پس از انتخاب فرم بايد بازگشتي به ايده اوليه داشته باشيم كه خصوصيات اين ايده بايد حفظ شود و در غير اين صورت ضروري است مراحل را از ابتدا طي كنيم و آخرين مرحله تشكيل فرم نهايي است. متين معتقد است كانسپت مهمترين عامل تاثيرگذار در طراحي است و به نتايج طراحي جهت ميدهد و به آنها وحدت ميبخشد. يحيي فيوضي نيز با اشاره به اينكه در معاني فرهنگ لغت هنوز به نقطهاي درباره كانسپت نرسيدهايم كه آيا مفهوم است يا ايده يا نگاه و ...، توضيح داد: من يك معمار آكادميك نيستم، اما بهعنوان معماري كه سعي ميكند در كارهايش از يك منطق پيروي كند، به مجموعه پارامترهايي براي طراحي احتياج داريم و گاهي چنان پارامترها زياد است كه در كار دچار يك نوع سردرگمي ميشوم. بهگمان فيوضي ما به زماني رسيدهايم كه به جاي اينكه در كثرت پارامترهاي قرار بگيريم بايد آنها را حذف كنيم و اين حذف كردن خود نوعي هنر است و امروزه با ابزاري كه در دست ماست تجزيه و تحليل در اين زمينه بسيار آسانتر شده است. حميد ناصرنصير نيز تصريح كرد كه در طراحي كانسپت سه مرحله وجود دارد، مرحله نخست دنياي عوامل موثر مرتبط با پروژه كه معمار بايد آنها را شناسايي و تحليل و تجزيه كند. مرحله دوم، روشي است كه معمار اطلاعات را در آن پردازش ميكند و محصولي كه معمار بهدست ميآورد، سومين مرحله است. وي همچنين معتقد است كه كانسپت وجه خلاق يك معمار است و جسميت معماري را بهوجود ميآورد و بيان شخصي يك معمار از پديده است. در ادامه اين نشست مهندس مهرداد جاويدينژاد، دبيرعلمي همايش ضمن اشاره به نقش بسزاي دانشگاه آزاد اسلامي در اين زمينه گفت: انسان در حال تغيير و تحول است وديدگاه او متحول ميشود وهر انسان با هر حرفهيي شامل اين قانون ميشود. نگاه هر فرد به دنيا از دريچههاي خاصي صورت ميگيرد و براي اينكه ما بتوانيم در اين ديدگاه جامعتر و بدون مرز باشيم به ارتباطات بيشتر نياز است وارتباطات بيشتر مستلزم درك بيشتر از محيط است. شناخت و ارتباطات بيشتر با محيط ازعواملي است كه ما به عنوان معمار بدان نيازمنديم واصل موضوع به عقيده من واقعيتهاي ملموس زندگي است. دكتر نصير سلامي در اين همايش نظر خود را درباره كانسپت چنين بيان كرد كه معناي كانسپت به بازنشستن ايده است و ربطي به محصول و فرآيند ندارد و كانسپت قبل از هر نوع شكلگيري ايده و محصول بايد ايجاد شود. در به بار نشستن كانسپت ژن انسان، تربيت خانواده و تعليم مدارس مهم است و اين ذهنيت در مقابل عينيتي قرار ميگيرد كه آن را تبديل به يك ايده معماري ميكند و نهايتا به يك محصول تبديل ميشود. داراب ديبا در تعريف كانسپت اظهار كرد: محتواي يك پروژه، كانسپت پروژه است و كانسپت، ارايه تفكر براي رسيدن به يك بستر فرهنگي است. وي اظهار داشت: شان واقعي يك معمار اين است كه از خود استقلال فكري داشته باشد و نوكر كارفرما نباشد. در ادامه دكتر بهبهاني، مدرس دانشكدههاي معماري ايران، گفت: تعريف مشخصي براي كانسپت ندارد و بهگمان او كانسپت در واقع جرقهي هنرمندانهاي است كه به ذهن انسان خطور ميكند. وي تاكيد كرد كه با ارايه فرمول يا دستورالعمل خاصي در اين زمينه موافق نيست. بهبهاني اظهار داشت: نفر مقابل در معماري كار فرماست كه يك برنامه مشخصي دارد و ما بهعنوان معمار بايد بتوانيم به خواستههاي او جواب دهيم و اين موضوع كه كارفرما از چه طبقه و چه گروهي است در تدوين كانسپت موثر است و معمار بايد بداند كه چگونه از هنر خود استفاده كند كه بتواند كارفرما را نيز قانع كند. دكتر كاتوزيان نيز با بيان اينكه كانسپت يا به عبارتي مفهوم و شكل در زمينه ادبي و فلسفي از قرن 18 تا به حال با ما همراه بوده، برگزاري اين همايش را باعث خوشبختي دانست و چون دانشجويان معماري روي يك موضوع عميق انگشت گذاردهاند. وي گفت: مساله مفهوم يا كانسپت، مساله مولف را با خود حمل ميكند و اين طور نيست كه هر مفهوم يا كانسپتي يك پاسخ معمارانه داشته باشد؛ مفهوم از پيش وجود ندارد، بلكه از سايت مورد نظر الهام ميگيرد. او مساله خلاقيت را از شاخصترين مسائل معماري دانست و گفت: مساله خلاقيت را در معماري