محمدعلي سپانلو: بيشتر آثار ترجمهشدهي ما رابطهيي و داراي خبري از ايران بودهاند
محمدعلي سپانلو معتقد است: آثار ما كه در غرب منتشر ميشوند، آثاري نيستند كه براي آنها تازه باشند. اين شاعر و مترجم در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره دليل اين امر توضيح داد: علت اين است كه ما نوع داستان كوتاه و رمان را از غرب گرفتهايم و تجربه چنداني در اين زمينه نداريم. الان چيزهايي را كه نويسندگان ما با عنوان رئاليسم جادويي مينويسند، حتا يك صفحه از آثار ماركز را جواب نميدهد. وي با بيان اين مطلب كه آنچه قابليت مقايسه جهاني دارد، شعر ماست، ادامه داد: شعر ما به اين دليل اين قابليت مقايسه جهاني دارد كه داراي گذشته پرباري است، اما رماننويسي اينقدر در كشور ما سابقه ندارد. اما نكته اينجاست كه حتا شعر معاصر فارسي نيز ترجمه نميشود. شعرهاي شاعراني چون فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو، سهراب سپهري و ... كه از شاعران بزرگ معاصر ما هستند، نيز ترجمه نميشوند، و دليل اين امر شايد نشناختن شعرمان باشد. سپانلو گفت: ما همچنان دچار مسائل فرقهيي هستم و هركس هواي گروه وابسته به خود را دارد. وقتي به داستانهايي كه از ما ترجمه شده، خوب دقيق ميشويم، ميبينيم بيشتر داستانها اهميتشان در اين است كه در آنها از ايران خبري هست و ساختار و ديگر مسائل داستان در آنها ديده نميشود. وي در عين حال دليل ديگر خوانده نشدن آثار ايراني را در خارج از كشور، ترجمه ضعيف آنها عنوان كرد و ادامه داد: ترجمههايي كه از آثار ما شده، بيشتر مكانيكي بوده و سطح و شيوه به جود نميآورد. درواقع ترجمهها تنوع زبان فارسي را منتقل نميكنند و خواننده گمان ميكند نويسنده با كمبود واژه مواجه است. مثلا در ترجمهها مترجمان نميتوانند خيلي خوب تلميحات ما را درآورند و گويي يك نامه تجاري را ترجمه ميكنند؛ نه ادبيات داستاني يك كشور را. سپانلو همچنين متذكر شد: ادبيات داستاني ما به آن صورت كه در تنوع غرب مطرح باشد، كم است، و سالهاست «بوف كور» صادق هدايت در جنبه اقتصادي بازار كار ميكند. به نظرم روابط ميان افراد در ترجمه آثار چندان دخيل نبوده است، چرا كه در غرب ناشران به دنبال كار فرهنگي هستند و تنها به دنبال آثاري - چه خوب و چه بد - براي چاپ هستند. وي درباره مهجور بودن زبان فارسي و دليل خوانده نشدن ترجمه آثار ما توضيح داد: زبان فارسي تا مدتهاي مديدي حوزه گستردهاي داشت، حتا در آلمان تا سال 1910 شاعر فارسيگو وجود داشت؛ اين امر به دليل نفوذ سياسي ايران بود كه زبان فارسي نيز به دنبال آن نفوذ فراواني داشت. شايد امروز از حوزه نفوذ اين زبان كاسته شده باشد، اما اين زبان همچنان قوي است؛ ولي مسأله اينجاست كه امروز ديگر كسي اصرار ندارد زبان فارسي را ياد بگيرد. انتهاي پيام