چند ماه از انتخابات نهم رياست جهوري ميگذرد و جناحهاي سياسي پس از جابجاييهاي در قوهي مجريه، در حال تثبيت وضعيت جديد خود هستند. تعدادي از فعالان دانشجويي، در گفتوگو با ايسنا بايدهاي كنوني جريانات سياسي را از ديدگاه خود مطرح كردهاند كه حاصل آن در پي ميآيد.
يك فعال دانشجويي:
هر دو جناح به ميثاقهاي ملي احترام بگذارند
دبير سياسي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز، گفت: در شرايط فعلي، احترام گذاشتن به ميثاقهاي ملي، فارغ از جناحبنديهاي تشكيلاتي مانند امنيت ملي و حفظ يكپارچگي كشور بايد توسط هر دو جناح بيشتر مورد توجه قرار بگيرد.
«ايمان صلواتينژاد» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: از نظر تشكيلاتي جناح اصلاحطلب امروز در سير آغاز يك حركت تشكيلاتي منسجم گام برميدارد، هر چند كه تا رسيدن به نقطهي پاياني فاصلهي زياد است. همچنين در جريان اصولگرا نيز شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي يا آبادگران ايران اسلامي، درخواست تشكيل حزب را در محافل سياسي خود اعلام كردند. اما مسالهاي كه از نظر تشكيلاتي مهم است به ويژه در رابطه با فعالان سياسي دانشجويي، وظيفهي آنها در وهلهي اول با توجه به ارتباطشان با حوزهي آكادميك سياست مسلما تقويت فرآيندهاي استراتژيك است و هميشه توصيهي ما به مسوولان اين بوده و هست كه فرآيند حزبي شدن فعاليتهاي سياسي كشور را يك فرآيند طبيعي بدانند.
وي در ادامه با اشاره به عملكردهاي تشكيلاتي دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا، گفت: با توجه به اينكه اصلاحطلبان به گفتمان فعاليت حزبي و دموكراسي خواهانه اعتقاد كامل دارند مسلما واقعيتر ميتوانند فعاليت حزبي را با وجود تمام مشكلات پيشرو ادامه دهند و مسلما آنچه در اين فعاليتها از اهميت خاصي برخوردار است، مشورت تضارب آراء، احترام به حقوق همهي افرادي كه فعاليت ميكنند و البته ايجاد شوراي هماهنگي است. اما به طور كلي ميتوان گفت جريان اصلاحطلب با همه مشكلاتي كه در پيشرو دارد به تحزبگرايي گرايش بيشتري دارد تا جناح اصولگرا و البته اصولگرايان نيز با ساختاري كه دارند مسلما ميتوانند به اين سمت حركت كنند به دور از هرگونه پدرسالاري.
صلواتينژاد در ادامه مهمترين وظيفهي فعالان سياسي را در حوزهي فعاليت خود، احترام به عقايد و افكار گروههاي مختلف دانست و افزود: مسلما جامعه به حضور دموكراسي محور در برهههاي زماني مختلف تمايل بيشتري نشان داده و احترام گذاشتن به آراي عمومي و فراهم كردن فضايي براي جريانات فكري مختلف باعث قوام فعاليتهاي سياسي طيفهاي مختلف سياسي خواهد شد.
وي همچنين خاطر نشان كرد: در شرايط فعلي، احترام گذاشتن به ميثاقهاي ملي، فارغ از جناحبنديهاي تشكيلاتي مانند امنيت ملي و حفظ يكپارچگي كشور بايد توسط هر دو جناح بيشتر مورد توجه قرار بگيرد و آنچه در حال حاضر برتر از هرگونه فعاليتهاست اجماع نظر پيرامون مسائل سياسي است. البته اين پيشنهاد بيشتر شامل جناح اصولگراست كه در حال حاضر حكومت در اختيارشان قرار گرفته و به اصطلاح يكپارچه شدهاند كه با احترام گذاشتن به اين ميثاقها، شرايط را براي ادامهي فعاليتها و رسيدن به اهداف مورد نظر فراهم كنند.
