اورهان پاموك: مي‌خواهم زندگي قبلي‌ام را ادامه دهم

اوايل سال جاري اورهان پاموك، رمان‌نويس برتر تركيه به اتهام توهين به كشورش زنداني شد. اكنون وي در اولين گفت‌وگويش با روزنامه‌ي گاردين بعد از اين‌كه پورنده‌اش از دادگاه بيرون كشيده شد، خاطرنشان كرد: مي‌خواهم به انجام كاري بپردازم كه مي‌توانم آن را به بهترين نحو انجام دهدم و آن كار، چيزي جز نويسندگي نيست. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از روزنامه‌ي گاردين، كتاب «از دوران جواني» با خاطرات اورهان پاموك از زندگي طولاني‌ در زادگاهش استانبول شروع مي‌شود. وي در اين‌باره گفت: شك دارم در جهانم چيزي بيشتر از آنچه كه ديدم، وجود داشته است. جايي در خيابان‌هاي استانبول، در خانه‌اي شبيه خانه‌هاي همه‌ي ما، اورهان ديگري بسيار شبيه به من زندگي مي‌كرد، او مي‌توانست دوقولوي من، حتا بدل من باشد. زماني كه دعواهاي مداوم والدينش، وي را ناتوان كرده بودند، وي از شرايطي مي‌گويد كه به انجام «يك بازي غيب شدن» مي‌پردازد: بر روي ميز توالت مادرش مي‌نشيند، آينه‌ي سه وجهي را طوري تنظيم مي‌كند كه تنها اورهان در آن منعكس مي‌شود. او مي‌گويد‏، اين بازي است كه بعدا از آن در رمان‌هايش نيز استفاده كرده است. اين آينه‌ها مملو از شكست خود و صدا و بخش‌هاي كوچكي براي راوي‌اي به نام اورهان است. اين بازي همچنين يك راه مفيد براي فكر كردن درباره‌ي پاموك به عنوان نويسنده و جايگاه‌اش در جهان است. كتاب‌اش به بيش از 40 زبان دنيا چاپ شده است. وي در اين‌باره گفت: كتاب‌هايم با عكس‌العمل‌هاي كاملا متفاوت در كشورهاي گوناگون خوانده مي‌شوند. در انگليس وي نويسنده‌اي ادبي مشكل‌نويس و راوي داستان‌هاي جنايي جذاب است. پاموك نويسنده‌اي است كه تحت تاثير صنعت نويسندگي در اروپا قرار داشته و نوعي معدن‌چي تاريخ تركيه است. پاموك با صحبت كردن عليه دولت‌اش به‌نوعي مسير تركيه براي از بين بردن تنش‌ها و نارضايتي‌هاي بين تركيه و اروپا را هموار كرد. پاموك نويسنده‌ي پنج رمان است كه يكي از آن‌ها با عنوان « نام من قرمز است» جايزه‌ي بين‌المللي IMPAC را از آن خود كرد. از سوي ديگر اين كتاب نام پاموك را در ليست كوتاه جايزه‌ي ساموئل جانسون و طبقه‌بندي تاريخي مراسم كتاب انگليس در هفته‌ي گذشته ثبت كرد. بنابراين پاموك در انگليس نويسنده‌اي برتر به حساب مي‌آيد، اما اين برتري قابل مقايسه با مقام‌اش درتركيه نمي‌شود. كتاب« قدرداني از زندگي جديد» كه زمان انتشارش در سال 1994 نام خود را در ليست پرفروش‌ترين رمان تاريخ تركيه ثبت كرد و كتاب پرفروش نام من قرمز است سبب شد نام پاموك به عنوان شخصيتي برجسته در زادگاه‌اش ثبت شود. اما سال گذشته زماني كه با يك خبرنگار سوييسي صحبت كرد و گفت: يك ميليون ارمني و 30 هزار كرد دراين كشور كشته شده‌اند و من تنها كسي هستم كه جرات كرده‌ام در اين‌باره سخن بگويم، در بدنامي غرق شد. بسياري از تاريخ‌نگاران اين گفته‌ها را به‌عنوان يك خلاصه‌ي درست از رفتار عثماني‌ها با ارمني‌ها در سال 1915 تا 1917 و درگيري چند دهه‌ي با جدايي طلبان كرد، پذيرفتند. اما قتل عام ارمني‌ها به طور رسمي از سوي مقامات تركيه رد شد. در سال 2005 دولت تركيه اعلام كرد، افرادي كه به دولت توهين مي‌كنند، بايد به زندان محكوم شوند، تا جايي كه تا پايان سال گذشته، حدود 60 نويسنده و روزنامه‌نگار طي اين قانون دادگاهي شدند. به اين ترتيب روزنامه‌ها مبارزاتي را عليه پاموك آغاز كردند، تا جايي كه حتا برخي از ستون‌نويس‌ها پيشنهاد دادند، وي بايد كشته شود. پس از آن در تظاهرات‌ها، كتاب‌ها و پوستر‌هايش سوزانده‌ شدند. اين در حالي است كه وي گه‌گاهي نيز به مرگ تهديد مي‌شد، تا جايي كه وي مجبور شود، در جايي پنهان شود. عاقبت وي به دادگاه بازگشت و شواهد نشان مي‌داد، سه سال محكوميت در