«اونتاش‌گال» براي انتقال آب، كانالي غول‌آسا حفر كرده بود /وضعيت ناجور دوراونتاش (چغازنبيل) بهبود مي‌يابد؟/2/

شهر باستاني دوراونتاش كه در اوايل قرن 13 پيش از ميلاد توسط «اونتاش نپيريشا» _ پادشاه ايلامي _ در نزديكي رود دز بنا و «دوراونتاش» به‌معني قلعه‌ي اونتاش ناميده شده، سه حصار حفاظتي داشته است. به گزارش بخش ايران‌شناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حصار اول اين شهر، دربرگيرنده‌ي ذيقورات و معابد و بناي نيايشگاه بوده و درحدود 31/10 متر از آن تخريب شده است. در اين ديوار، شش دروازه وجود دارد كه از طريق اين دروازه‌ها زائران به محوطه‌ي معبد وارد مي‌شدند. به اعتقاد گريشمن چهارپايان را ازطريق دروازه‌ي ارابه‌ها وارد كرده و بعد در قربان‌گاه‌ها، قرباني مي‌كرده‌اند. اين حصار داراي ناودان‌هايي است كه وظيفه‌ي دفع آب را برعهده داشته‌اند. مصالح به‌كار رفته در حصار اول خشت و گل‌كوبيده است. اكثر ديوارهاي اين حصار به‌وسيله‌ي لايه‌اي از كاهگل مرمت و بازسازي شده است. حصار دوم؛ اين حصار به نام ديوار حصار تمنوس مشهور و جمع طول چهار ضلعي آن درحدود 1625 متر است. وجه دروني‌ تمام طول حصار كه با خشت پخته ساخته شده دراثر فرسايش آب از بين رفته است. ضخامت متوسط اين ديوار 4/80 متر است. البته ضلع جنوب غربي با ضخامتي برابر پنج متر، از اين امر مستثني است. وجه دروني حصار را پيش‌آمدگي‌هايي تقويت مي‌كنند كه طول آن‌ها 2/40 متر و ضخامت آن‌ها 30 سانتي‌متر و حد فاصل آن‌ها بين 17/50 متر تا 18 متر است. اين پيش‌آمدگي‌ها داراي دو اندازه‌ي متفاوت هستند، كه اندازه‌ي كوچك آن‌ها 2/40 متر است. نمي‌دانيم كه آيا ديوار تمنوس با كنگره‌هايي تزيين مي‌شده است يا نه؟ اما اگر اساس كار را بر دو عدد، ماكت سفاليني بگذاريم كه در مجموعه‌ي شرقي پيدا شده است، مي‌توان كنگره‌يي بودن بالاي ديوارها را پذيرفت. حصار سوم؛ اين حصار دوراونتاش، نشان‌گر محدوده‌ي شهر بوده كه حصارهاي دوم، سوم و مجموعه‌ي بناهاي دوراونتاش را دربرمي‌گرفته است. اين حصار به‌طور متوسط در حدود 4/60 متر ضخامت دارد. روي سطح داخلي حصار هيچ‌گونه پيش‌آمدگي يافت نشده و فقط ديوار خارجي شهر داراي اين مشخصه است كه دليل اين امر مي‌تواند سرعت بخشيدن به كارها باشد كه ازطريق دستور شاه به معماراني ابلاغ شده كه مسؤول پايان بخشيدن به كارها و تمام كردن هرچه سريع‌تر شهر بوده‌اند. همچنين مصالح به‌كار گرفته شده در ساخت اين حصار، بيشتر خشتي هستند. روي اين ديوار، ناودان‌هايي به فاصله‌هاي تقريبي 47 تا 50 متر و در وجه داخلي آن قرار گرفته‌اند. اين ناودان‌ها به‌گونه‌اي ساخته شده‌اند كه آب را به بيرون از حصار و به فاصله‌ي دوري هدايت كنند تا مانع نفوذ آب به زير ديوار و اطراف ناودان شوند. نامنظم بودن اين ديوار خارجي، كه شهر دوراونتاش را محاط كرده بود، نشان مي‌دهد كه شهرسازاني كه اين مركز مذهبي را ساخته‌اند تا چه حد مي‌دانستند كه بايد از همگوني طبيعي پشته‌اي كه به‌عنوان محل شهر آينده انتخاب شده بود، استفاده كنند و درصدد آن بودند كه چنين فكري را عملي سازند. معبد چهار گوش غربي؛ هريك از اضلاع اين معبد 17 متر است و هريك از چهار زاويه‌ي آن هم‌چون ذيقورات درجهت يكي از جهات اربعه قرار دارد. ورودي اين معبد در شمال شرقي آن تعبيه شده و سقف تمام اتاق‌ها در اين معبد با خشت‌خام به‌صورت تاق هلالي از نوع آهنگ پوشانده شده است. معبد چهار