دبير سياسي انجمن اسلامي دانشگاه شهيد چمران اهواز، تنها راه قوام تشكيلاتي فعالان سياسي را، ايجاد خانهي احزاب براي اجماع در ميثاقنامهاي دانست كه مسائل ملي را تحت پوشش خود قرار داده و خطوط قرمز را مشخص كند.
عضو جامعهي اسلامي دانشجويان:
اصولگرايان به نظارت از درون نياز دارند
اصلاحطلبان خط قرمزهاي خود را روشن كنند
يك عضو جامعهي اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد رجايي اظهار داشت: اين آغاز كار است و اصولگرايان نبايد كار را تمام شده بدانند؛ آنها كه در اين زمان ميتوانند حداكثر استفاده را از ابزار مجلس و دولت كنند بايد فرصت را غنيمت شمارند و آرمان انقلاب و امام خميني (ره) را كه ترويج جامعه و حكومت اسلامي است محقق كنند.
«سيدعمادالدين منتصبي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اصولگراياني كه با شعار عدالتخواهي و اجراي عدالت توانستند در انتخابات نهم پيروز شوند بايد با حفظ عدالتخواهي و نهادينه كردن اين شعار به برقراي عدالت جامهي عمل بپوشانند كه اين امر مستلزم انجام وظيفهاي است كه اصولگرايان مجلس و دولت به عهده دارند. البته آنها با قرار گرفتن در قسمت اجرايي كشور بايد عقبههاي خود را از لحاظ بينش سياسي و انسجام تشكيلاتي تقويت كنند.
وي ادامه داد: اصولگرايان بايد لايههاي مختلف تشكيلاتي خود را حفظ كنند و آنها را گسترش دهند، چرا كه اصولگرايان هم بايد بار اجرايي را بر دوش بكشند و هم نيروي انساني خود را در ردههاي تشكيلاتي تقويت كنند. اصولگرايان بايد اختلاف نظرها و ديدگاههايشان را كه عليرغم مشترك بودن در اصول دارند به فال نيك بگيرند و آن را تبديل به فرصتي براي اصلاح خود كنند.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه «اصولگرايان به يك عمل نظارتي از درون نياز دارند» گفت: هدف انجام خدمت به مردم است و نه اينكه نقطهضعفها را بيان كرده و راه حلي براي آنها ارائه ندهند.
منتصبي همچنين دربارهي اصلاحطلبان گفت: اصلاحطلبان روزي با توجه به شرايط جامعه و دموكراسي توانستند نظر مردم را به خود جلب كنند. اما آنها پس از به دست گرفتن دولت و مجلس نتوانستند خيلي در زمينهي خواست عموم مردم موفق باشند و عليرغم شعار اجراي قانون از قانون ميگريختند. البته نبايد از نقش اصلاح طلبان در ايجاد فضاي باز در كشور چشم پوشي كرد. ماحصل دولت اصلاح طلبان ايجاد فضاي باز سياسي در جامعه، دانشگاه و نشريات و رسانههاي جمعي است كه البته نتوانستند از اين ابزار درست استفاده كنند و آن فرصتي شد براي آنكه بعضا براي تخريب ارزشهاي انقلاب و اسلام به كار گرفته شود.
وي با بيان اينكه «اصلاح طلبان بايد واقع گرا باشند» اظهار كرد: در فرصت خدمت، بيشتر وقت خود را صرف انجام كار حزبي كردند، در حالي كه آنها اجرا كننده بودند و مردم از آنها توقع انجا كار و پاسخگويي داشتند. آنها نتواسنتند بعد از هشت سال دولت خاتمي، زمان انتخابات نهم و بعد از آن به يك وحدت برسند و اين به دليل عدم وجود يك محور مشترك بين آنها بوده است چرا كه انديشههاي سياسي آنها با هم اختلاف داشت و وحدت آنها صرفا جهت حفظ قدرت به كار گرفته ميشد.
وي افزود: اصلاحطلبان اختلافات را ناديده ميگرفتند كه ما اوج آن را در انتخابات نهم در جبههي اصلاح طلبان شاهد بوديم. البته حال كه اصلاح طلبان با از دست دادن فضاي سياسي كشور بيشتر حركت منفعلانه انجام ميدهند بايد به يك بازنگري در مباني خود بپردازند و خط قرمزها و مرزبنديهاي خود را روشن كنند.
