ادامه دارد.....
آنچه كه در پي مي آيد؛ سومين بخش از گزارش تفصيلي اولين « كارگاه بررسي و نقد طرح جامع تهران» است كه با موضوع « فرآيند و سازمان تهيه كننده طرح » از سوي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در تالار شهيد قريب اين خبرگزاري برگزار شد.
در اين بخش توضيحات مهندس مجيد غمامي مسوول هماهنگي مشاوران طرح جامع و تفصيلي تهران را كه به نمايندگي از مهندس جليل حبيب اللهيان رييس نهاد مسوول تهيه كننده اين طرح ، در اين كارگاه شركت كرده بود، در پاسخ به برخي نقد هاي طرح شده از سوي استادان حاضر در اين كارگاه مي خوانيد.
توضيحات دكتر سيد امير منصوري، عضو هيات علمي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران و دكتر ناصر براتي معاون آموزشي - پژوهشي دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه بينالمللي امام خميني ، متعاقبا در بخش هاي چهارم و پنجم گزارش تفصيلي اين كارگاه خواهد آمد.
ايسنا:
در پيش، ما با اين انتقاد استادان مواجه شديم ؛ كه به جاي دست يابي فوري به طرح جامع تهران به عنوان يك محصول، چه گونگي و فرآيند توليد ش - بايد - اصل قرار گيرد. همچنين استادان محترم معتقد بودند كه شوراي راهبري ، امكان و توانايي ي راهبري طرح را ندارد. جايگاه، اختيارات و وظايف نهاد و زيرمجموعهها و چه گونگيي عملكرد ش شفاف و مشخص نيست ؛ و چه گونگيي انتخاب مشاور مادر و مسايل ديگري نيز با پرسش هايي رو به روست.
توضيحات مهندس غمامي ، مسوول هماهنگي مشاوران طرح جامع در اينباره ميتواند به روشن شدن موضوعات پيشگفته كمك زيادي بكند.
تهيهي طرح جامع تهران، مخالفان زيادي دارد
غمامي:
چند ايراد به طرح وارد ميشود:
اول ؛ ايراد نهادي است؛ چنانكه سازمان بازرسي مسايل مالي نهاد را مورد سوال قرار داده بود. اين موضوع ميتواند تا پيگيري اين كه: « مثلا < بوم سازگان > كه بود؛ از كجا آمد ؛ و چهگونه انتخاب شد؟ » ، ادامه يابد ؛ كه خودش يك داستان است .
من ميگويم:
هيچگاه دربارهي طراحي ، جز دو صفحه بخشنامه ي 269 ، اين اندازه بحث نشده است.
در اين سالها هرگز يادم نميآيد كه به طور مثال از دورهي شهرداري آقاي كرباسچي ( نه خود ايشان) ارزيابي اي انجام و ارايه شده باشد ؛ و يا از اينكه : « 320 چه گونه انجام شد؛ چه كسي انجام داد ؛ و چه پيامدهايي داشت؟» ، سخني گفته شود.
من ميگويم :
تهيهي طرح جامع تهران پس از 28 سال بيطرحي و 15 سال عادت كردن به پولي كه از فروش شهر به دست ميآيد ، مخالفان زيادي دارد. خيليها دوست ندارند كه تهران صاحب يك طرح و برنامه شود. زماني كه منفعت من ، در اين است كه با شهرداري توافق كنم، 14 طبقه بسازم، اگر ببينم دست من بسته مي شود، مخالفت خواهم كرد. اگر من نيرويي مثل ارتش باشم ، كه 10 پادگان و 13درصد سطح شهر را در اختيار دارد ، و ببيند كه در اين بساط ، ميتواند همه اش را خانهسازي كند ، و پولي به دست آورد، 600 هكتار زمين « ميدان تير » را قرار است خانهسازي كنند. اين ثروتي قابل توجه است ؛ و در اين صورت ، من هم با اين طرح مخالفت خواهم كرد.
