گزارش تفصيلي اولين كارگاه نقد طرح جامع تهران - بخش چهارم غمامي: درباره مشاور «مادر» نقد دارم، تنها آدم آن ميرميران بود منصوري: ميرميران معمار بود، نه شهرساز !

آنچه كه در پي مي آيد؛ چهارمين قسمت از گزارش تفصيلي اولين گارگاه بررسي و نقد محتواي طرح جامع تهران است كه از سوي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در تالار شهيد قريب اين خبرگزاري برگزار شد.

در اين بخش ادامه توضيحات مهندس مجيد غمامي مسوول هماهنگي مشاوران طرح جامع و تفصيلي تهران و پاسخ  دكتر سيد امير منصوري، عضو هيات علمي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران را مي خوانيد.

مهندس غمامي:

درباره‌ي مشاور مادر بايد بگويم كه من هم انتقاد دارم

من ليست را ديدم ، تنها آدمي كه در آن ميان بود مرحوم ميرميران بود

به عنوان نكته‌ي پاياني درباره‌ي [انتخاب] مشاور مادر بايد بگويم كه من هم انتقاد دارم. ما 22 مشاور داشتيم. هريك از 22 مشاور را كه مطرح مي‌كرديم صحبت از اين بود كه اين مشاوران توان انجام اين كار را ندارند. من نمي‌دانم به چه دليل اما اين تصور در ميان مسوولان بود كه يك مشاور شهرسازي كه توان تهيه‌ي طرح جامع را داشته باشد وجود ندارد. مطلب ديگر اين بود به هريك از اين 22 مشاور كه طرح واگذار مي‌شد، بقيه مي‌خواستند چشم آن را درآورند.

در چنين فضايي گفتند كه كنسرسيوم هم تجربه‌ي خوبي ندارد. لذا قرار شد نهادي درست شود به نام بوم‌سازگان كه عده‌اي از افراد در آن حضور دارند. من ليست را ديدم گفتم اين كه نمي‌تواند، اين كه نمي‌تواند، تنها آدمي در آن ميان بود مرحوم ميرميران بود. چون قرار بود من مسوول هماهنگي مطالعات شوم عرض بنده به آقاي حبيب‌اللهيان اين بود كه آقاي ميرميران آدم بسيار توانايي است. هنگامي كه من از وزارت آموزش و پررش در كميته فني شوراي عالي شهرسازي، معماري در سال 64 عضو بودم ايشان طرح منطقه شهري اصفهان را ارايه كرد و چون در دانشكده‌ي ما بود من مي‌دانستم كه به عنوان يك معمار ايشان موافق است.

طرح منطقه شهري اصفهان به اعتقاد من طرح موفقي بود. اصولا اين‌كه مساله منطقه شهري مطرح شود و فرد بگويد اصفهان يك شهر نيست، يك منطقه است، مساله‌ي مهمي است. او خيلي خوب كار كرد و خيلي خوب هم ارزش و اهميت اصفهان را فهميد.

من ميرميران را شخصا به عنوان برترين معمار وانساني كه در شهرسازي همان زمان در حال تهيه‌ي طرح تفصيلي اصفهان و طرح جامع شيراز بود مي‌شناختم و به آقاي حبيب‌اللهيان گفتم اگر آقاي ميرميران بتواند اين كار را انجام بدهد، يكي از آدم‌هايي است كه مي‌توان اين مسووليت را به ايشان سپرد. البته عرض كردم كه ايشان كسالت دارد اما گفتند كه ايشان با صندلي چرخدار مي‌آيند و انصافا هم آمد. در اين كار موضوع سازمان فضايي و استنباطي كه ايشان كرد، موضوع بسيار مهمي بود كه اگرچه ممكن است هزار ايراد هم ما به آن بگيريم اما مي‌تواند پايه يك جريان مفيد در طرح‌هاي جامع باشد.