منتصبي در ادامه با بيان اين كه «تاسيس حزب جديد يك راهحل موقت و ناپايدار است»، افزود: اصلاح طلبان بايد دموكراسي و اجراي آن را در چارچوب قانون اساسي دنبال كنند نه فراتر و نه فروتر.
وي افزود:چه اصلاح طلبان و چه اصولگرايان بايد بدانند كه آنچه براي ما ارزشمند است اجراي قانون است و نه شعار دادن به آن؛ اجراي عدالت است و نه شعار دادن به عدالت و آنچه مورد انتظار است خدمت به مردم است.
منتصبي در پايان گفت: اصولگرايان و اصلاح طلبان بايد خود را از اين انقلاب بدانند و فعاليتهاي آنها بايد در پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي و ارزشهاي انقلاب باشد، چرا كه همهي ما ايراني هستيم و آنچه بايد هدف مشترك ما باشد طبق سند چشم انداز 20 سالهي نظام، رسيدن ايران به قدرت اول اقتصادي، سياسي در سطح منطقه است و در نهايت صدور انقلاب اسلامي و ايجاد زمينه براي حكومت جهاني عدالتگستر به مهدي موعد(عج) است.
يك فعال انجمنهاي اسلامي دانشجويان:
اصلاحطلبان بايد نمايندهي بدنهي خودشان باشند
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي ايران گفت: احزاب چپ و روشنفكران جامعه بايد بتوانند دغدغههايشان را براي مردم عادي جامعه قابل استفاده كنند تا مردم هم متوجه شوند كه مهمترين نيازشان حقوق بشر و دموكراسي است.
«سعيد مرادي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: در اين صورت مردم هم متوجه ميشوند كه يكي از ابعاد مهم عدالت، عدالت سياسي است، عدالت سياسي هم چيزي جز دموكراسي نيست. اگر احزاب اصلاحطلب ميخواهند پابرجا بمانند بايد اهداف و برنامههايشان در طبقات پايين جامعه هم نهادينه شود.
وي مهمترين وظيفهي اصلاحطلبان را مشاركت دادن مردم در تصميمگيريهاي داخلي كشور دانست و افزود: احزاب اصلاحطلب بايد اين اجازه را به مردم بدهند كه از طريق آنها بتوانند تصميمگيريهايي در داخل كشور انجام دهند، آنها بايد نمايندهي بدنهي خودشان باشند.
مرادي با بيان اينكه «اكثر احزاب در ايران نهادهاي نوپايي هستند كه به تازگي شكل گرفتهاند»، افزود: گروههاي راست پايگاههاي بسيار قويتري در ميان مردم دارند؛ چون مدت زمان بيشتري است كه در طبقهي سنتي جامعه فعاليت ميكنند، در حالي كه اكثريت احزاب تنها زمان انتخابات فعاليت ميكنند و شعارهاي را مطرح ميكنند و بعد ديگر كسي نيست كه اين شعارها را پيگيري كند.
مرادي ادامه داد: حزب مشاركت به عنوان بزرگترين حزب اصلاحطلب هنوز نتوانسته براي خود بدنهاي مشخص كند و دقيقا مشخص نيست كه كدام گروه و طبقهي اجتماعي طرفدار حزب مشاركت هستند ولي حزب موتلفه بدنهي مشخصتري دارند.
وي افزود: گرچه مشاركت در ساختار خود شاخههاي مختلفي چون جوانان، اصناف و غيره دارد ولي عملا هيچكدام از اينها فعال نيستند. اگر حزب مشاركت به عنوان بزرگترين حزب اصلاحطلب يك تجمع برگزار كند، مشخص نيست چند نفر را ميتواند دعوت كند.
