/جنبش دانشجويي از گذشته تا امروز/ بادامچيان در گفت‌وگو با ايسنا: دانشجويان در پي يك حركت آزاد سياسي هستند 16 آذر آغاز خوبي براي حركت عناصر مذهبي بود

جنبش دانشجويي در ايران و ساير كشورها، همواره از سوي صاحبان قدرت مورد توجه ويژه قرار گرفته است. اين توجه چه در جهت تقويت اين جنبش و چه در جهت سركوبي آن، نشان از اهميت حضور دانشجويان در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي دارد؛ به طوري كه بسياري از احزاب و گروه‌هاي سياسي در بسياري از كشورها سعي در ايجاد شاخه‌ دانشجويي براي هدايت قشري دارند كه با جايگاه ويژه علمي خود مي‌تواند آنها را در پيشبرد تئوريك اهدافشان ياري دهد. ايران نيز از اين مساله دور نبوده و در طول سالهاي متمادي همواره شاهد حضور اين گروه بوده است.

اسدالله بادامچيان كه آغاز فعاليت‌هاي سياسي‌اش با سالهاي ابتدايي نهضت اسلامي مقارن بوده، در گفت‌گو با خبرنگار تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به شرح چگونگي فعاليت جنبش‌هاي دانشجويي قبل و بعد از انقلاب پرداخته است.

بادامچيان صحبت‌هاي خود را از تاريخچه شروع فعاليت جنبش دانشجويي در ايران آغاز كرد و گفت: «دانشجويان قبل از تاسيس دارالفنون و اعزام دانشجو به خارج از كشور، به دانش‌آموختگان مدارس علميه، نظاميه‌ها و حوزه‌ها محدود مي‌شدند. بعداز اعزام دانشجويان به خارج از كشور - كه البته لازمه زمان بود - و به دليل تاثيرگذاري غربي‌ها، بحث روشنفكري پيش آمد. دارالفنون نيز به دليل تربيت مدير، جايگاه اجتماعي خاصي در بين مردم داشت. پس از تاسيس دانشگاه تهران، تعدادي از دانشجويان بعد از تحصيل در كشورهاي غربي با انواع ديدگاه‌ها و نظرات به كشور بازگشتند و بعدها موسسان حزب توده و يا احزاب ماركسيستي و احزاب وابسته به شوروي شدند. برخي نيز ملي‌گرا شدند كه در ميان آنان نيز خودفروختگاني به چشم مي‌خوردند. افرادي مانند بازرگان نيز مذهبي شدند. در هر حال ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود داشت و طبيعي بود كه در اين مجموعه هر كدام يك نوع تحرك داشته باشند. اين تحركات به كشور آسيب‌هاي جدي وارد كرد و بعضا خدماتي هم داشت. گروه‌هاي اسلامي هم ذهن غرب‌زده داشتند.»

وي با بيان اين نكته كه در آن دوران دانشجويان مسلمان كمتر فرصت فعاليت پيدا مي‌كردند، ادامه داد: «من به اين فعاليت‌ها جنبش نمي‌گويم. اينها تحركات دانشجويي بود كه حزب توده به صورت فعال و جبهه ملي به شكل نيمه‌فعال به آن مي‌پرداختند.»

بادامچيان افزود: «بعد از كودتاي مرداد 1332 ، اين تحركات سياسي به هر شيوه‌اي كه انجام مي‌شد براي نظام شاه خسته‌كننده بود. البته بخش غرب‌گراي خود فروخته‌ اين تحركات مي‌توانست فرصت‌هايي را براي رژيم ايجاد كند. به همين دليل رژيم در صدد سركوب رهبران فكري اين حركت‌ها مانند نواب ‌صفوي، آيت‌الله كاشاني و مصدق برآمد. گروه‌هاي كمونيستي و حزب توده نيز سركوب شدند و گروه‌هاي اسلامي نيز آنقدر وسعت نداشتند كه به اندازه‌ آنها فعاليت كنند. در اين ميان، عده‌اي مذهبي ملي‌گرا كه در دانشگاه به صورت گروهي فعاليت مي‌كردند تظاهرات و تجمع‌هايي را در اعتراض به مسائل صنفي، ورود نيكسون به ايران و كنسرسيوم نفت برگزار كردند. اين مسائل پيش زمينه وقوع حادثه 16 آذر از سوي عوامل رژيم شاه را فراهم كرد. با اينكه در آن روز هيچ حركتي ضد رژيم صورت نگرفته بود، ولي اقدام نظاميان باعث زخمي و كشته شدن تعدادي از دانشجويان شد. چهره‌ ملي و مذهبي اين دانشجويان اثر فوق‌العاده‌اي بر روي دانشگاه‌ها داشت و باعث شد كه تظاهراتي هر چند محدود در دانشگاه تهران و يا بازار برگزار شود.»

