هاشم آقاجري: عدل علي(ع) مبتني بر حكومت حق است نسخه‌هاي بدلي از اسلام و تشيع بايد شناخته شود

هاشم آقاجري كه با عنوان «عدالت علوي، عدالت صفوي» در حسينيه‌ي ارشاد سخن مي‌گفت، اظهار داشت كه شب شهادت علي(ع) نه شب فقدان يك فرد كه شبي است كه يادآور غروب خورشيد آرزوهاي يك ملت است.

وي افزود: اين شب، شب سوگواري بر گذشته نيست؛ بلكه اشك‌ريختن بر آرزوهايي است كه مردم در فراغ آن مي‌گريند و آنها را در چهره‌ي درخشان علي (ع) مي‌بينند كه چهارده قرن پيش در چنين شبي به دست جمود مذهبي از بين رفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، وي با تاكيد بر اين‌كه بازشناسي عدالت علوي در روزگار ما مهم است،

به سابقه تاسيس حكومت‌هاي شيعي اشاره و تصريح كرد كه بايد بدانيم عدالتي كه در دوران صفوي عرضه شد، با عدالت روزگار علي (ع)تفاوت دارد.

اين مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: اگر اين بازشناسي صورت نگيرد اين امكان وجود دارد كه در دوراني كه دين، اسلام و تشيع در آزموني بزرگ در شرايط مدرن قرار گرفته‌اند، علي‌رغم كوشش روشنفكران ديني در 100 سال اخير كه موجب گرايش نسل جوان به مكتب علي(ع) شده‌اند، امروز شاهد نوعي گريز و رويگرداني از اين مكتب باشيم.

وي اظهار كرد: دفاع از راه علي(ع) ايجاب مي‌كند كه تمام نسخه‌هاي بدلي و آنها را كه به نام اسلام و تشيع در تاريخ عرضه مي‌شود، بازشناسي و از نقطه‌ي اصل تفكيك كنيم.

آقاجري در عين حال اظهار داشت كه آنچه به نام علي (ع) مي‌شناسيم روح عدالت علوي است كه بر اساس آن، همه‌ي نمونه‌هاي ديگر را در تاريخ مورد ارزيابي قرار مي‌دهيم.

وي گفت كه مقايسه‌ي عدالت علوي با عدالت صفوي نيز از منظر روح علوي است و به معناي ناديده گرفتن وجوه ديگر نيست.

اين مدرس دانشگاه با بيان اين‌كه عدالت در دوره شاهان صفوي مبتني بر كرامت نبود، نخستين تمايز عدالت علوي را با عدالت صفوي در اين بعد برشمرد و افزود: لازمه‌ي عدالت انساني به رسميت‌شناختن ويژگي‌هاي انسان كريم است و در اسلام علي(ع) اين كرامت تجلي و تبلور پيدا مي‌كند و انسان با آزادي و آفرينندگي و آگاهي، به رسميت شناخته مي‌شود. از اين رو كرامت يك شعار و يك بهانه براي عوام‌فريبي نيست؛ بلكه حقيقتي است كه بايد در رابطه با مردم، ظهور و بروز پيدا كند. عدالت علوي عدالتي است كه با حق نسبتي مستقيم دارد و اگر حق نباشد عدالتي هم نيست.

آقاجري در ادامه گفت: عدالت يعني رعايت حقوق همه حتي دشمن، نفي امتيازخواهي، انحصارخواهي و احتكار. قرآن وقتي عدالت را مطرح مي‌كند پارسايي و تقوا را نيز مورد اشاره قرار مي‌دهد؛ چراكه اگر اين دو نباشد امكان اجراي عدالت وجود ندارد.

وي تصريح كرد كه عدالت علاوه بر توزيع عادلانه و برابر امكانات، حق آزادي، انتقاد و لازمه‌ي تحقق كرامت انساني در حكومت و جامعه‌ي علوي است.

آقاجري در همين راستا تاكيد كرد كه در تحقق عدالت علوي بايد ضرورت‌هاي تاريخي را در نظر گرفت. امروز الگوي زندگي تعيين مي‌كند كه عدالت چيست. امروز كه حق، بسط تاريخي پيدا كرده، حق دگرانديشي، آزادي، انتقاد، اعتراض، حق مشاركت مؤثر و سازنده‌ي مردم در قدرت و تعيين سرنوشت خود، نصب و عزل آزادانه و دموكراتيك حكومت، جمع شدن و اجتماع مردم در قالب‌هاي گوناگون سياسي و فرهنگي، حق تشكيل نهادهاي مدني، فرهنگي و احزاب از حقوق اساسي انسان است كه عدالت با آن معنا مي‌شود.