شوراي شهر ميگويد:
اگر اين طرح به اجرا درآيد، من از كجا درآمدزايي كنم؟ سر جزئيات شهر بايد دستم را پيش چه كسي دراز كنم؟
شهرداري ميگويد:
من حقوقم را چه گونه پرداخت كنم؟
وقتي كه آقاي ملكمدني به مدت كوتاهي تراكمفروشي در شمال شهر را قطع كرد، صداي همه درآمد كه:
آقا ! سرمايهها از مملكت رفت؛ اشتغال كم شد؛ ساخت و ساز فلان شد!!
وقتي كه شما در سطوح بالا هستيد ، بايد فكر كنيد چه چيزي را كي مطرح كنيد. ممكن است من هم مثل تو فكر كنم ؛ اما، گفتن آن مناسب نيست.
من ميگويم :
همهي اينها - خواسته يا ناخواسته - سخنگوي كساني ميشوند.
ايسنا:
منظور شما اين است كه آقايان : دكتر منصوري و دكتر براتي ، نمايندگان كساني هستند كه از تدوين طرح جامع زيان مي بينند؟
غمامي:
نه.
ايسنا:
ما آمادگي داريم جلساتي برگزار كنيم كه در آن ها به بحث درباره سودجوياني بپردازيم كه از اجراي طرح جامع زيان ميبينند .
غمامي:
آقايان اصلا در اين قضيه نيستند ؛ اما ، اين ابزار ميشود؛ براي اينكه با طرح مخالفت شود. معني حرف من، اين نيست كه نبايد انتقاد كرد. من آمادگي دارم كه الي الابد دربارهي اين طرح سخن بگويم.
شوراي شهر 32 سووال را در مورد طرح جامع تهران مطرح كرده است
نمي گويم توطئه است، مي گويم اين ها نشان دهنده يك جريان است
اما اينكه درست در آستانهي تحويل طرح همين الان شوراي شهر جلسات مرتبي در روزهاي دوشنبه برگزار ميكند و در حالي كه خود،اعتبار اين پروژه را تصويب كرده است، چشمانداز 20 ساله تهران را كه در مطالعات فرادست ما هست، همچنين كار نظرسنجي مردم با مطالعهي آماري مفصلي كه گزارش آن هم منتشر شده است را به مشاور ديگري واگذار ميكند. شورا همچنين هفت پروژه را به مشاوران ديگر داده است. در ساختماني كه طرح ارايه ميشود چند استاد دانشگاه را آوردهاند كه 32 سوال را مطرح كردهاند. اما همين شورا حاضر نيست كه در كارگاههايي كه ما به ارايهي طرح تدوين شده ميپردازيم حضور يابد تا شايد سوالات خود را دريافت كند. همين الان در خانه هنرمندان جلساتي است كه اتفاقا در روز دوشنبه دربارهي طرحهاي راهبردي سخن ميگفتند.
من نميگويم توطئه است. ميگويم اينها نشاندهندهي يك جريان است. همهي اينها ميتوانست سال گذشته و ضمن كار مطرح شود. البته نميخواهم بگويم كه در انتها، طرح نقد نشود اما ممكن است پيامد آن اين باشد كه عدهاي از مسوولين بگويند اگر اينگونه است كه دانشگاهيان و متخصصان توضيح ميدهند؛ اين طرح باطلي است و آن را كنار ميگذاريم. در اين صورت وضعيت ما مثل گذشته ميشود كه طرح نداشتيم. ما كه تا به حال اينگونه پيش آمديم. بقيه راه را هم ادامه ميدهديم. بالاخره زماني خواهد رسيد كه تهران وضعيتي پيدا ميكند از شدت گرفتاري مثل نمونه آلودگي هواي سال گذشته همه ميگويند تو را به خدا يكي بيايد و كمك كند.
