نشست "به نام پدر" برگزار شد ابراهيم حاتمي‌كيا: من جزو پروازهايي در "ارتفاع پست" هستم ...،قهرمانان من مقاومت حرفه‌شان نيست...،اين سينما احتياج به صبوري و...

" واقعيت اينست که فيلمسازان ارتفاع پست، در معرض خطر بيشتري نسبت به انواع ديگر سينما قرار دارند." ابراهيم حاتمي‌كيا همزمان با اكران چهاردهمين فيلم‌ بلند سينمايي‌اش "به‌نام پدر" و آغاز بيستمين سال فعاليتش در عرصه سينماي ايران ، طي نشستي پيرامون آخرين فيلم خود مهم‌ترين دغدغه‌اش را با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)اينگونه مطرح كرد: در ديدار کارگردانان با رهبري اشاره کردم، شرايط به گونه‌اي است که نمي‌دانم از چه چيزي بايد سخن بگوييم. اين نوع حيرت، از جامعه ملتهبي که پيش رو داريم نشات مي‌گيرد. شما نگاهي به رسانه‌ها که نبض روز جامعه هستند بيندازيد. غلظت محافظه کاري در اوج است. هر حرکتي و تفسيري ممکن است مفهوم سوء به خود بگيرد. حال برگرديم به سينمايي که امثال من در آن نفس مي‌کشند. ما فيلمسازان هر کدام به نوعي کريدور هوايي خودمان را داريم که بر اساس سليقه و روحيه فردي، سقف پروازهايمان را مشخص مي‌کنند.هواپيمايي که براي شهرهاي داخلي کشور در پرواز هستند، سقف پرواز کوتاهتري نسبت به سينمايي که بين المللي هستند را دارند. به نظر مي‌آيد من جزو پروازهايي در ارتفاع پست باشم . خب تا اينجا هيچ مسئله‌اي نيست ، ولي واقعيت اينست که اين فيلمسازان ارتفاع پست، در معرض خطر بيشتري نسبت به انواع ديگر سينما قرار دارند. وي در ادامه به ايسنا گفت: اين سينما احتياج به صبوري و تحمل بيشتري دارد. اين سينما بومي ايست و با نبض روز جامعه در ارتباط است و نسبتهاي خود را با روز جامعه همراه مي‌کند. حال و احوال اين نوع سينما تب آلود است و عملأ جاي خود را به جولانگاه سينماي دختر و پسري داده است که من در جاي خود لازم مي‌دانم ، ولي نبايد جاي سينماي جدي را بگيرد. من در اين حوزه احساس خفگي مي‌کنم.اگر در آن ديدار من اشاره به گرفتن درجه کردم ، عطف به مصونيت اين نوع سينماست. حاتمي‌كيا كه براي ساخت "به ‌نام پدر" سيمرغ بهترين فيلم جشنواره فيلم فجر را دريافت كرده است، درباره مراحل شكل‌گيري و ساخت "به‌نام پدر" گفت: من با سوژه ها به دو نوع مواجه مي‌شوم. يا از طريق معنا که همان محتوا و مضمون است، يا در شکل و غالب که به تعبيري ساختار است."به نام پدر" از نوع دوم است. روزي در يکي از کلينيک هاي ارتوپدي بنياد جانبازان با خانم جواني روبرو شدم که براي پرو کردن پاهاي جديد آمده بود. ديدن اين تصوير که زني جوان با پوششي مدرن و امروزي در حال پرو کردن پاهاي مصنوعي است ، برايم تکان‌دهنده بود. اين آغاز، عملأ پاياني شد به مسيري که قرار بود يک فيلم مستند داستاني، در باره جانبازان بسازيم. وي در پاسخ به‌ اينكه اين تحقيقات بعد از ساخت "به رنگ ارغوان" آغاز شد، گفت: عملأ فکر يک کار مستند درباره جانبازان از خواندن داستاني از آقاي رحماندوست آغاز شد که دوست داشتم در شکلي مستند داستاني به آن نزديک شوم؛ و اين مقارن به آغاز فيلم "به رنگ ارغوان" شد. در طول فيلمبرداري آقاي رضايي راد به عنوان نويسنده اين پروژه انتخاب شدند و طي نشست‌ها کم کم گرايش ما به سمت داستاني شدن موضوع قويتر شد. چند ورسيون فيلمنامه داستاني نوشته شد که عملأ به نتيجه نرسيد تا اينکه قصه " به نام پدر" متولد شد. حاتمي‌كيا در پاسخ به اينكه با توجه به زمان‌بندي مطرح شده، سرخوردگي‌ها از عدم نمايش"به رنگ ارغوان" دليل ساخت فيلمي درباره جنگ نبوده است مي‌گويد: به هيچ عنوان. من درحال آغاز فيلمبرداري " به نام پدر" بودم که مشکل عدم نمايش مطرح شد. وي در ادامه درباره قهري که با سينماي جنگ بعد از ماجراهاي فيلم "موج مرده" مطرح كرده بود،مي‌گويد: تمام سعي‌ام بر آن بوده و هست که به مسببان اصلي آن قهر نزديک نشوم. مشکل ما از لحظه اي آغاز مي‌شود که بدليل امکانات نظامي مجبور به نزديکي با اين ارگانها باشيم و "موج مرده" از اين نوع بود، والا فيلمي مثل " به نام پدر" ارتباط ارگانيک با اين مراکز ندارد. وي همچنين درباره دليل بازگشتش به سينماي "به نام پدر" که مولفه هاي آشناي سينمايي‌اش را دارد،گفت: بطور مشخص زمان.