اين فعال دانشجويي اظهار داشت: احزاب راست پايگاه متشكلتري دارند و بدنهي مردمي اين احزاب از مدتها قبل به صورت تاريخي و فرهنگي نهادينه شدهاند و از تريبونهاي سنتي چون مساجد، تكايا بهرهمند هستند و در اين صورت كساني كه مسجد ميروند بسيار بيشتر به نظرات مشخص اين گروهها توجه دارند.
عضو بسيج دانشجويي:
تقسيمبندي اصولگرا و اصلاحطلب رنگ و بويي ندارد
عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي استان تهران اظهار داشت: فعاليتهاي سياسي بعد از به بار نشستن انتخابات سوم تير به معنايي كه سابق در دانشگاه و جامعه رواج داشت وجود ندارد چراكه الان گفتمان غالب جامعه به سمت عدالتگستري و خدمترساني ميرود.
«اعتماديان» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: انشاءالله ديگر شاهد دعواهاي سياسي، جناحي احزاب مختلف و درگيريهاي سياسي كه به تبع آن در دانشگاهها بين دانشجويان رخ ميداد، نيستيم. بحث غالب جامعه از اين نوع تمايلات فاصله گرفته است، انتخابات نشان داد مردم چه ميخواهند، آنها به دنبال كار كردن و خدمترساني هستند.
وي افزود: انتخابات اخير هيچ حزبي از احمدينژاد حمايت نكرد اما او رأي آورد. جامعهي ما مرزبنديهاي غيرحزبي پيدا ميكند و آن اعتقاد داشتن به كارآيي نظام اسلامي و اصولگرايي است. اصولگرايي نه به معناي حزبي، بلكه به معناي اعتقاد واقعي به اصول انقلاب.
مسؤول بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت اظهار كرد: به مثابه همين تقسيمبنديهايي كه در جامعه رخ ميدهد، دانشگاه هم به سمت فعاليتهاي غيرسياسي كشيده ميشوند. البته دانشجوها بيداري و نظارت خود را بر حكومت و عليالخصوص دولت حفظ ميكنند و مراقبند دولت به اصولي كه اعلام كرده است وفادار بماند، تخطي نكند. به نظرم هيچكدام از طيفهاي مختلف دانشجويي علاقهاي به وارد شدن به درگيريهاي جناحي ندارند. فعالان سياسي نيز به صرف اعتبار سياسيشان ديگر جايگاهي ندارند.
وي ادامه داد: اميدواريم در دانشگاه به سمت كار علمي برويم، ما سعي ميكنيم اين حركت را تقويت كنيم و براي آن برنامهريزي كنيم تا وظيفهاي را كه مدتها به عهدهي دانشگاه بوده از ابتداي انقلاب و كمتر محقق شده است در مورد توليد علم محقق شود.
اعتماديان با بيان اينكه «تقسيمبندي اصولگرا و اصلاحطلب ديگر رنگ و بويي در جامعه ندارد»، گفت: در دانشگاه هم كسي به اين تقسيمبنديها توجه نميكند، اما كل دانشجويان فعال اجتماعي بايد نظارتشان بر دولت را از دست ندهند و به خاطر فطرت پاكي كه دارند مراقب باشند دولت به خاطر آلودگي به مسائل مادي از اصول خود منحرف نشود.
وي افزود: جا دارد كه تمام پتانسيلهايي كه اين چند سال صرف درگيريهاي سياسي شده است را بر توليد علم و بالا بردن سطح دانشگاه و البته نظارت بر كار دولت متمركز كنيم.
عضو انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير:
اصلاحطلبان استراتژي سياسيشان را مشخص كنند
عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير با بيان اين كه سردرگمي در نيروهاي اصلاحطلب مشهود است، گفت: اصلاحطلبان بايد استراتژي سياسيشان را مشخص كنند كه به كدام سمت ميخواهند بروند؟
«علي كميجاني» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: فعاليتهاي هشت سال گذشته باعث شد كه جبههي اصلاحات تا حدودي باعث تشتت سياسي و عدم سازمانيافتگي شود، به نظر ميرسد در دورهي آتي هم خيلي سخت باشد. بهزاد نبوي و برخي از اعضاي مشاركت در اعلام مواضع بعد از انتخابات بازگشت به عقب خيلي جدي داشتند و اين با توجه به شعارهايي كه در آستانهي انتخابات دادند خيلي در ارگانيسم واحد نميگنجد.