ما كه به يكباره به آدمهايي كه 30 سال در سيستم مشاركت و مردم و دموكراسي و قانون
زندگي كردهاند، تبديل نميشويم
آدم هايي كه بازيگر اين نمايش هستند همان آدم هاي قبلي هستند
بنابراين بايد توجه كنيم كه ما در چه زمينهاي هستيم. همه تا كنون به سبك خاصي كار را انجام ميداديم. همه كساني هم كه در اين كار دخالت ميكنند به همان شيوه قبلي كار ميكردند. آقاي مهندس حبيباللهيان در سيستمي كه راسا طرح جامع را تهيه ميكرده است مسووليت داشته است. شهرداري تهران كه امروز منابع مالي طرح را تامين ميكند همان شهرداري است كه از پول تراكمفروشي تغذيه ميكند و اين نقض است.
بنابراين ما كه به يكباره به آدمهايي كه 30 سال در سيستم مشاركت و مردم و دموكراسي و قانون زندگي كردهاند تبديل نميشويم. همين ما مستاصل شدهايم. درست مثل ديكتاتوري، بعد از 2500 سال ديكتاتوري اينگونه نيست؛ همين كه انقلاب شد من هم تغيير كنم. ممكن است هنوز هم همسرم را تحت فشار قرار بدهم. اين تغيير و تحولات طول ميكشد. آدمهايي كه بازيگر اين نمايش هستند همان آدمهاي قبلي هستند. بنابراين دچار خطا هم ميشوند و ما در چنين فضاي دوگانهاي زندگي ميكنيم. شما فكر ميكنيد من انتقاد ندارم. راجع به همه آنچه كه آقاي دكتر منصوري گفتند من هم انتقاد دارم و چون در درون جريان قرار داشتم، انتقادات خيلي بيشتري دارم. من هم در مقالهاي كه راجع به آلودگي در شرق نوشتم، توضيح دادم كه اين سيستم سواحل شمال و كلاردشت را هم از بين خواهد برد.
در هيچ جاي دنيا اينطور نيست كه
تهيه طرحهاي شهري را به بخش خصوصي واگذار كنند
من هم به نهادسازي معتقدم و از اين زاويه من هم انتقاد دارم اما ميگويم ما بعد از 28 سال بيطرحي به سمت تهيهي طرح پيش ميرويم و هر آنچه كه بضاعت داشتهايم در اين راه به كار گرفتهايم، ايراد هم داريم، همه ما ايراد داريم، اما از دو صفحه 262 كه جلوتر هستيم.
البته به نظر من صحبتهاي ايشان متناقض است. در هيچ جاي دنيا اينطور نيست كه تهيه طرحهاي شهري را به بخش خصوصي واگذار كنند بلكه به جاي آنكه يك مشاور را كنار شهرداري بگذارند، شهرداريهاي شان را تقويت ميكنند. من براي آقاي حبيباللهيان هم نوشتم؛ اينكه مشاور خصوصي شهرداري را آموزش دهد و براي آن برنامهريزي 5 ساله را انجام دهد، مثل اين است كه شما اداره مملكت را به يك مشاور خارجي واگذار كنيد.
بنابراين بياييم و وقت مان را صرف اصلاح طرح كنيم، دنبال نهاد هم باشيم. البته بايد توضيح دهم كه در همان موافقتنامه ضمن تهيهي طرح جامع تاسيس نهاد دائمي تهيه طرحهاي جامع نيز پيشبيني شده بود كه آقاي حبيباللهيان آن را به مشاور واگذار كردند و مشاور در سه موضوع مديريت، ماليه و نهاد به بررسي پرداخت. آقاي دكتر براتي نيز گروه ارزيابي آن بودند. امروز مشاور مطالعاتش را انجام داده است، چند گزينه لايحه به دست آمده است در چند جلسه شوراي راهبري نيز مورد بحث قرار گرفته است و بسته به استعداد و توان دستگاه اين لايحه نهايي ميشود.