بادامچيان در مورد دلايل اهميت واقعه 16 آذر گفت: «دانشجوياني كه در اين حادثه كشته شدند چهره‌ مذهبي داشتند و اين آغاز خوبي براي حركت عناصر مذهبي بود. از سوي ديگر، ضد آمريكايي بودن اين حركت نقطه‌ عطفي در مبارزات بود و نشان مي‌داد كه مقاومت در برابر رژيم ادامه دارد و آمريكا و انگليس نتوانسته‌اند سلطه پيدا كنند. اين حركت نشان داد كه شعارهاي مدرنيته‌ شاه و بحث دروازه‌هاي تمدن بزرگ در تاثيرپذيرترين مكان، يعني دانشگاه، نتيجه عكس داده است.»

وي يادآور شد: «با آغاز نهضت اسلامي و انقلابي حضرت امام (ره)، تحركات دانشجويي متوجه حركت مذهبي ايشان شد و فرهنگ مبارزاتي امام در سطح جامعه حاكم گشت. اين فضا در دانشگاه‌ها شدت بيشتري داشت. تحركات دانشجويي موتلفه نيز در كنار فعاليت گروه‌هاي دانشجويي و دانش‌آموزي ديگر آغاز شد. گروههايي مانند سازمان مجاهدين خلق كه بنيان‌گذاران آن همگي دانشجو بودند و يا چريك‌هاي فدايي خلق كه هم دانشجو بودند و هم از توده‌اي‌ها جدا شده بودند نيز به فعاليت در دانشگاهها اقدام مي‌كردند. هر چند برخي از اين گروه‌ها، يعني گروه‌هاي ماركيست، ضد دين بودند ولي براي امام و حركت ايشان احترام قائل مي‌شدند.»

بادامچيان خاطرنشان كرد: «گروه‌هاي مذهبي در اين ميان نقش ويژه‌اي داشتند، چرا كه كمونيست‌ها بعد از انقلاب موضع گرفتند و به درگيري با نيروهاي انقلابي پرداختند. وسعت كار آنها رفته رفته كمتر شد تا اثر خود را به كلي از دست داد.»

قائم مقام دبيركل حزب موتلفه در ادامه گفت‌وگو با ايسنا به بيان نظراتش در خصوص وضعيت فعلي جنبش دانشجويي پرداخت و اظهار داشت: «گروههاي چپ در زمان فعلي اثر چنداني بر فعاليت‌هاي دانشجويي ندارند. حتي دفتر تحكيم وحدت هم قدرت گذشته خود را از دست داده و به چند گروه محدود شده كه ناشي از رشد آگاهي‌هاي دانشجويي است.»

وي افزود: «دانشجويان در پي يك حركت آزاد سياسي هستند و به هيچ عنوان بي‌تفاوت نيستند، فعاليت‌هاي تشكيلاتي آنها نيز متنوع است. اتحاديه انجمن‌هاي مستقل، جامعه‌ اسلامي، بخش دانشجويي موتلفه، بسيج و دفتر تحكيم هر كدام مشغول فعاليت خود هستند. من فكر مي‌كنم در حال حاضر بستري براي فعاليت دانشجوياني كه مخالف نظام بودند و در حادثه 18 تير تلاش كردند كه با همكاري گروه‌هاي مخالف اغتشاش ايجاد كنند فراهم نيست. سعي آنها اين بود كه با ايجاد يك حركت تند، فضا را به نفع خود بازسازي كنند ولي با حضور مردم و آگاهي بالاي دانشجويان و با تدبير نيروي انتظامي، وضعيت آرام شد.»

انتهاي پيام

  • شنبه/ ۱۲ آذر ۱۳۸۴ / ۱۳:۱۵
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8409-00329
  • خبرنگار : 71129