گوش جنوب شرقي؛ هريك از اضلاع اين معبد كه زواياي آن به‌طرف جهات اربعه است، 18 متر بوده است. وجوه آن، داراي پيش‌آمدگي‌ها و پس‌رفتگي‌هايي بوده كه در روي هريك از وجوه، دو ستون بزرگ چهارگوش 4/50 متري و يك ستون مركزي را تشكيل مي‌داده كه همه‌ي اين‌ها 30 سانتي‌متر برجستگي داشته‌اند. نقشه‌ي اين معبد شامل حياطي است كه در زاويه‌ي غربي بنا قرار گرفته و اتاق‌هاي اين معبد همانند معبد چهارگوش غربي در دو ضلع آن قرار گرفته است و همه آن‌ها به اين حياط وابسته‌اند. ورودي آن نيز روي وجه جنوب شرقي قرار گرفته و بر دالان كوچكي به ابعاد 2/50 در 3/50 باز مي‌شود. نقشه‌ي اين معبد خيلي شبيه به معبد غربي است با اين تفاوت كه ورودي آن به‌جاي اين‌كه به طرف شمال شرقي باز شود در ضلع جنوب شرقي قرار دارد. معبد الهه اينشوشيناك؛ در بخش شرقي جبهه‌ي جنوب شرقي، معبدي كه به الهه اينشوشيناك هديه شده وجود دارد. اين معبد داراي پنج اتاق است كه همگي آن‌ها در يك رديف قرار داشته‌اند. در مدخل ورودي معبد، يك سردر هلالي به شعاع 72/5 سانتي‌متر با مصالح خشت و ملات گچ بنا شده است. در زير تاق ورودي دروازه‌ي معبد كه به «دروازه‌ي مجلل» معروف است، آجرنوشته‌هايي ديده مي‌شود. اين آجر نوشته‌ها در هر دو سمت دروازه وجود دارند. در دروازه‌ي مجلل از جنس چوب و مزين به نقش‌هايي شيشه‌يي بوده است. معبد اينشوشيناك B برخي از سالم‌ترين و بهترين‌ كلون‌ها و لولاهاي در و همچنين پاشنه‌هاي سنگي را دارد. مجموعه‌ي معابد شمال غربي؛ از بين تمام نيايشگاه‌هاي پيدا شده در دوراونتاش فقط سه نيايشگاه جاي ويژه‌يي را كه نسبت به ساير قسمت‌ها ممتاز بوده، اشغال كرده‌اند. اين مجموعه در مجاورت حصار دروني در جبهه شمال غربي ذيقورات قرار دارد. دو نيايشگاه براي «ايشن‍ي كاراپ» (Ishnikarap) و «كي‌ري‌ريشا» (Kiririsha) كه مستقيما به سمت صحن شمال غربي باز مي‌شوند و نياشگاه سوم كه براي خداي گال (GAL) ساخته شده در نزديك دروازه‌ي شمالي ديوار حصار قرار دارد. دروازه‌ي شوش؛ در ديوار جنوب غربي، دروازه‌اي شناخته شد كه به دروازه‌ي شوش معروف است؛ اين نام را گريشمن براي اين دروازه برگزيد. اين دروازه در 180 متري زاويه‌ي جنوب غربي حصار تمنوس قرار دارد، عرض كلي آن به 17/50 متر مي‌رسيده و تقريبا هم‌عرض دروازه‌ي شمال‌شرقي بوده است. چهار برج به آن تكيه زده بودند كه اين چهار برج، گذرگاهي را به‌وجود مي‌آوردند كه نسبتا باريك بود. اين گذرگاه باريك نشان مي‌دهد كه از اين دروازه فقط عده‌ي معدودي گذر مي‌كرده‌اند و وارد تمنوس مي‌شده‌اند و محققا تعداد واردشوندگان خيلي كمتر از انبوه مردمي بوده است كه از دروازه‌ي شمال شرقي وارد تمنوس مي‌شده‌اند. تمام كف اين دروازه با خشت شكسته فرش شده بود و زمين بيرون آن‌را با سنگ‌ريزه فرش كرده بودند. از اين دروازه، راهي كف‌سازي شده شروع مي‌شد كه اين راه پس از امتداد دركنار معبد چهارگوشه غربي به دروازه‌ي غربي در حصار داخلي مي‌رسيده است و درنتيجه، دروازه‌ي شوش را به دروازه‌ي غربي حصار داخلي متصل مي‌كرده است. دروازه‌ي شمال شرقي (حصار دوم)؛ اين دروازه در روبه روي دروازه‌ي شمال شرقي در حصار اول قرار دارد. ميزان تخريب در اين دروازه نسبتا زياد است. كف‌پوشي كه سطح اين دروازه را پوشانده، از طرفي به جبهه‌ي جنوب شرقي ذيقورات متصل شده است و از طرف ديگر تا جبهه‌ي شمال غربي و نزديك معبد گال امتداد دارد. در درون اين دروازه