اين كه بوم سازگان كيست؛ از كجا آمده؛ ريشه اش چيست؟ همه ممكن است ايراد باشد

اما آقاي ميرميران انسان توانايي بود

بنابراين اين‌كه بوم‌سازگان كيست؛ از كجا آمده؛ ريشه‌اش چيست؟ همه ممكن است ايراد باشد اما من معتقدم كه آقاي ميرميران انسان توانايي بود. آقاي دكتر شفيق هم انسان شناخته شده‌اي بود من اين ايراد را داشتم كه ايشان شهرساز نيست اما ايشان كار برنامه‌ريزي منطقه‌اي انجام داده است از قديم در سازمان برنامه بوده است. مديرعامل مهندس مشاور هامون بوده و داراي سابقه‌ي روشني در برنامه‌ريزي منطقه‌اي است. ايشان هم گفتند ايراد آقاي شفيق را كه شهرساز نيست آقاي ميرميران مي‌پوشاند و واقعا هم اين كار را كردند. ما اگر شرايط بهتري داشتيم بهتر عمل مي‌كرديم. اما اين موجودي ما بوده است.

اگر شما از من هم بپرسيد بهترين شكلي كه مي‌شد اين كار را انجام داد چيست؟ ممكن است من طور ديگري بنويسم اما من از اول در اين كار بوده‌ام وضعي كه بوده همين بوده است. ما با مجموعه‌اي از واقعيت‌ها رو به رو هستيم كه بايد با آنها حركت كنيم.

خلاصه حرف من اين است اين كار نه فرآيند انجام آن و نه مضمون و محتوايش به هيچ وجه خالي از ايراد نيست. براي اين‌كه جريان جديدي است كه ما در حال تجربه‌ي آن هستيم. ما مي‌توانيم با اين ايراد خودمان را اصلاح كنيم، نه آن‌كه زير اين طرح را بزنيم اين موضوع خيلي مهمي است.

دكتر منصوري:

نهاد در مرحله جنيني ماند

در طول سه سال، غير از دوصفحه تفاهم نامه، هنوز يك خط به آن افزوده نشد‌ه است 

من آدم منظبطي هستم. شما گفتيد موضوع بحث « فرايند و سازمان تهيه كننده طرح است » ، من هم تنها درباره‌ي آن سخن گفتم. در غير اين صورت من هم حرف‌هاي بسياري درباره‌ي محتوا و مسايل فني طرح دارم اما، سعي كردم به موضوعي كه شما شرط كرديد مقيد باشدم.

آقاي مهندس غمامي به جاي پاسخ به انتقادات من بيشتر آنها را انكار كردند. من براي هر مدعايم سعي كردم يكي دو نشانه‌ي كوچك ذكر كنم اما ايشان به آن نشانه‌ها بي‌توجهي كردند. قاعدتا اگر موضوع سازمان تهيه‌كننده‌ي طرح هم‌چنان مورد نظر باشد ادعاهاي من را بايد ليست كنيد.

من توضيح دادم كه اين نهاد، نهاد خوبي است اما در مرحله‌ي جنيني ماند. نشانه آن هم اين است كه تازه بعد از سه سال لايحه‌اش را تدوين مي‌كند؛ اين وضعيت به معناي آن است كه غير از دو صفحه تفاهم‌نامه سه سال پيش، هنوز يك خط به آن اضافه نشده است و در اين عمر سه ساله درجا زده است.

مدير نهاد، رويه اي تك‌روانه، غير مشاركتي و ضد نهاد سازي، در پيش گرفت

ايشان عمدا يا سهوا اجازه نداد كه اين تفاهم نامه توسعه پيدا كند و نهادينه شود

 

اساسا در جايي كه منافع و مصالح اجتماعي مطرح است ما حق نداريم در يك موضع اجتماعي حتي يك ذره سكوت كنيم؛ بايد بدون رودربايستي سخن بگوييم به هر حال آقاي حبيب اللهيان به شيوه‌اي خاص خود، عهده‌دار اين مسووليت شده است و امروز هم بايد بتواند از خود دفاع كند. يعني در جايي كه منافع و مصالح اجتماع مطرح است ما بايد بدون رودربايستي بگوييم رويه شما در مديريت نهاد، رويه‌اي تك‌روانه، غيرمشاركتي و ضد نهادسازي بود؛ چرا كه ايشان تفسيري شخصي از تفاهم‌نامه كوچكي كه نوشته شد را به اجرا گذاشت. ايشان عمدا يا سهوا اجازه نداد اين تفاهم‌نامه توسعه پيدا كند و نهادينه شود. اگر كسي تا به امروز زيرآب اين نهاد را زده است خود رييس نهاد بوده است. براي اين‌كه اين نهاد در آغاز با انرژي افراد زيادي من جمله خود ايشان خيلي خوب شكل گرفت. اما اگر ايشان كاري را كه نهاد و دستاوردش را در معرض ترديد قرار بدهد انجام نمي‌داد امروز با تهديدات درستي كه آقاي غمامي به آن اشاره كردند ما مواجه نمي‌شديم.