در اينجا بايد توضيحاتي دربارهي تشكيلات «اپور» ( آتليه شهرسازي پاريس ) در فرانسه بدهم. اپور تشكيلاتي است كه در درون يكي از ساختمانهاي شهرداري پاريس زير نظر معاونتي مشابه معاونت شهرسازي ما قرار دارد. نهادي است كه براي پاريس قديم كار ميكند. عدهاي افراد فني در آن كار ميكنند و هيات امنايي اداره ميشود. افرادي مثل پليس، اتاق بازرگاني، و مجموعهاي از عناصر ديگر هم در هيات امناي آن حضور دارند.
قاعدتا ميبايست در كشور ما هم معاونت شهرسازي وزارت مسكن و حوزه معاونت شهرسازي شهرداري طرح را انجام دهند. اگر شهرداري ما توانمند بود و نهاد دائمياي كه مورد نظر آقايان است ايجاد شده بود، اساسا اين كار ميبايست تحت نظر معاونت شهرسازي انجام ميگرفت.
ايسنا:
ضمن تشكر از توضيحات مبسوطي كه دربارهي اهميت طرح ارايه كرديد و با توجه به اينكه به نظر ميرسد درخصوص اينكه اداره تهران نياز به برنامه دارد اختلافي در ميان اعضاي اين نشست وجود ندارد و اختلاف در واقع دربارهي كيفيت و چگونگي دستيابي به اين برنامه است؛ تقاضا دارم كه جنابعالي به پاسخ انتقاداتي كه در اين خصوص مطرح شد بپردازيد. اساتيد محترم معتقد بودند كه نه تنها وظايف و جايگاههاي اصل نهادي كه ما دربارهي آن سخن ميگوييم مشخص نيست بلكه ضوابط شوراي راهبري و ساير بخشها هم درست مطرح نشده است. همچنين انتقاداتي درخصوص نحوهي انتخاب و ضابطه تعيين مشاور مادر طرح شد. شما ميگوييد كه ما از همه بضاعتمان استفاده كرديم در حالي كه اساتيد معتقدند كه شما استفاده كمي از بضاعت موجود كرديد. آقاي دكتر منصوري ميگويند در آغاز تنها يك نفر از اساتيد دانشگاه در شوراي راهبري حضور داشته است. در كنار همهي انتقاداتي كه از سوي اساتيد مطرح شد اين نكته همواره جاي سوال دارد كه آيا در اين طرح، تهيهكننده، بهرهبردار و داور به نحوي در هم ادغام نشده است. چنانكه مسووليت معاونت شهرسازي و معماري شهرداري تهران به عنوان نهاد بهرهبردار و نهاد تهيهكنندهي طرح هردو در اختيار شخص واحدي قرار دارد. آيا بهره بردار و تهيه كننده طرح در هم ادغام نشده است؟
مهندس غمامي:
دربارهي مسالهي وحدت بهرهبردار و تهيهكننده طرح كه شما مطرح كرديد بايد توضيح دهم هنگامي كه نهاد تشكيل شده بود چنين اتفاقي نيافتاده بود. اما بعدا گفته شد به دليل اينكه معاونت شهرسازي بهرهبردار است و آقاي حبيباللهيان با حفظ سمت عهدهدار اين مسووليت شوند. به اعتقاد من اين آن موضعي نيست كه قوهي مجريه و قضاييه در هم ادغام شوند. در اين وضعيت شايد مصلحت همه بود كه مبادا نهاد، طرحي را تهيه كند كه بعدا جنبههاي اجرايي و عملي آن را نديده باشد. كما اينكه هنگامي كه وزارت مسكن و شهرسازي طرح را تهيه ميكرد، شهرداري ميگفت شما دستتان روي آتش نيست و اصلا نميفهميد.
اتفاقا ما خوشحال شديم كه آقاي حبيباللهيان كه تيپ وزارت مسكن و شهرسازي است و آنگونه ارادهگرايانه به شهر نگاه ميكند، حالا ميرود و ميبيند كه مردم در پي چه چيزي هستند و ميتواند اين را تعديل كند.
