احمد آرام: آثار ترجمهشدهي ادبيات ما شاخص نبودهاند زبان فارسي قدرت انتقال مفاهيم را ندارد
احمد آرام معتقد است: اغلب كارهايي كه از ادبيات معاصر ما ترجمه شدهاند، كار شاخصي نبوده، اما كارهاي شاخص هم در ترجمه نميتوانند زبان اصليشان را به دست آورند. اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: ادعا داريم كه سينماي ما جهاني شده است، چرا كه با تصوير مواجهيم، ولي در ادبيات با زباني روبهروييم كه وقتي داستان فارسي گسترش مييابد، خيلي چيزها را از دست ميدهد و نميتوان آنچه را نويسنده ايراني گفته، در ترجمه آورد، چرا كه نگاه مترجم نگاه خاصي است. همچنين ممكن است هنگام برگرداندن توصيفات، آن زبان دشواريهايي داشته باشد كه درنتيجه درست ترجمه نشوند. وي ادامه داد: اگر آثار آمريكاي لاتين ترجمه ميشوند و مخاطبان فراواني دارند، به دليل مترجمان متخصصي است كه دارند، ولي ما مترجمي كه به فارسي احاطه داشته باشد، نداريم و اغلب كارهايي كه برگردانده ميشوند، توسط مترجماني ناشناختهاند، بنابراين نميتوانيم آن انتظاري را كه از سينما داريم، از ادبيات داشته باشيم. آرام همچنين يادآور شد: تمام آنچه كه در ادبيات فارسي است، ترجمه نميشود. فرضا اگر داستاني جدي در فارسي به زبان بيگانه ترجم شود، در اين روند خيلي از چيزهايش از بين ميرود. در اين ميان "بوف كور" صادق هدايت اثر خاصي بود، چرا كه تكنيك نوشتارياش اروپايي است و بهراحتي به زبان ديگري ترجمه ميشود. وي درباره رابطهها و تاثير آن در ترجمه آثار ايراني گفت: رابطهها همانطور كه جوايز ادبي را خراب كردهاند و وقتي كتاب برگزيده را ميخوانيم، ميبينيم چيزي ندارد، در ترجمهها هم تاثير گذاشتهاند و اين موضوع ديده ميشود. سفرهاي ادبي نيز بيشتر بر اساس روابط است كه به عنوان نماينده ادبيات معاصر ما شركت ميكنند و داستان ميخوانند كه حتا قصههاي آنان در جامعه خودمان هم رواج ندارد و فاقد تكنيك و كيفيت يك داستان خوب است، بنابراين نميتوانند نماينده ادبيات معاصر ما باشند، كه غربيها گمان ميكنند ادبيات ما همين است و به آن توجهي نشان نميدهند. اين داستاننويس دربارهي زبان فارسي و تاثير آن در ترجمه آثار اظهار داشت: ادبيات آمريكاي لاتين نيز زماني با اين مشكل مواجه شد، اما مترجمان زماني مجبور شدند خود را با اين زبان تطبيق دهند و ريشه زبان اسپانيولي و اثر سترگي چون "دن كيشوت" باعث شد مترجمان در اين روند شروع به كار ترجمه كنند. اما درباره زبان فارسي كم كار كردهايم، به طوري كه حتا وقتي كارهاي نويسندگان مهاجرمان ترجمه ميشود، موفق نيستند، مگر اينكه به همان زبان اصلي بنويسند و اين تنها راه موفقيت است، وگرنه زبان فارسي قدرت انتقال مفاهيم را ندارد. انتهاي پيام