حسن گوهرپور: امروز شاعر درست و حسابي نداريم تكرار در شعر جوان بهدليل نخوان جريانهاي شعري است
حسن گوهرپور معتقد است: تكرار در شعر جوان به اين دليل است كه شاعران ما تاريخ جريانهاي فكري و زيباييشناسي شعر را نخواندهاند. اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اگر شاعران جوان ما بررسي حتا سبكشناختي يك يا دو شاعر برجسته مثلا از سبك خراساني، عراقي، هندي يا دوره بازگشت و يا حتا نيما يوشيج به بعد را خوانده باشند، هرگز تكرار تجربيات گذشتگان اتفاق نميافتد. وي افزود: با اين بررسي خواهيم ديد تجربيات برجسته در يك شخص جمع شده است؛ مثلا در دورهاي حافظ را داريم كه شاعري شاخص است، زيرا او بر كل تجربيات نسل خود دايرهاي زده و آنها را جمعآوري كرده است. وي افزود: اگر تجربيات هشت يا نه شاعر برجسته را هم بخوانيم، ديگر تجربيات آنها را تكرار نميكنيم، اما شاعران ما تاريخ شعر را از نيمه دوم قرن سوم نخواندهاند. او با بيان اين مطلب كه حتا اگر تاريخ و زيباييشناختي را از نيما به بعد بررسي كنيم، وقت زيادي نميگيرد، متذكر شد: حتا اگر شاعران ما "تاريخ تحليلي شعر نو" شمس لنگرودي را در يك سال بررسي كنند، كاملا با نگاه هر شاعري آشنا خواهند شد و هم فكر و هم نگاه زيباييشناختي او را درمييابند. گوهرپور با اشاره به نبود ابرشاعر در ادبيات امروز گفت: اينكه امروز ديگر ابرشاعر نداريم، ديدي فلسفي دارد و پرسشي بنيادين در فلسفه است؛ زيرا امروز حتا ديگر ابر فيلسوف نيز به وجود نميآيد. در حوزه شعر و شاعري ممكن است نتوانيم پاسخ دقيقي به اين پرسش بدهيم، اما امروز همه چيز در حوزه كثرت است. وقتي به متن متكثر و پلوراليسم باور داريم، طبيعي است كه ابرشاعر نداشته باشيم؛ اين موضوع مبحثي فلسفي است و تنها مساله شعر نيست. وي با اعتقاد بر اينكه نبود ابرشاعر در شعر امروز تاثير فراوان دارد، افزود: البته اين بدان معنا نيست كه اگر ابرشاعر باشد، به همه خط ميدهد، اما وقتي شاعري بزرگ در دورهاي باشد، خط و خطوط فكري مشخصتر است. اين روزنامهنگار تصريح كرد: اگر امروز مردم شعر نميخوانند، حق دارند؛ چرا كه ما شاعر درست و حسابي نداريم. وقتي شاعري، شفاهي حرفي براي گفتن ندارد، چه انتظاري داريد كه مردم نوشتار او را بخوانند. وقتي شاعري شبيه نوشتههايش نيست، معلوم است كه شعر ما مخاطب نخواهد داشت. انتهاي پيام