به لحاظ تئوريك آقاي غمامي درست مي گويند كه زراندوزان مخالفان تهيه طرح، در تهران هستند،

اما من معتقدم كه آن ها نهاد را كاناليزه كردند

امروز طرحي تصويب مي شود كه تقريباً هيچ گام مثبتي

 در حذف روابط پشت پرده نمي تواند بردارد

صحبت هاي آقاي غمامي در مورد مخالفين طرح و اين كه همه زر اندوزاني كه مايلند هيچ قانوني در شهر حاكم نباشد، نمي گذارند اين طرح تصويب شود، درست است. اين‌كه در دوره‌ي آقاي كرباسچي زيرآب معاونت شهرسازي را زدند و ايشان يك بمب زير معاونت شهرسازي گذاشت و آن را قطعه قطعه كرد؛ به گونه‌اي كه قانوني در شهر حاكم نباشد و شهردار بتواند تراكم بخرد و بفروشد و هر كاري كه مي‌خواهد انجام بدهد، اين اتفاقي بود كه در شهر ما افتاد. آقاي غمامي درست مي‌گويند كه آن ها نمي‌گذارند اين طرح تصويب شود اما برخلاف ايشان كه مي‌گويند آنها رانده شده‌اند من معتقدم آنها وقتي كه ديدند نهادي شكل مي‌گيرد كه در تعارض با منافع آنها واقع مي‌شود، خود نهاد را كاناليزه كردند؛ چرا كه امروز طرحي تهيه مي‌شود كه تقريبا هيچ گام مثبتي در حذف نقش آن ها در روابط پشت پرده نمي‌تواند بردارد. امروز قرار نيست كه ما وارد محتواي طرح جامع شويم اما اگر روزي جلسه‌اي براي بررسي محتواي طرح تشكيل شود من يك دنيا حرف دارم كه توضيح دهم زراندوزان از چه طرحي نفع مي‌برند. آنها پشت سر چه كساني ايستاده‌اند و سينه مي‌زنند. من به لحاظ تئوريك با نظر آقاي غمامي موافق هستم؛ اما، در مصداق آن با ايشان اختلاف دارم.

حرف من اين است كه اين نهاد در گام اول، يك نظام شهرسازي مردمي، علمي و واقع‌گرا تلقي مي‌شد. اما مديريت اين نهاد به اين سمت نرفت.

شما مثال « اپور » ( آتليه شهرسازي پاريس ) را طرح كرديد. من به عنوان نشانه ديگري براي اثبات مدعايم به گزارش « اپور » در ارديبهشت 84 اشاره مي‌كنم. اپور به طرح ترديدهايي جدي در مورد اين طرح پرداخت؛ اما، كسي به آن توجه نكرد و صداي آن را هم درنياوردند. در 27 دي ماه 84 يكي از روزنامه‌ها‌ي صبح، خلاصه اي از گزارش « اپور » را با عنوان « تدوين طرح جامع تهران شتاب زده است»، ارايه داد. آقاي حبيب‌اللهيان به عنوان مسوول تهيه‌كننده طرح، جوابيه‌اي در همان روزنامه ارايه داد.

مهندس غمامي:

اين جوابيه را من نوشتم.