شهرداران مناطق از روز اول حضور داشتند
دربارهي ارتباط با شهرداران بايد توضيح دهم شهرداران مناطق از روز اول حضور داشتند. همه مشاوران منطقه عضو شوراي برنامهريزي منطقهشان بودند و هر هفته در اين جلسه شركت ميكردند. بنابراين شهرداران ميدانستند كه آنها چه كاري انجام ميدهند.
هرچه دكتر و مهندس بود جمع كرديم
ما با بضاعت ناچيزي كه داريم هرچه دكتر و مهندس است در اين طرح جمع كردهايم حالا ايشان ميگويند سه نفر را آنجا كنار گذاشتيد. حضور كارشناسان از سابق كه بيشتر بود. من مسوول تهيهي طرح جامع مشهد بودم. در آنجا تا انتهاي كار ما 10 نفر بوديم كه كار را انجام ميداديم اما در اين بازي همه حضور داشتند.
يكي از ايرادات اين است كه وحدت لازم وجود ندارد. به اعتقاد من هم حضور 22 مشاور ايراد است اما اين الزامي بود كه از قبل وجود داشت و پيش از اين با آنها كار ميشد. وقتي كه ماموريتي را واگذار كردهاند، هر روز كه نميتوانند آن را بالا و پايين بكشند.
آقايان مشاورين ميگويند ما 400 الي 500 كارشناس را به كار گرفتهايم كه بسياري از آنها اساتيد دانشگاهها هستند. مگر آقاي دكتر گلكار، آقاي دكتر بحريني است و دانشگاه نيستند آقاي دكتر براتي كه در مرحلهي اول طي يك سال و نيمي كه ارزيابي كارهاي مشاوره مناطق را انجام ميداديم حضور داشتند. البته عدهاي از دانشگاهيان نيستند، اينكه بگوييم من نبودم كه قبول نيست.
اصلا چنين نيست كه طرح هاي شهري از دانشگاه مشروعيت شان را بگيرند
كدام دانشگاه را با كدام دانشگاه مقايسه مي كنيد
نكتهي بعدي كه بايد به آن پرداخت اين است كه اصلا وظيفهي دانشگاهيان چيست؟ ايشان ميگويند طرحهاي شهري مشروعيتشان را از دانشگاهها ميگيرند. اصلا چنين چيزي نيست. بعد هم شما كدام دانشگاه را با كدام دانشگاه مقايسه ميكنيد.
من سوال ميكنم آيا من را به دانشگاه راه ميدهند كداميك از شما من را راه ميدهد. زماني دانشكدههاي معماري، شهرسازي ما مثل دانشكده پزشكي بود كه ميگفتند كسي ميتواند جراحي درس بدهد كه روزي 10 تا عمل كند. زماني ميگفتند آقاي سيحون چرا رييس دانشكده است ميگفتند اين پروژهها را اجرا كردهاند.
الان در دانشگاههاي ما چه كساني كار ميكنند. شما كه دورهي فلسفه درس نميدهيد. مثل اين است كه مهندس سازه در دانشكده فني درس بدهد و اصلا يك بار هم تا به حال محاسبه نكرده باشد. بعد هم دانشگاههاي بسته و باندبازي است. نكتهي بعدي اين است كه در اين رتبهبندي درجه 1 و 2 و 3 كه حتي تركيه هم حساب شد كداميك از دانشگاههاي ما به حساب ميآمدند.
ايسنا:
نظر شما اين است كه توانايي دانشگاه ما پايين است و مقصر اين كه آن ها در فرآيند تدوين طرح به كار گرفته نمي شوند؛خود دانشگاهها هستند؟
غمامي:
من نميگويم توانايي دانشگاههاي ما پايين است. ميخواهم بگويم همه چيز ما مثل هم است. يعني اگر بخواهيم دربارهي اينكه رييس دانشگاههاي ما، اساتيد آن و تحولات آن چگونه است نقد كنيد، ايرادات آن پنجاه هزار برابر بيشتر است.