همزباني و همراهي با زمان است. " به نام پدر" موضوعي ايست که به گمان من ارتباط معنايي با تلاشهايي که در مناقشه هسته‌اي ايران و آمريکا در حال اتفاق است پيدا مي‌کند. مرداني که از ابتداي اين جنگ سرد سکان اين کشتي پيچيده را در دست گرفته اند، از جنس "ناصر" شخصيت اصلي "به نام پدر" هستند که با علم به گذشته و آينده در حال رهبري آن هستند. خوشبختانه محصول "به نام پدر" از اين جنس است. ابراهيم حاتمي‌كيا در ادامه گفت‌و گو با خبرنگار هنري ايسنا، درباره‌ عنوان فيلم "ضدجنگ" که به نوعي "به نام پدر" در اين رده بندي قرار مي‌گيرد، مطرح كرد: اين عناويني ايست که بعد از ساخت به فيلم الصاق مي‌شود. خوشبختانه اين واژه کم کم جايگاه خود را در سينماي جنگ باز کرده وصرفأ يک معناي ضد ملي و ضد دفاع از آن مستفاد نمي‌شود.البته معتقدم که هنوز به روشني اين موضوع باز نشده است. مفهوم ضد جنگ در سينماي ايران با مفهوم ضد جنگ سينماي آلمان يا آمريکا تفاوت دارد و اگر به اين نکته توجه نشود ، همان مشکلي پيش خواهد آمد که براي سينماي هنري ما که مشهور به سينماي جشنواره ايست پيش آمده و عملأ تر و خشک را با هم مي‌سوزانند. اينکه سينماي ضد جنگ سينماي ضد خشونت و کشتار و خونريزي‌ست، مفهومي بشري و اذلي دارد ، ولي مشکل از لحظه‌اي آغاز مي‌شود،که فيلمسازي اين الگو را از جاي ديگر بگيرد و به سينماي جنگ بومي الصاق کند. جنگ ما ذاتأ جنگ تدافعي بوده است و جنگجويان آن به قصد دفاع از آرمانها و ارزشها به ميدان رفتند. حال اگر فيلمساز بي‌توجه به اين نگاه، هر جنگ و جنگيدني را منکوب کند و چنان نکبتي از جنگ را اشاعه دهد که هر نوع دفاعي نيز مزموم شمرده شود به نظر من خيانت به امنيت جامعه اش کرده است. وي به وضعيت كنوني لبنان در مقابل اسرائيل اشاره مي‌كند و مي‌گويد: آيا دفاعي اينچنين قابل تقدير است يا تکفير. اصلأ نگاه فلسفي مغرب زمينان به جنگ نگاهي اومانيستي ايست و در نتيجه زندگي به هر قيمتي در آن مباح و مجاز است ، ولي براي من ايراني با اين مرزهاي جغرافيايي عجيب و غريب در اطرافم، اشاعه چنين تفکري صواب نيست. حال به فيلم "به نام پدر" بازگرديم. من معتقدم که مردان پا به سن گذاشته امروز ديگر جوانان آغاز جنگ نيستند و با کوله باري از تجربه و نگاهي به گذشته و حال و آينده درباره عزت و کرامت ايراني سخن مي‌گويند و "به نام پدر" اشاره به بلوغ تضادآميز اين نگاه است. اين كارگردان، همچنين نسبت به اعتراضاتي كه بعد از نمايش "به‌نام پدر" در جشنواره مطرح شد،معتقد است: اگر اثر هنري موافق و مخالف داشته باشد، نشان زنده بودن آن‌ اثر است. من نقد معترض را نسبت به فيلم "به نام پدر" محترم مي‌شمارم. مشکل از جايي آغاز مي‌شود که اين عده، قصد حذف انديشه مخالف خود را داشته باشند. فيلم "از کرخه تا راين" وقتي به نمايش درآمد، پانصد صفحه اعتراضيه به دفتر رهبري ارسال شده بود تا مانع اکران فيلم شوند. بعد از گذشت ساليان چه اتفاقي افتاد. اين فيلمي ايست که بارها از تلويزيون پخش شده است و من مطمئنم که فرزندان همين معترضين مدافعين اين آثار بوده اند. در ادامه اين گفت‌وگو