دكتر منصوري:

آقاي حبيب اللهيان نه نظر « اپور » بلكه نقد كردن را كوبيده 

 و حيثيت آن را مورد هجمه قرار داده است 

مي گويد اپور تا به حال تجربه اي در مطالعات استراتژيك نداشته است 

در آن جا به نقل از آقاي حبيب‌اللهيان منتشر شده است و به هر حال هركس كه آن را نوشته، ايشان مسووليت آن را پذيرفته است. شما وقتي كه جوابيه‌ي ايشان را مي‌خوانيد، مي‌بينيد كه ايشان نه نظر اپور بلكه نقد كردن را كوبيده است. مي‌گويد اصلا اپور كيست؟ اپور اصلا تا به حال تجربه‌اي در مطالعات استراتژيك نداشته است. مي‌بينيد كه نه ديدگاه هاي اپور بلكه حيثيت آن را مورد هجمه قرار داده است و تلويحا نتيجه گرفته است كه حرف اپور به اين دليل اصلا قابل اعتنا نيست كه شخصيت آن قابل اعتنا نيست. حتي اگر همه اين حرف‌ها درست باشد، اما اين همان شركتي است كه رسما براي اين‌كه همين گزارش را براي آنها تهيه كند، با آن قرارداد بسته‌اند و همه مشاوران را به فرانسه فرستاده‌اند تا اين شركت تجربيات خودش را به آنها درس بدهد. ما در جايي اين شركت را مي‌پذيريرم، آن را بزرگ مي‌كنيم مي‌گوييم:

اپور شركتي فرانسوي! آتليه شهرسازي پاريس!

و زماني ديگر مي گوييم:

اپور اصلا سواد ندارد.

ممكن است كه اين متن را آقاي غمامي تهيه كرده باشند، اما خطاب من به مدير نهاد است. اگر بگوييم ايشان آن را نخوانده است كه ...

مهندس غمامي:

نه، ايشان خوانده‌اند.

دكتر منصوري:

در اين صورت اگر ايشان خوانده‌اند، اين مصداق برخوردي غيرعلمي، نقدناپذير و ضد نهادسازي است. يعني آن‌كه همه چيز بايد در كف اختيار من باشد. يعني آن‌كه هر آن‌چه من گفتم بايد عمل شود.

من مي‌خواهم به طرح اين پرسش بپردازم كه آيا سازمان كنوني نهاد آن‌قدر علمي هست كه مخالفين بتوانند حرف خودشان را بزنند؟

آقاي مهندس غمامي در نقل قضايا با صداقت گفتند گروه ارزيابي حرفي زد كه داشت كار را متوقف مي‌كرد. مجبور شديم كه حذفش كنيم.

مهندس غمامي:

من حذف نكردم. اين اتفاق افتاد.

دكتر منصوري:

اگر قرار بود، گروه پژوهش و ارزيابي، همه چيز را تأييد كند،

 پس چه نيازي به تأسيس آن بود

شما نه، نهاد و آقاي حبيب‌اللهيان حذف كردند. اما صحبت من اين است كه مگر گروه پژوهش و ارزيابي براي آن نبود كه در جايي اختلاف پيش بياورد. اگر قرار بود همه چيز را تاييد كند پس چه نيازي به تاسيس اين گروه بود.

اين منطق كه اگر ما مشاوري گرفتيم، كار بدهيم به او كه پيش ببرد، يك منطق تك روانه است؛ چرا كه اين منطق به اين معناست كه من هستم و يك مشاور، تمام. ما اين همه مي‌گوييم شهرسازي يك پديده‌ي اجتماعي – سياسي است. بايد پاي همه‌ي سازمان‌ها را وسط بكشيد و همه را توجيه كنيد و از نظرات آنها استفاده كنيد.

همان يك شخصيت دانشگاهي كه در شوراي راهبري هست از مخالفين اين طرح است

استفاده ابزاري از شخصيت هاي دانشگاهي !

اين‌كه چند شخصيت دانشگاهي را به صورت منفعل و تزئيني در يك سيستمي وارد كنيم و آن ها نتوانند در اين سيستم ابراز هويت و ابراز عقيده بكنند، استفاده ابزاري از آنها است. اتفاقا همان يك شخصيت دانشگاهي كه در شوراي راهبري هست از مخالفين اين طرح است.