انتظارش است. وي چهار روز قبل از تاريخ تشكيل دادگاه‌اش نوشت: كسي كه مثل من در كشوري زندگي مي‌كند كه براي پاشاها، قديس‌ها و پليس‌ها احترام قايلند، اما از احترام به نويسندگانشان پرهيز مي‌كنند و اجازه مي‌دهند، آنها ساليان دراز را در دادگاه‌ها و زندان‌ها بگذرانند، جاي تعجب نمي‌ماند اگر روانه‌ي دادگاه شوم. اكنون مي‌فهمم كه چرا دوستانم به من با لبخند مي‌گويند، بالاخره تو نويسنده‌ي حقيقي تركيه شدي. اما در ماه دسامبر، دادگاه وي ظرف چند دقيقه به تعويق افتاد. در ماه ژانويه وزارت دادگستري تركيه پرونده‌ي اين نويسنده را بار ديگر روانه‌ي دادگاه كرد. اما درنهايت پرونده‌اش مختومه اعلام شد. به هر حال وي در اولين گفت‌وگويش با يك روزنامه‌ي انگليسي ضمن امتناع از سخن گفتن درباره‌ي مشكلات اخيرش گفت: مي‌خواهم زندگي كه قبلا داشتم را دنبال كنم، زندگي يك نويسنده، انتشار كتاب و نوشتن كتاب است. با اين وجود، وي معتقد است تفاوت آشكاري بين نويسندگي در انگليس و تركيه وجود دارد. وي گفت: من هرگز براي نوشتن رمان شكلي نداشته‌ام، تنها زماني مشكل من شروع شد، كه با يك خبرنگار حرف زدم. رمان برف كه وي آن را دو سال قبل از حادثه‌ي 11 سپتامبر سال 2001 نوشتن‌اش را آغاز كرد در « كارز» واقع در شمال شرقي تركيه به وقوع مي‌پيوندد. اين رمان به مسائل سكولار و مذهبي در كشوري مي‌پردازد كه بين اين دو گروه تقسيم شده است. اين كتاب مملو از مشكلات و مباحثي است كه شايد مطرح كردنشان براي يك خبرنگار، كار عاقلانه‌اي براي يك نويسنده نباشد. پاموك رمان « برف» را با نقل قول مشهور استندهال شروع مي‌كند: امور سياسي در يك اثر ادبي شليك يك تير در وسط يك كنسرت است، اين كار يك امر ظالمانه است كه چشم‌پوشي از آن غيرممكن است. به اين ترتيب ما به صحبت كردن از موضوعات خيلي زشت كشيده مي‌شويم. قضيه‌ي جالب اين رمان اين است كه بقيه‌ي اثر نيز سياسي است. پاموك در يك خانواده‌ي متمول عثماني متولد شد. خانواده از او انتظار داشتند وي يك مهندس يا يك معمار شود، اما وي در ابتدا نقاشي و بعد به‌رغم نارضايتي پدرش نويسندگي را انتخاب كرد. بسياري از دوستانش در دهه‌ي بي‌ثبات 1970 يعني زماني كه در سن 20 سالگي بود ماركسيست راديكال بودند، در آن زمان وي نوشتن يك رمان سياسي را آغاز كرد، اما در سال 1980 وي اين كتاب را نيمه رها كرد. مسائل سياسي تركيه كه هرگز آرام و قرار نداشت در آن زمان بسيار متغير بود؛ تا جايي كه در اين دوران بسياري از احزاب افراطي چپ‌گرا توقيف شدند، در اين راستا اعتصاب‌هايي نيز راه‌اندازي شد. اگرچه پاموك در اين زمان بيانيه‌هاي ماركسيست مورد علاقه‌ي دوستانش را مي‌خواند، اما آثار ويرجينيا ولف و فاكنر را جذاب‌تر مي‌ديد. وي اخيرا مجموعه‌ي مقالاتي از 30 سال گذشته را جمع‌آوري كرده است، بسياري از اين مقالات درباره‌ي مان، تولستوي، پروست، نابوكوف، بورخس و بويژه داستايوفسكي است . وي به‌دليل اينكه مجذوب نويسندگان غربي بود، اغلب مورد انتقاد قرار مي‌گرفت. در رمان‌هاي پاموك صدا و موضوع ايفاي نقش مي‌كنند. براي وي اين روش به معناي كشف است. بنابراين رمان «‌قلعه‌ي سفيد» (1995) كه داستان يك محقق ايتاليايي قرن 17 را روايت مي‌كند كه از سوي دزدان دريايي عثماني دستگير مي‌شود و به يك ترك كه به آ‌موزش درباره‌ي غرب علاقه دارد فروخته مي‌شود، نوعي درگيري شخصي است. اين كتاب اولين كتاب اين نويسنده بود كه موفقيت‌هاي بين‌المللي براي خود كسب كرد. اتهامات عليه پاموك در هفته‌هاي قبل از شروع مذاكرات بر سر ورود تركيه به اتحاديه‌ي اروپا سر تيتر روزنامه‌هاي بين‌المللي و نگراني اصلي دو طرف تبديل شدند. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۱۸ فروردین ۱۳۸۵ / ۱۴:۱۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8501-04368
  • خبرنگار :