جمال ميرصادقي: ترجمههايي كه از ادبيات ما انجام شده، بيشتر رابطهيي بوده است بسياري از آثاري كه از ادبيات ما ترجمه ميشوند، آثار دست چندم هستند
بهگفته جمال ميرصادقي، اكثر آثاري كه از ادبيات ايران در جهان ترجمه شده، بيشتر جنبه رابطهيي داشته و اثري از نويسنده دست چندم است كه نماينده مناسبي براي ادبيات ما نميتواند باشد. اين داستاننويس در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: كشورهاي ديگر ادبياتشان را جزو سرمايههاي ملي ميدانند و نويسندگان نيز جزو اين سرمايه محسوب ميشوند. مثلا تركيه زمان آتاتورك؛ كه توجه به نويسندگان خارجي بيشتر از نويسندگان داخلي بود، براي جهاني كردن ادبياتش دارالترجمههايي تاسيس كرد و آثار باارزشش را به فرانسه ترجمه كرده و اين باعث شد اين آثار خوانده شود و وقتي متوجه ارزش آن شدند، به زبانهاي ديگر هم ترجمه شدند. وي افزود: اينگونه بود كه بعد از پيوستن تركيه به قانون كپيرايت، تبادل فرهنگي اين كشور با كشورهاي ديگر برقرار شد و اين باعث شناخته شدن ادبيات اين كشور در دنيا شد. ميرصادقي با اشاره به "بوف كور" به عنوان تنها رماني از ادبيات ما كه به زبانهاي گوناگوني ترجمه شده است، آنرا يك استثنا در ادبياتمان دانست و ادامه داد: اين رمان تنها رماني از ماست كه جنبه جهاني يافته است؛ زيرا در زمينهاي رفته كه تنها خصوصيت ملي را ندارد، بلكه بسياري از خصوصيات ديگر را كه يك رمان بايد دارا باشد را دارد. وي تصريح كرد: ادبيات، اول بايد ولايتي و بعد، ايالتي باشد؛ يعني ابتدا بايد در خود كشور مورد استقبال قرار گيرد، بعد جهاني شود. نمونه اين موضوع، ادبيات آمريكاي لاتين است كه ابتدا در آنجا مورد توجه قرار گرفت، سپس جهاني شد. او اظهار داشت: ادبيات داستاني ما در كشور خودمان چندان فروش ندارد، چگونه ميخواهيم كه در دنيا با استقبال مواجه شود؟ وقتي كه اثري ترجمه ميشود، در اثر رابطه است كه نميتواند نماينده مناسبي براي ادبيات ما باشد. به اين دليل آثار ترجمه شده از ما، خوانده و فراموش ميشوند. مانند "بوف كور" نيست كه ترجمه و ماندگار شود. اين داستاننويس همچنين متذكر شد: گاهي فكر ميكنند كه با ترجمه كردن اثري، آن اثر جهاني خواهد شد؛ در حالي كه بعضي از آثار كه ترجمه ميشود، در 300 يا 400 نسخه منتشر شده و براي دانشجويان استفاده ميشود و جنبه عام پيدا نميكند؛ بنابراين ترجمه اثر، آنرا جهاني نخواهد كرد. وي دليل ديگري را كه آثار ترجمه شده ايراني با استقبال چنداني مواجه نميشوند، ترجمه ضعيف آن عنوان كرد و گفت: بسياري از آثار كه به زبان خارجي ترجمه شدهاند، در حد بسيار پاييني هستند؛ درنتيجه اين ترجمههاي ضعيف خوانده نميشوند. ميرصادقي همچنين معتقد است: ما در حد جهاني نتوانستيم در زمينه رمان شاهكار خلق كنيم و هنوز رمان جهاني كه مورد توجه دنيا قرار گيرد، غير از "بوف كور" نداريم. وي گفت: يك رمان به دلايل گوناگون مورد توجه دنيا قرار ميگيرد؛ يكي به دليل اينكه فرهنگ يك كشور را نشان ميدهد و ديگري به دليل به تصوير كشيدن مساله انساني است كه جنبه عام دارد و ديگر اينكه داستان از نظر تكنيك بسيار قوي باشد. اگر داستاني اين خصوصيات را داشته باشد، هم در كشور خود و هم در كشورهاي ديگر مورد توجه قرار خواهد گرفت. اين داستاننويس پيشكسوت در عين حال اعتقاد دارد كه ما در زمينه داستان كوتاه توانستيم توجه جهان را جلب كنيم. بسياري از داستان كوتاه هاي ما كه ترجمه شده، با استقبال جهاني هم مواجه شدهاند؛ زيرا داستانهاي كوتاه ما حدي از تعالي را در خود دارند. او در پايان يادآور شد: ما نبايد انتظار داشته باشيم كه ادبيات ما به اين زوديها جهاني شود؛ زيرا ما هنوز به اندازه ادبيات خيلي از جاهاي ديگر پيشرفت نداشتهايم. ادبيات ما وقتي با اين حد از سانسور مواجه است، طبيعي است كه جهان از آن استقبال نكند. انتهاي پيام