اعضايي از شوراي راهبري، طرف قرارداد

 برخي مطالعات طرح جامع و نهاد شده‌اند

در مورد كساني كه هم در بالادست طرح گرفته‌اند و هم در پايين در ميان مشاوران حضور دارند، منظور من كساني نبودند كه آقاي مهندس غمامي اشاره كردند. منظور من اعضايي از شوراي راهبري است كه طرف قرارداد برخي مطالعات طرح جامع و نهاد شده‌اند. ا ين روش منطقي نيست. اين روش عمل به چه معناست؟ چه كسي اين تصميم را مي‌گيرد؟ يك نفر كه مدير است. آقاي مهندس غمامي كه اين تصميم را نگرفته است. آقاي مهندس غمامي مسوول است در چارچوب نقشي كه به ايشان مي‌دهند كار خودش را انجام دهند و همان‌طور كه مي‌گويند ممكن است با خيلي از قضاياي ديگر هم مخالف باشند.

وقتي سازمان طرح را آناليز مي كنيد

 به يك فرد مطلق الاختيار مي رسيد كه امروز بايد پاسخگو باشد

در واقع شما وقتي سازمان تهيه‌كننده طرح را آناليز مي‌كنيد به يك فرد مطلق‌الاختيار در اين سازمان مي‌رسيد كه مسوول همه‌ي اتفاقات است و بايد امروز جواب بدهد. به اين دليل كه همه اختيارات را داشته است. اگر كه مي‌گفتيم در جايي شوراي راهبري، در جاي ديگر گروه پژوهش و ارزيابي و در جاي ديگر فلان كميته اختيارات ايشان را محدود كرد. آن‌گاه همه آنها بايد مي‌آمدند و پاسخ مي‌دادند. اما ايشان هرجا كه به اين مانع رسيد، آن‌طور كه فكر مي‌كرد صلاح و درست است مانع را رفع كرد. يعني اختيار لازم را داشت.

ما اصلا انگيزه‌هاي ايشان را داوري نمي‌كنيم. مي‌گوييم انگيزه‌ي ايشان سراسر خيرخواهي و نفع جامعه است اما انگيزه كه كفايت نمي‌كند.

اين‌كه آقاي مهندس آزادي مي‌گويند ما جوانيم و تنها سه سال است كه اين طرح را تجربه مي‌كنيم، درست است. اما ما به اندازه‌ي سه روز پيش رفته‌ايم. از همان گام اول انحرافي در مسير ما پيش آمد و ما اساسا به سمت نهادسازي پيش نمي‌رفتيم، چرا؟ به دليل اين‌كه آدمي وجود دارد كه بسيار دوست دارد منفعت شهر را حمايت كند و براي اين كار، تمام اختيارات را در دست مي‌گيرد.

تا زماني كه آقاي پر دلي معاون شهرسازي بود ترديد هايي مطرح مي شد

از زماني كه بهره بردار و تهيه كننده طرح يكي شدند، كسي نمي تواند جلوي آن را بگيرد

اين شيوه باعث مي شود نياز ها و الزامات هر يك از اين دو قوه ناديده گرفته شود 

 

شما سوال خيلي خوبي مطرح كرديد. تا زماني كه آقاي پردلي معاونت شهرسازي و معماري بود، خواسته ها و ترديدهايي از حوزه‌ي معاونت مطرح مي‌كرد كه هميشه در آن سو براي نهاد مشكل ايجاد مي‌كرد. در آن زمان ما هنوز در نهاد كار مي‌كرديم. ايشان در طرح‌هاي تفصيلي حتي در طرح‌هاي موضعي بحث داشت. يعني دستگاه معاونت شهرسازي شهرداري به عنوان بهره‌بردار حرف‌هايي داشت كه اگرچه از نظر سياسي وزني نداشت كه بتواند با نهاد هم‌آوردي كند اما همان وزن اندكش هم نمي‌گذاشت كه در نهاد يكسره انحصارطلبي شود و نمي‌گذاشت يك جريان در نهاد راس كار باشد كه هر كار كه دلش مي‌خواست انجام دهد.