وي همچنين گفت كه روح عدالت علوي فراتر از روح قانوني و حقوقي است.

اين مدرس تاريخ در ادامه با اشاره به تاريخ سلسله صفوي تصريح كرد كه هيچ‌گاه در منطق علوي، تبار، خون و نژاد مبنا نبوده است.

وي هم‌چنين با بيان اين‌كه هرچه از آغاز به اواخر دوره‌ي صفوي مي‌رويم، قشري‌گري به حكومت راه پيدا مي‌كند و حل مشكلات كشور به جاي اينكه با علم، تدبير و انديشه باشد، معطوف به رمل و اسطرلاب مي‌شود، افزود: قشري‌گري مذهبي در اين دوره تا جايي پيش رفت كه وعاظ قشري و مجلس گرم‌كن عاميانه در كوچه و بازار توده‌هاي مردم را تحريك و از عواطف و احساسات آنها سوءاستفاده مي‌كردند.

آقاجري در ادامه گفت: امشب شب شهادت علي است، اگر حقيقت عدالت علوي و روح علوي را بشناسيم مي‌توانيم ميزان نزديكي هر حكومتي را به علي، سيره و عدل او ارزيابي كنيم. در اين راستا، بهترين كار اين است كه از نزديك با علي(ع) آشنا شويم و نزديك‌ترين راه براي اين كار نهج‌البلاغه است. هرچند كه بررسي خطبه‌هاي نهج‌البلاغه بايد با رويكرد سندشناسانه صورت بگيرد، اما بسياري خطبه‌ها هم هست كه خطبه‌هاي دقيق امام است و اگر با دقت آنها را بخوانيم عدالت علوي را مي‌توان از آن دريافت.

وي با بيان اين‌كه آغاز عدالت علوي، حكومت علي (ع) است، گفت: مبناي كار اين حكومت از ابتدا رضايت مردم بوده است. عدل علي مبتني بر حكومت حق است. علي اساس تأسيس حكومت خود را بر دو مبنا قرار مي‌دهد؛ يكي خواست مردم و ديگري تعهد خودش. كلمات علي نشان مي‌دهد كه بر حق متقابل مردم و حكومت تأكيد مي‌شود.

اين مدرس دانشگاه در ادامه با مقايسه‌ي حكومت صفوي و علوي گفت: در حكومت علي، رعيت والي است، اما در حكومت صفوي رعيت راعي است. حكومت صفوي بر حق حكومت و تكليف مردم است؛ اما حكومت علوي بر نفي سلطه است. حكومت علي براي برپا داشتن عدالت، اصلاح و دفاع از مردم مظلوم شكل گرفته است.

به گزارش ايسنا، وي با اشاره به خطبه‌هايي از نهج‌البلاغه در باب حق مردم بر حكومت و حكومت بر مردم اظهار كرد: رابطه‌ي حكومت با مردم حق‌محوري است و نظام الفت و دوستي و مهرورزي و همبستگي ملي، بر اساس رعايت متقابل حقوق دولت و ملت شكل مي‌گيرد.

آقاجري همچنين گفت كه علي (ع) در خطبه‌ها مستقيما آورده است كه مردم بايد بتوانند آزادانه و با امنيت، مطالبه‌ي حق كنند و آزادي بيان و آزادي پس از بيان داشته باشند و حتي از آنها مي‌خواهد تا با جرأت به او انتقاد كنند. اما در مورد حاكمي كه تحمل شنيدن حرف حق را نداشته باشد مطمئنا ادعاي عمل و عدل نيز دروغ است.

وي هم‌چنين گفت كه در حكومت علوي احتكار قدرت حرام‌تر از احتكار ثروت است.

آقاجري همچنين اظهار داشت كه حضرت علي(ع) گفته است كه حكومت مگر با رأي آزاد توده‌ي مردم مشروعيت ندارد، و اين در حاليست كه در مدينه‌ي سال 35 هجري كه ارتباطاتي وجود و امكان عملي نداشت كه همه‌ي مردم سرزمين جمع شوند و به كسي رأي دهند.

انتهاي پيام

  • سه‌شنبه/ ۳ آبان ۱۳۸۴ / ۱۳:۱۵
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8408-00902
  • خبرنگار : 71132