سطح مشاركت مردم در امور ( فرآيند تدوين طرح ) همان سطح عمومي است
دربارهي اينكه مردم چگونه مشاركت ميكنند، مگر مشاركت مردم يك امر ساده است؟ سطح مشاركت مردم در امور همان سطح عمومي است كه در جامعه دارند. هر قدر كه مردم در امور مشاركت دارند در اينجا هم مشاركت دارند. من ميخواهم بگويم اگر بخواهيد اين بحثها را طرح كنيد، وارد مباحث ديگري ميشويم. عيب هم ندارد، ميشويم اما كاري پيش نميرود.
ايشان ميگويند من نهاد را قبول دارم. اما اين نهاد منحرف شد. به اين دليل كه شوراي راهبري از عدهاي آدمهاي حقيقي و حقوقي تشكيل شده بود. حقوقيها كه نميتوانند كار كنند حقيقيها هم كه مشخص نشد چگونه انتخاب شدند.
رييس دانشكده هنرهاي زيبا و رييس گروه شهرسازي دانشگاه تهران را به عنوان دانشگاه مادر آورديم . شما هر نهادي كه بخواهيد تاسيس كنيد، اين نهاد كه 500 نفر نميتواند باشد جمع آن 13 نفر است گفتند رييس دانشكده هنرهاي زيبا و رييس گروه شهرسازي دانشگاه تهران را به عنوان دانشگاه مادر ميآوريم. ميبينيد كه ما از نظر شكلي آدم نامربوطي را نياوردهايم.
بايد توضيح دهم كه همه انتخابها را هم يك نفر انجام نميداد. به طور مثال بعدا كه قرار شد به تعداد اعضاي شوراي راهبري اضافه شود آقاي چمران، آقاي دكتر بحريني را اضافه كردند. ديگري آقاي بكايي را اضافه كرد. من ميخواهم بگويم اين ايراد نيست و اگر بخواهيم اينگونه برخورد كنيم خيلي چيزها ايراد دارد.
ما به دنبال نهادي نبوديم كه يك نفره باشد. بالاخره هميشه يك نفر را مسوول ميگذارند و آن يك نفر هم با ديگران درگير ميشود هميشه درگيري خيلي زياد بوده اينطور نبوده كه يك نفر هرچه بگويد انجام شود. آن يك نفر دائما خودش را با ديگران منطبق ميكند. حالا بيا ثابت كن كه يك نفره نبوده است. اين خودش يك پروژه است كه آيا يك نفره بوده يا نبوده است؟ ممكن است كه آن يك نفر بنا به همان تربيت بخواهد آنگونه عمل كند، اما نميتواند چون شرايط عوض شده است. در مورد تعداد كم جلسات بايد بگويم شوراي راهبري حدود 17 الي 18 جلسه داشته است. جلسات هم نيم ساعته نبود بلكه سه الي چهار ساعت بوده است. نكتهي ديگر اين است كه ما بگوييم اعضاي حقوقي شوراي راهبري نميفهمند، پس چرا مسووليت پذيرفته است؟ چرا ما فكر ميكنيم آنها نميفهمند؟
اين كه مي گويند گروه علمي خود از مشاوران بوده اند، درست نيست
در آن موافقتنامه وظايف و حدود اختيارات خيلي روشن گفته شده است و پيشبيني شده كه يك نهاد دائمي تاسيس شود.
هنگامي كه ماموريت اينچنيني به كسي ميدهند، او يك سازماني را فعلا براي كار فروش ايجاد ميكند تا آن نهاد تاسيس شود كه اين كار را هم انجام داده است. ايشان ميگويند گروه علمي اين كار خود از مشاوران بودهاند. چنين چيزي نبوده است.