اما زماني كه اين سنگر هم به بهانه‌ي سريع‌تر شدن فرآيند انجام طرح، به تعبير شما تهيه‌كننده طرح كه قانون‌گذار است با نهاد مجري طرح كه معاونت شهرسازي باشد ادغام شد. مسلما ادغام شدن سه مرجع تهيه كننده، ارزيابي كننده و بهره بردار طرح از سويي باعث مي شود نيازها و الزامات هر يك از آن ها مستقلا ديده نشود و از سوي ديگر كسي نحواهد توانست در مقابل قدرت واحد جديد اظهار نطر موثري بكند

 

برخي از شهرداران هنوز مشاور منطقه شان را به جلسات شان راه نمي دهند

از نهادسازي غفلت كرديم

درباره‌ي آن‌چه كه آقاي غمامي درمورد شهرداران مناطق مطرح كردند، شما آقاي مهندس غمامي مي‌دانيد هنوز ما مناطقي داريم كه مشاور منطقه‌شان را به جلساتشان راه نمي‌دهند.

خلاصه حرف من اين است كه نهاد چنين مقدسي است كه ما سه سال از وقتمان را براي توسعه و پرورش آن از دست داديم. فارغ از آن‌كه كيفيت طرح چگونه است. ما از نهادسازي غفلت كرديم. در واقع به نحوي عمل شد كه امروز بيشترين آمادگي پذيرش ضربه را دارد و هركس مي‌تواند آن را نفي كند؛ چرا كه در اين سه سال گذشته ما نيامده‌ايم يك ساختار منسجم و نهادينه را ايجاد كنيم كه كسي نتواند آن را حذف كند. به همين دليل احتمال آن‌كه ما به نقطه چند سال گذشته برگرديم خيلي زياد است.

ايسنا:

آقاي دكتر در مورد آن‌چه كه شما درباره‌ي بوم‌سازگان به عنوان مشاور مادر گفتيد آقاي مهندس غمامي توضيح دادند كه آقاي ميرميران به عنوان بهترين معمار در راستاي آن قرار داشتند.

دكتر منصوري:

مير ميران يك معمار خوب و درجه اول بود

 اما ايشان هيچ جا به عنوان يك شهر ساز برجسته شناخته نمي شود

 

مرحوم آقاي ميرميران يك معمار خوب و درجه اول بود اما ايشان هيچ جا به عنوان يك شهرساز برجسته شناخته نشده و نمي‌شود.

مهندس غمامي:

آقاي دكتر منصوري ليستي از بهترين شهرسازان ما بدهند و تعيين كنند كه چند تن از شهرسازان ما انصافا معمار نيستند.

دكتر منصوري:

 

من كروكي‌اي از مرحوم مير ميران دارم كه وي سه ماه از كار گذشته آن را ارايه كرده است

مگر طرح شهر سازي نقاشي است كه شهرساز در ماه سوم چنين طرحي بدهد !

اپور هم مي گويد اين يك برخورد حسي است 

 

براي اين‌كه وارد محتوا نشويم در حد يك جمله عرض مي‌كنم من يك كروكي از آقاي ميرميران دارم كه ايشان سه ماه از كار گذشته آن را ارايه كرده است. ايشان زماني آن را ارايه كرده است كه تنها سه ماه از آغاز كار گذشته است. اپور هم در گزارشش مي‌گويد كه اين يك برخورد حسي است. چه‌طور ممكن است كه يك شهرساز در ماه سوم چنين طرحي را ارايه بدهد؟ مگر نقاشي است كه نقشه را جلوي خودش بگذارد و طرح بكشد؟
آقاي ميرميران معمار برجسته‌اي بود اما شهرساز برجسته‌اي نبود. شايد موسيقي‌دان برجسته‌اي هم نبود و اين عيبي براي ايشان نيست. عيب براي ماست كه به‌رغم دانشي كه در كشور وجود دارد آدم‌هايي را كه مي‌توانند كار كنند حذف كرديم. ما مي‌دانيم در شهرسازي نمي‌توانيم مثل معماري در يك معمار يا شرساز دست قوي متكي باشيم. فاستر در معماري است كه ظهور مي‌كند اما در شهرسازي خير. شهرسازي يك متد و يك فرآيند است كه ظهور پيدا مي‌كند. اساسا در شهرسازي قهرمان وجود ندارد. يك ديالوگ و يك سيستم است كه مي‌تواند كار كند.