و در سمت شرقي آن، يك پلكان يافت شده است. گذرگاه شاهي؛ در ديوار جنوب شرقي، دروازه‌ي ديگري شناسايي شد كه به گذرگاه شاهي معروف است. گريشمن مي‌گويد: موقعيت راهي كف‌سازي شده كه از دروازه‌ي ‌شاهي حصار صحن‌ها شروع و به گذرگاه واقع در ديوار حصار تمنوس منتهي مي‌شد، موجب شد كه ما چنين نامي را روي آن بگذاريم. به‌نظر مي‌رسد كه وجود ارتباط و پيوستگي بين اين دو دروازه و شايد هم‌زماني تنگاتنگ در كاربري آن‌ها غيرممكن نبوده است. قسمت مركزي اين دروازه به‌طول 5/50 متر و عرض 3/10 متر با كف‌سازي زيبايي از آجرهاي سالم پوشيده شده بود كه در امتداد طول ديوار جنوب غربي‌اش سكويي به عرض دو آجر وجود داشته است. اين دروازه، تنها دروازه‌اي است كه پلكاني خم‌شده به‌شكل آرنج در آن وجود داشته است. همين پلكان صعود به بالاي برج‌ها و ديوار حصار را آسان‌تر مي‌كرده است. مخزن؛ چسبيده به حصار خارجي روبه جبهه‌ي شمال غربي ذيقورات، تاسيساتي متشكل از يك مخزن در خارج ديوار و يك حوض واقع در درون حصار وجود داشته و شبكه‌ي ارتباطي آن‌ها يك سيستم متشكل از نهرهاي كوچك بوده است. گريشمن مي‌گويد: آب ذخيره شده در مخزن از طريق همين سيستم وارد حوضي كوچك مي‌شده و ساكنان دوراونتاش آب مصرفي خود را از اين حوض بيرون مي‌كشيدند. مخزن آب داراي 10/70 متر طول 7/25 متر عرض و 4/35 متر عمق دارد. لذا ظرفيت آن در حدود 350 مترمكعب بوده است. كف آن با آجرهاي سالم فرش شده بود. اين آجرها با ملات گچ به‌هم پيوند داده مي‌شدند كه استحكام ويژه‌يي داشت. دو ديوار جانبي آن با آجر و گچ ساخته شده بود و به ديوار انتهايي مخزن منتهي مي‌شد. چهارمين ديواره‌ي مخزن كه در طرف ديوار شهر قرار داشت، با آجرهاي سالم و گچ ساخته شده است. اين ديوار در پايين‌ترين قسمت 9 گذرگاه قرار داشت و به عقيده‌ي گريشمن اين 9 گذرگاه آب، در زير ديوار حصار شهر قرار داشته است و موجب بالا رفتن آب، بدون گل‌ولاي و پر شدن آن در حوض كوچك آن سوي ديواره مي‌شده‌اند. حوض كوچك داراي 7/60 متر طول يك متر عرض و 60 سانتي‌متر عمق بود و لذا داراي 5/4 مترمكعب ظرفيت آب بوده است. ديوارهايي سه طرف اين حوض كوچك را به‌وجود مي‌آورد كه از آجرهاي شكسته با ملات گچ ساخته شده بود. اين حجم از سه طرف، حوض كوچك را قاب مي‌گرفت. پهناي ضلع روبروي اين قاب شش متر و پهناي ضلع شمال شرقي آن چهار متر و پهناي ضلع جنوب غربي آن 1/50 متر بود. فشردگي اين قاب كه به‌صورت تكيه‌گاه براي حوض عمل مي‌كرد، تا بيش از 2/5 متري پايين مي‌آمده و به مثابه‌ي سكو و صفه‌ي اطراف حوض مورد استفاده قرار مي‌گرفته است. در مورد كاربرد اين تاسيسات نظريه‌هاي قابل بحثي وجود دارد؛ گريشمن مي‌گويد: «اونتاش گال» براي اين‌كه آب را به اين مخزن بياورد دستور حفر كانالي نزديك به 50 كيلومتر را مي‌دهد. اين كانال از رود كرخه كه بلندترين رودخانه است و در غرب شوش قرار دارد شروع مي‌شود. بنا به گفته‌ي وي، در اين‌باره شاهد مكتوب نيز دراختيار است و براساس اين سند و باتوجه به عصري كه اين نهر كنده شده است مي‌توان آن‌را غول‌آسا ناميد اين كتيبه توسط «پ.و.شل و م.استيو» ترجمه شده كه هر كدام نظرات متفاوتي دارند. منبع: ايسنا و پايگاه اينترنتي پروژه‌ي چغازنبيل (دوراونتاش) انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۱۳ دی ۱۳۸۴ / ۱۳:۰۸
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8410-07070
  • خبرنگار : 71063