ما در بحث مطالعات فرادست عدهاي كارشناس داشتيم كه قبلا در طرح مجموعه شهر تهران كار ميكردند در اينجا هم دربارهي مسكن و جمعيت كار كردند. آنها در تحقيقهايي كار ميكردند و در بخشهاي ديگري كه كار نداشتند، از آنها استفاده شد اتفاقا با دقت به اين موضوع آنها انتخاب شدند.
گفتيم شما ضمن آنكه در كار فرادست كاري انجام ميدهيد در قسمتي از طرح جامع با آگاهي و شفافيت كامل فعاليت كنيد، حتي با آقاي حبيباللهيان صحبت كرديم كه آيا ايراد دارد يا ندارد و سپس آنها انتخاب شدند.
اينكه يك گروه ديگر[ پژوهش و ارزيابي مطالعات و طرح ها ] بيايد
اين گروه [ هماهنگي مشاوران طرح جامع ] را ارزيابي كند،
از اول ايده درستي نبود، مهم هم نبود
پژوهش و ارزيابي زماني دچار مشكل شد
كه عملا، كار داشت در مورد موضوع چشمانداز فلج ميشد
در مورد حذف گروه پژوهش و ارزيابي بايد توضيح دهم. حال درست يا غلط از من خواستهاند به دليل اينكه مثلا تحصيلات معماري داريم، تحصيلات شهرسازي دارم، مسوول طرحهاي جامع متعدد بودهام، مسوول طرح مجموعه شهري تهران بودهام و چون در همهي آنها بودهام ما را انتخاب كردند. وقتي كسي ميخواهد كار ارزيابي [ هماهنگي ] كند فرض اين است كه صاحب توان تخصصي است. اينكه يك گروه ديگر [ پژوهش و ارزيابي مطالعات و طرح ها ] بيايد اين گروه [ هماهنگي مشاوران طرح جامع ] را ارزيابي كند، از اول ايده درستي نبود. مهم هم نبود. من حتي با اين مساله مخالفتي نكردم. الان هم آقاي دكتر براتي اينجا هستند. من در مورد افرادي كه براي طرحهاي موضعي انتخاب شدند ايراد داشتم اما يك كلمه نگفتم. پژوهش و ارزيابي زماني دچار مشكل شد كه عملا كار داشت در مورد موضوع چشمانداز فلج ميشد. براي اين كه شما كار اجرايي انجام ميدهيد يك گروه ممكن است امروز كار كند، اما سه سال ديگر نتيجهي كارش بيرون بيايد. شما كه نميتوانيد كار را متوقف كنيد.
اگر اختلاف نظرداري برو در جبهه اپوزيسيون بنشين، هر موقع كه نوبتت شد بيا
اينكه گفته شد مشاوران تخطئه شدند، بايد توضيح دهم كه اين 22 مشاور از همه جا آمدهاند. از كانادا، استراليا، انگليس و ... خيلي هم جالب است كه ما بعضي وقتها ميگفتيم شما آمديد قرارداد بستيد اگر تصور ميكنيد كه طرح بايد راهبردي – ساختاري باشد، چرا قرارداد بستيد؟ اگر قرارداد بستيد چرا ميرويد و در جاي ديگري ميگوييد اين راهحل نيست؟ اين متاسفانه يكي از گرفتاريهاي ماست. براي اينكه همه الان گرفتاري و دغدغهي هويت را دارند. اما اگر اختلاف نظر داري برو در جبهه اپوزيسيون بنشين، هر موقع كه نوبتت شد بيا. تخطئه هم نميشدند. اساسا چشماندازي كه آقايان مطرح كردند، مشاوران به دنبال آن رفتند. بنده به آقاي حبيباللهيان گفتم من مخالف اين قضيه هستم. آقاي حبيباللهيان با من در جلسه دعوا كرد. گفتم من ديگر با شما همكاري نميكنم؛ براي اينكه آقايان رفتند ايشان را متقاعد كردند كه چشماندازسازي امر بسيار مهم و راهبردي است و سه ماه كار ما به تعويق افتاد.