ايسنا:

در اين‌جا سوال اساسي كه مي‌تواند طرح شود اين است كه اساسا شرح خدماتي كه براي مشاوران ارايه شد چگونه به دست آمده است؛ چرا كه نحوه‌ي تهيه‌ي اين شرح خدمات خود مي‌تواند بسياري از ابهامات را روشن كند.

دكتر منصوري:

 اين هم تابع همان قاعده است.
غمامي: 

 

غمامي: مسوول شهر خدمات دقيقآً من هستم، هيچ كس ديگر نيست

 

مسوول شهر خدمات من هستم. اصلا دقيقا من هستم. هيچ‌كس ديگر نيست. آقاي مهندس ميرميران شرح خدمات را ارايه دادند كه همه نسخه‌هاي آآن را من دارم. 6-5 دفعه اين شرح خدمات برگشت اما بالاخره شرح خدمات را من براي بوم‌سازگان تهيه كردم. براي بخش‌هاي فرادست با گروه‌ها گفت و گو كرديم و آن را تدوين كرديم. عين آن را هم براي اپور ارسال كرده‌ام. البته حرف آقاي دكتر منصوري كاملا درست است. آقاي ميرميران معمار است اما بسياري از كساني كه در شهرسازي اسم و رسمي دارند معمار هستند. آقاي ميرميران سابقه‌ي شهرسازي داشت. از سابقه‌ي آن هم راضي بودند اما معناي آن اين نيست كه هر آن‌چه كه ايشان مي‌گفت درست بود. كما اين‌كه شرح خدمات ايشان را ما جابه‌جا كرديم و در يكي از جلسات اشوراي راهبري با كمال احترامي كه براي ايشان قائل بودم به ايشان گفتم كه شما طرح را تبديل مي‌كنيد به چيزي كه تنها يكي از جنبه‌هاي موضوع است.

 

گفته آقاي دكتر منصوري را مي پذيرم؛

اگر بنده در آن موقعيت بودم سعي مي كردم در يك سال اول اين نهاد را تأسيس كنم

 

البته يك گفته‌ي آقاي دكتر منصوري درست است و آن اين‌كه بايد خيلي بيشتر روي اين نهاد سرمايه‌گذاري مي‌شد و امروز كه طرح تمام مي‌شود، نهاد مي‌بايست تاسيس مي‌شد. ضربه‌پذيري كه ايشان مي‌گويند كاملا درست است. بخشي از ايراد به اين دليل بود كه شايد مسوول نهاد به اهميت آن توجه نداشت، اما علت ديگر آن هم به فرآيند برمي‌گردد. آقاي دكتر براتي مسوول اين گروه بودند. ايشان كار را به مركز مطالعات برنامه‌ريزي شهري دادند كه چندين بار لايحه آنها رفته، برگشته و درباره‌ي آن مذاكره شده است. اما اين گفته‌ي آقاي دكتر منصوري را مي‌پذيرم كه اگر بنده در آن موقعيت بودم سعي مي‌كردم در يك سال اول اين نهاد را تاسيس كنم.

ايسنا:

آقاي دكتر منصوري گفتند اهداف و وظايف و جايگاه هيچ‌يك از بخش‌هاي داخلي نهاد، از شوراي راهبري گرفته تا ساير بخش‌ها روشن نيست.

مهندس غمامي:

نه، آنها مشخص است.
دكتر منصوري:

مشخص است اما در حد تفاهم‌نامه روز اول.
مهندس غمامي:

موافقت‌نامه است. در چندين صفحه توضيح داده است.
دكتر منصوري:

 اين موافقت‌نامه مثل يك طرح اوليه است كه تا زماني كه بخواهد تبديل به يك نقشه شود بايد تبديل به 50 برگ شود.

ادامه دارد....

  • چهارشنبه/ ۲۸ تیر ۱۳۸۵ / ۰۹:۴۹
  • دسته‌بندی: جامعه، شهری
  • کد خبر: 8504-14520
  • خبرنگار :