نميتوان فراموش كرد. حال اينكه اين خلاقيت چگونه ايجاد ميشود، بايد به گذشته نگاه كرد و از آن سبقت گرفت و همچنين خود معمارخلاق است و كانسپتي را كه از پيش موجود نيست ميسازد و براي ساخت كانسپت جديد بايد به سايت و انگيزههاي سايت هم توجه كرد. همچنين با وجود تكنولوژي پيشرفته يعني نرمافزارها، امروزه ميتوانيم كانسپتهايي را در حين كار به وجود آوريم. كاتوزيان در ادامه به دانشجويان معماري پيشنهاد كرد كه در همايشهاي بعدي مساله شهر را نيز مورد توجه قرار دهند. زيرا بهعقيده او ما در يكي از جذابترين شهرهاي دنيا زندگي ميكنيم كه اين كلان شهر تهران با تمام اشكالاتش مساله ماست، مسالهاي كه ذهن ما را به خود درگير كرده است . دكتر افشار ناصري نيز در اين ميزگرد اظهار كرد: كانسپت نقش قطبنما را براي معمار دارد و جهت مشخصي را براي معمار مشخص ميكند. يك برنامه تكميلي است كه باعث ميشود انتخابهاي ما محدود شود. به اعتقاد وي، كانسپت ميتواند داراي يك محتواي فرهنگي باشد، چون ميتوانيم طبق آن به نيازهايمان پاسخ دهيم و از طريق كانسپت ميتوانيم به فرهنگ معماري متصل شويم، كانسپت ميتواند به ما در ارايه يك طرح مناسب كمك كند. دكتر افشار ناصري نيز عنوان كرد به طور كلي معتقد است كه كانسپت جزيي لاينفك از كار طراحي مماري است كه در سطوح مختلف ميتواند مطرح شود. وي متصور است كه مساله كانسپت اين است كه معمار محدود به الگوها و نسخههاي قبلي نشود، بلكه استعدادهاي بالقوه خود را كشف كند. او گفت: يكي از ويژگيهاي پيشرفت فرهنگ اين است كه ما نميتوانيم مسائل را در يك تعريف معين ارايه كنيم و هر كس به تعبير خود مسائل هنري را تعريف ميكند. مثلا زيبايي، كه براي آن نميتوان يك تعريف خاصي ارايه كرد و هر كس تعبيري از آن براي خود دارد. بنا براين كانسپت در واقع يك ايدهي مفهومي است كه كمك ميكند معماري از كليتي مشخص توسعه يابد و به جزييات برسد. دانشمير نيز دراين باره گفت: اگر پروژه معماري را حاصل يك زمان معين بدانيم آنگاه ميتوانيم آثار معماري را به دو دسته تقسيم كنيم: آثار معماري كه بر اساس مدلهاي ايستا – استاتيك سازماندهي شده معماري قبل از قرن 10 ، آثار معماري كه بر اساس مدلهاي پويا يا ديناميك از قرن 20 تا كنون وجود دارد. همچنين از نظر مهندس دانشمير مساله كانسپت در معماري در زمان معاصر عبارت است: به وجودآوردن نظام جامع كه پروژههاي نظام معماري از درون آن استخراج ميشوند و كانسپت در معماري ساختاري است كه در مرحله قبل از معماري بايد توسط معمار ايجاد شود. دكتر شالي اميني، مدرس معماري و شهرسازي دانشگاه آزاد ميگويد: كانسپت در معماري از خيلي سالهاي دور، از زمانيكه انسان شروع به ساختن كرد از طبيعت نشات گرفته و تا كنون نيز ادامه دارد. دكتر كرمانيان معتقد است كه يكي از دلايل برگزاري اين همايش اين است كه تبادل فرهنگي لازم را در 27 سال گذشته با بقيه دنيا از دست دادهايم و بههمين جهت معناي واژه كانسپت به واژهاي انگليسي است را نميدانيم. در زبان انگليسي كانسپت در فرهنگ عمومي جامعه با ايده فرقي ندارد اما در جامعه تخصصي، كانسپت معناي تخصصي خود ميگيرد و به هيچ وجه با ايده هم معني نميشود بلكه كانسپت سازماندهي فضايي است. كرمانيان در ادامه افزود: كانسپت، نحوه بيان تفكر اصلي معمار است كه اساس خلاقيت او را به زبان معماري بيان ميكند و پايه زير بناي طرح قرار ميگيرد. اما ايده هر چيزي ميتواند باشد اعم از ارتباطات اجتماعي وفكري معمار، خواستههاي كار فرما و ...، اما كانسپت مستقيما با نحوه سازماندهي فضايي ارتباط پيدا ميكند. همچنين بايد كانسپت فكري و كانسپت فضايي را از يكديگر تفكيك كنيم. به اعتقاد اين مدرس دانشگاه، كانسپت فكري، ايدههاي معمار با توجه به شرايط محيطي، اقليمي، اقتصادي و كارفرمايي را در بر ميگيرد. كانسپت فضايي نوع فضاي پروژه را شامل ميشود و ميتواند بر پايه آثار معماري گذشته باشد كه منجر به پيشرفت دانش معماري جهاني ميشود. وي تاكيد كرد: جوهره معماي طراحي فضا است و هرگز در تمام طول تغييرات در حيطه معماري از اهميت فضا كاسته نشده است. انتهاي پيام