الان آقايان به عنوان مشاور منطقه فعاليت ميكنند من به آقاي زنوزي هم كه نمايندهشان است گفتهام كه من مخالفم. من معتقدم كه به جاي آنها شهرداري بايد تقويت شود. من ميخواهم بگويم تخطئه نشدند. قرارداد بستند، پول گرفتند، كار كردند، حرف زدند، همه جور هم حرف زدند. دو جور بايد نتيجه گرفت؛ يا اينكه بايد بپذيريم كه نميتوان يك كار واحد را به 20 جور سليقه داد. آقايان سر خيلي چيزها به نتيجه نميرسند. ما گفتيم دربارهي دستورالعمل به ما نظر بدهيد. شش نظر براي ما آوردند. به نتيجه نميرسند. اين گرفتاري ماست. اما بابت اين گرفتاري كه نميتوانيم كار را تعطيل كنيم. با همين بدبختي بايد جلو برويم اما همه نظرشان را گفتهاند. الان هم ميگويند قبلا هم گفتهاند.
شوراي راهبري تشريفاتي نبود
آدمهايي بودند كه سر موضوعاتي خيلي جدي بودند، دعوا ميكردند و درگيري پيش ميآمد
در مورد اينكه گفته شد جلسات منظم نبود و شوراي راهبري هم تشريفاتي بود بايد بگويم شوراي راهبري تشريفاتي نبود آدمهايي بودند كه سر موضوعاتي خيلي جدي بودند، دعوا ميكردند و درگيري پيش ميآمد. معاونين وزارتخانهها كه تشريفاتي نيستند. نكتهي ديگر اين است كه شوراي راهبري نهادي سياستگذار است. آدم مجري آن حبيباللهيان است. نهاد فنياش گروه فني و 30 مشاور است. آيا لازم است باز هم بيايد گروه ديگري درست كند كه اينها را نظارت كند. اين كه درست نيست كه همه بيايند يكديگر را نظارت كنند و اصلا كاري اتفاق نخواهد افتاد. روشن است كه هيچ سيستم مديريتي چنين چيزي را نميپذيرد. دربارهي اينكه آياي دكتر براتي گفتند بايد نهاد دائمي وجود داشته باشد كه پس از آنكه طرح اوليهاي به دست آمد در يك فرآيند مداوم دائما آن را اصلاح كرد. اين حرف كاملا درست است. شما الان به وزارت مسكن مراجعه كنيد بگوييد من گزارشات طرح آتك راميخواهم. اصلا نيست. آن حافظهاي كه درايور شكل گرفته است در اين جا موجود نيست و اگر يك نهاد دائمي و هيات امنايي تاسيس شود هم اطلاعات جمع ميشود. هم يك سابقه است و هم ميتواند پاسخگو باشد. اما كسينگفته كه طرح تهران كه به دست آمد همه چيز ميشود. بنابراين مسالهي فرآيند مورد توجه است و در حد بضاعت پيش ميرود.
گزارشي براي رفع سوء تفاهم درباره اين كه طرح، طرح تراكم و كاربري است تهيه شد
بايد توضيح دهم كه اصلا اين طرح، طرح تراكم و كاربري نيست. ما براي رفع اين سوء تفاهم گزارشي را تهيه كرديم كه در آن توضيح داديم اين طرح در سه سطح ملي، منطقهاي و خود شهر وارد مطالعه شده است و تهران را در يك آينده در چارچوب چشمانداز ملي ديده است. سناريوهاي مختلفي را ديده است. الزامات جهاني شدن را ديده است.
بايد به اين موضوع هم اشاره كنم كه موضوع تراكمفروشي، موضوع بسيار مهمي است كه كل سرنوشت تهران را تحتالشعاع قرار داده است.