حاتمي‌كيا در پاسخ به‌اينكه قهرمان‌اش در "به نام پدر" برخلاف "آژانس شيشه اي " و "موج مرده" مقاومت نمي کند، گفت: بله همينطور است ، ولي مگر هر نوع مقاومتي ارزشي است که بايد ادامه داد. قهرمانهاي من مقاومت جزء حرفه شان نيست، بلکه نسبت به زمان خود تنفسي آزاد و رها دارند. قهرمان فيلم " به نام پدر" متعلق به سال هشتاد و پنج است، با همه شرايط موجود خودش. راستش اين دامي اي‌ است كه ناخودآگاه دوستداران اين نوع قهرمان مقابل فيلمساز قرار مي‌دهند. من تلخي اين غل و زنجيري که بر پاهاي "ناصر" در انتهاي فيلم "به نام پدر" بسته شده است را واقعيت عريان زمانه مي‌دانم و حاضر نيستم به بهاي کتمان آن باج دهم. وي سپس در پاسخ به اينكه "به نام پدر" را مي‌توان تکميل کننده سه‌گانه‌اي دانست که با "آژانس شيشه اي" و "موج مرده" آغاز شده است، گفت:اگر من اين نگاه را بپذيرم ، به نوعي بايد پرونده قهرمان "به نام پدر" را ببندم. راستش هرگز چنين تلقي نداشتم و او را موجود زنده‌اي مي‌دانم که با زمان پيش مي‌رود. حاتمي‌كيا بعد از ساخت "به‌نام پدر" در مقاله اي آرزوهايي را براي اين فيلم مطرح كرد، که يكي از آنها اين بود كه براي جوانان جذاب باشد و هم‌اكنون تحليلي‌اش را با توجه به اكران جشنواره‌اي اين فيلم اينگونه مطرح مي كند: خوشبختانه در دوران جشنواره "به نام پدر" دومين فيلم برگزيده تماشاگران با اختلاف يک درصد از فيلم "چهارشنبه سوري" شد. از اين نظر اعتماد به نفس بيشتري پيدا کرده ام. با اين توجه که بينندگان مردمي جشنواره به هرحال نگاه گزيده و هنري دارند. اين نويد خوبي ايست. من دوست دارم، نسل جوان نگاه منتقدانه‌اي نسبت به اين فيلم داشته باشد. البته در ميان خيل فيلمهاي کمدي و شاد و جوان پسند فيلم " به نام پدر" شايد جايگاه تفريحي کمتري داشته باشد. من بيشتر اميدم به طبقه جدي اين نسل است. حاتمي‌كيا همچنين در جلسه مطبوعاتي فيلم "به‌نام پدر" در جشنواره فجر در پاسخ به سئوالي پيرامون نمايش "به رنگ ارغوان" گفته بود؛« همه ما ايراني هستيم، بگذاريم اين بحث در لايه هايي كه هست باقي بماند. 365 روز صبر كردم و نمي‌دانم صبرم تا كي طول خواهد كشيد؟» هم‌اكنون در پاسخ به اينكه آيا صبرش نسبت به اکران "به رنگ ارغوان" همچنان ادامه دارد، گفت:بله. مطمئن هستم روزي اين فيلم به نمايش درخواهد آمد. ابراهيم حاتمي كيا در پايان اين ‌گفت‌وگو ترجيح داد، درباره ساخت سريال شهيد چمران كه اخبار مختلفي طي چند وقت‌اخير درباره آن مطرح شده است،صحبت كند. وي به ايسنا گفت: چمران براي من يک قله فتح نشده است و سالها علاقه‌مند بودم به آن نزديک شوم. مرحله اول تحقيقات، بوده است که به محض آغاز آن، مجبور شدم کليد سريال "حلقه سبز" را بزنم، و عملأ همکارانم آنرا دنبال کردند. تا پايان فيلمبرداري من هيچ اطلاع تازه اي از روند تحقيق ندارم و اصولأ اين روش من است که وقتي وارد فيلمبرداري پروژه‌اي مي‌شوم ، تمام راههاي ورودي خودم را مي‌بندم.اطلاعات من از پروژه چمران به همان اندازه ايست که دوستان تهيه کننده بارها و بارها در رسانه‌ها اعلام کرده‌اند. اگرچه پروژه‌اي که صرفأ در مرحله تحقيقات اوليه است نبايد تا به اين حد تبليغ شود، تاحديکه بعضي گمان کنند من دو پروژه را همزمان در دست دارم. تقريبأ نزديک به يک سال مي‌شود که هيچ اطلاع تازه اي از پروژه ندارم. با اتمام فيلمبرداري سنگين سريال "حلقه سبز" قطعأ چند ماهي استراحت خواهم کرد و سپس وارد روند تحقيق خواهم شد. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۲۰ مرداد ۱۳۸۵ / ۱۲:۴۰
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8505-07646
  • خبرنگار : 71091