اصغر رستگار: انديشهي نويسندگان ما جهاني نيست
به گفته اصغر رستگار، آثاري كه از ادبيات ما در غرب ترجمه شده، چون به شكل رمزآميزي نوشته شده و نويسنده مسائل ايران را به صورت رمزي بيان كرده است، براي خواننده غربي قابل درك نيستند. اين مترجم در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: نويسندگان ايراني براي اينكه بتوانند آثارشان را چاپ كنند، مضامين را به صورت رمزآلود بيان كردهاند، مثلا بيشتر اثار هوشنگ گلشيري سياسياند و قهرمان داستانها درگير مسائل سياسي است؛ اين موضوع را خواننده ايراني درك ميكند، البته آن هم نه همه خوانندگان. آثار او بيشتر با جامعه روشنفكر ايراني ارتباط برقرار ميكند و خواننده عادي آن را چندان نميفهمد. خوانندهاي كه آثار او را درك ميكند، از نوع نگارش گلشيري لذت ميبرد، ولي خوانندگان خارجي اين لذت را ندارند، چون آنرا درك نميكنند. وي با بيان اين مطلب كه نويسندگان ما انديشه جهاني ندارند، ادامه داد: بيشتر نويسندگان ما نه تنها انديشه جهاني ندارند، بلكه انديشهاي قومي و محلي دارند، و تا زمانيكه انديشه جهاني نداشته باشند، جهاني نخواهند شد. اگر «بوف كور» صادق هدايت در دنيا انعكاس مييابد، به دليل نوع انديشه اوست كه جهاني است. رستگار با اشاره به ترجمه به عنوان كاري سخت توضيح داد: اصولا در ترجمه آثار قديم مضمون و انديشه در آن رابطه نزديكي با جامعه امروزي ندارد و مترجم با محدوديت و سنگيني كار مواجه است، كه در يك ترجمه خوب بايد پينوشتهايي مربوط به اثر آمده باشد تا خواننده بتواند با مسائل مربوط به آن ارتباط برقرار كرده و آن را درك كند. اگر خواننده با زمينههاي اجتماعي اثر آشنايي نداشته باشد، زيبايي آن را درك نميكند. اين مترجم همچنين يادآور شد: اگر شعرهاي خيام و مولوي بعد از ترجمه نفوذ زيادي داشته، به دليل زبان ساده آنهاست، به اين دليل كه در آنها انديشه وجود دارد و به هر زباني هم كه ترجمه شوند، درك ميشوند، اما درباره همه آثار اين موضوع صدق نميكند. اينجاست كه وظيفه مترجم سختتر ميشود. وي دليل اينرا كه ترجمه آثار ما در خارج از كشور با استقبال چنداني مواجه نميشوند، ضعف ترجمهها عنوان كرد و افزود: متاسفانه كساني كه دست به ترجمه آثار ما ميزنند، بيشتر ايراني هستند كه تسلط چنداني در زبان فارسي ندارند. امروز كساني مثل نيكسون كمتر پيدا ميشوند كه به ترجمه آثار ما بپردازند، در نتيجه ايرانيها بايد اين كار را انجام دهند كه در اين وضعيت آنها كه انگليسيشان خوب است، زبان فارسيشان مرخص است و آثار كلاسيك را نخواندهاند؛ درنتيجه آن بخشي از متن كه قابل انتقال است، دچار ضايعات وحشتناكي ميشود. رستگار در پايان متذكر شد: براي اينكه آثار ما ترجمه شوند و به سمت جهاني شدن برويم، انديشه نويسندگان ما بايد به سمت مسائل جهاني سوق پيدا كند. انتهاي پيام