عضو انجمنهاي اسلامي دانشجويان: بايد تا حدي نقش احزاب را به خود بگيريم برخي مسوولان از ما فقط حمايت ميخواهند سكوت دانشجويان تاانتخابات مجلس هشتم ادامه دارد
دبير تشكيلات انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس گفت: سرخوردگي دانشجويان ناشي از عدم توانايي آنها در ايفاي نقش در معادلات سياسي اجتماعي در شرايط فعلي است. «آرمين زارعيان» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا، اظهار داشت: عمدهترين دليلي كه براي اين عدم توانايي يا اين سرخوردگي وجود دارد، ايجاد بريدگي از بدنهي اجتماعي پس از انتخابات نهم بود، بر خلاف دوم خرداد كه دانشجويان نقش كليدي در جلب آراي مردم به سمت يك جريان و سياق اجتماعي و سياسي داشته باشند در اينجا نتوانستند و به طور كلي در زمان انتخابات نهم دو كنش در برابر معادلات روز اجتماعي داشتيم يكي انفعال و ديگري تشويق مردم به انتخاب يك كانديداي خاص، در حالي كه هيچگاه كدام از اين دو مشي سياسي، يا استراتژي يا تاكتيك سياسي ما جواب نداد و مردم به هيچكدام از اين دو روش جواب مثبت ندادند، اين باعث شد كه ناخودآگاه احساس كند كه ديگر نميتواند آن نقش اجتماعي كه پيش از اين داشت را داشته باشد، بنابراين ناخودآگاه دچار رخوت و سكوتي شد كه به صورت شايد طبيعي از جريانات سياسي حذف شد و به همين دليل، سياسيون آن را وارد معادلات سياسي خود نكردند. وي افزود: در حال حاضر ما دچار نوعي انفكاف و فروپاشي از درون شدهايم و جنبش اجتماعي به معناي اجتماعي آن، ديگر وجود ندارد كه به نظر من تا اندازهاي طبيعي است، اگرچه ناخوشايند است. اما به هر حال اين اتفاقات افتاد و اتحاد دروني ما را دچار خدشه كرد لذا در حال حاضر هيچ استراتژي خاصي نداريم و بالاجبار مجبور شديم تاكتيك سكوت را در برابر جريانات سياسي كشور در پيش بگيريم، اگر چه اين تاكتيك سكوت ناخودآگاه به ما اجبار شد، اما اين بهترين حالت ميتوانست باشد كه شرايط عدم فعالت را ايجاد كند، يعني در فرآيندهاي اجتماعي به دليل اينكه حرفمان خريدار ندارد، شركت نكنيم تا زماني كه در مشي خود بازبيني كرده و منش جنبش دانشجويي را باز توليد كنيم تا بتوانيم دوباره حرفي براي گفتن داشته باشيم. وي ادامه داد: در حال حاضر بخشهايي از مسوولان به ما ميگويند كه اگر حمايت ميكنيد حركت كنيد، اما اگر حرفي مخالف حرف ما داريد، وارد نشويد! بنابراين ما اين سكوت را به اجبار انتخاب كرديم. اين سكوت اگرچه معنيدار نيست اما درست است تا زماني كه حرفهاي جديدي را وارد كرده و باب ديگري بر مردم بگشاييم، اگر زماني به اين جا رسيديم جنبش دانشجويي ما مجددا رشد خواهد كرد، در غير اين صورت ناخودآگاه هر چه قدر در رابطه با جنبش دانشجويي صحبت كنيم، آب در هاون كوبيدن است. بنابراين تا زماني كه اين اتحاد و اين استراتژي دقيق علمي را در پيش نگيريم موفق نخواهيم شد، كه به نظر من بايد اين اتفاق رخ دهد. وي در ادامه افزود: سكوت فرصتي است براي بازبيني دورن خود و سازماندهي برنامهيزي مجدد براي اقدامات آتي كه به نظر من تا انتخابات مجلس هشتم به طول خواهد انجاميد. تا آن زمان هرچه بيان مساله كنيم يا اهميت آن را تحليل كنيم به نتيجه نخواهيم رسيد، تا آنكه مجددا يك شوك سياسي عظيم به بدنهي سياسي جامعه وارد شود و به تبع آن جنبش دانشجويي خود را هماهنگ كرده و يك راه نوين براي عرصهي اجتماعي خود پيدا كند. زارعيان، آنچه را واهمه از بيان نظرات ميخواند، دليل ديگري براي انفعال دانشجويان دانست و گفت: واقعيت اين است كه جنبش دانشجويي از بيان تند و انتقادات اساسي خود در جلسات تريبون آزاد و يا بيانيهها ارعاب دارد، چرا كه فكر ميكند فضاي فعلي فضايي است با نگرش خاص خود. زارعيان تصريح كرد: در حال حاضر، تاثيرگذاري جنبش دانشجويي به شدت كاهش يافته چرا كه تاثير ما در شرايط اجتماعي بسياري آرماني بود. زماني بود كه هرگاه حرفي ميزديم عملا آثار آن را مردم در جامعه ميديدند. بنابراين بسيار مهم است كه در پي آن باشيم كه دوباره به خانههاي مردم و ديدگاهها و انديشههاي مردم بازگرديم. مسوولان نيز در حال حاضر از ما نقش حمايتي را انتظار دارند، در حالي كه نقش ما نقش نظارت است. اما متاسفانه در كشورهاي جهان سوم و در حال توسعه به خاطر ساختار اجتماعي، سياسي و اقتصادي، تاثيرگذاري هر كدام از اين جريانات از جمله جنبش دانشجويي و احزاب و ... منوط به حضور در قدرت است. دبير تشكيلات انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس، تحزب گرايي را در حال حاضر امري پسنديده تلقي كرده و بر حضور در عرصهي سياسي در كنار نقش منتقد تاكيد كرد و گفت: بايد تا اندازهاي نقش احزاب را به خود بگيريم، البته منظور از عملكرد حزبي، صرفا يك عملكرد سازماندهي شده و مبتني بر هدف نمايي است و همه خود را موظف بدانند مثلا همهي انجمنهاي اسلامي به منزلهي حزب دفتر تحكيم باشند، بنابراين جنبش دانشجويي، حزب نيست اما ميتواند نقش حزب را ايفا كند. البته به نظر من احزاب نبايد از ما انتظاري داشته باشد، ممكن است اهداف مشترك باشد، در اين صورت همكاري ميتواند بيشتر باشد. اما نه ما بايد از آنها انتظار كمك داشته باشيم و آنها نيز نبايد از ما انتظار حمايت و همكاري همه جانبه را داشته باشند، البته اگر هدف متفاوت باشد. انتهاي پيام