وي دربارهي جبههي دموكراسيخواهي اظهار داشت: پيششرطهايي كه براي اين جبهه گذاشتهاند ايدئولوژيك است و نميتواند فراگير باشد.
عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير در ادامه گفت: اصولگراها وظيفهي خاصي ندارند، آنها دولت را به هر حال به دست آوردند، در عرصهي سياست خارجه، قبل از اين در شكاف بين آمريكا و اروپا تا حدودي توانستيم منافع خود را تضمين كنيم، ولي الان اروپا، آمريكا و حتي كشوري مثل هند عليه ايران موضع جدي گرفتند. در عرصهي تعويض مديران كه حق آنهاست، عدم رعايت يك سري مشخصات كاملا مشهود است، عموما سوابق علمي، مديريتي و تجربي ندارند در حالي كه در كشوري كه ميخواهد راه توسعه را دنبال كنند، جايگزيني افرادي كه هيچ سنخيتي با وضع جديد ندارند دشوار است.
وي افزود: در انتخاباتهاي بعدي مثل مجلس خبرگان و شوراهاي اسلامي هم چشمانداز روشني نميبينم. اصلاحطلبان بايد استراتژي سياسيشان را مشخص كنند كه به كدام سمت ميخواهند بروند؟ سردرگمي در اين نيروها مشهود است، وضعيتشان با قانون اساسي، دموكراسي و نسبت بين دين و دموكراسي كاملا مشخص و عيان نيست. اين عدم شفافيت به نظر من به توفيق آنها در رقابتهاي آتي انتخابات ضربه ميزند، مگر اينكه فرض كنيم ميخواهند نگاهشان را از عرصهي قدرت تغيير بدهند و استراتژي ضدقدرت انتخاب كنند كه بعيد ميدانم. ما به دنبال كردن تسخير تالار قدرت مخالفيم و معتقديم بايد با تقويت جامعهي مدني و سازماندهي اجتماعي و حضور يك جنبش اجتماعي مطالبات عمومي را تحميل كرد.
كميجاني اظهار داشت: مابين نيروهاي سياسي ايران يك شكاف سنتي داريم كه در هشت سال اخير مبناي طبقهبندي نيروهاي سياسي شده و آن شكاف چپ و راست است. چپ در اينجا به معناي اصلاحطلبي و معتقدان به تغيير وضع موجود است و راستگرايان يا محافظهكاران كه به اصولگرايان موسوم شدند به نوعي به دنبال حفظ وضع موجود هستند. اين معاني براي تبيين وضعيت نيروهاي سياسي در ايران گرهگشاست.
وي افزود: در رقابتهاي سياسي ايران، عموما رقابت عادلانه و برابري شكل نميگيرد. نيروهاي راست و محافظهكار از وزن مضاعفي برخوردارند كه آن هم به دليل تقويت توسط بخشي از ساختار سياسي است. يعني بخشهايي از ساختار سياسي كه بايد در رقابتها بيطرف باشند، وارد اين معادلات شدهاند و عادلانه بودن آن را به هم زدند.
اين فعال دانشجويي گفت: گروههاي راست تا حدودي به لحاظ سابقهي تشكيلاتي از نيروهاي اصلاحطلب قويترند، به دليل اينكه راست جديد يا طيف آبادگران اكثرا سابقهي نظامي داشتند و كار كردن در چنين فضاهايي بعد تشكيلاتي آنها را تقويت كرده است. راست سنتي و نيروهاي موتلفه به دليل قدمت و سابقهشان كار تشكيلاتي مناسبتري انجام دادهاند. در بين نيروهاي اصلاحطلب هم به نظر ميرسد جبههي مشاركت سازمانيافتهترين حزب سياسي باشد و مدل نسبتا مناسبي براي نيروهاي سياسي در ايران باشد.
وي همچنين ابراز عقيده كرد: نيروهاي ملي مذهبي، شوراي 35 نفرهاي هستند كه در برخي مسايل عقايد به شدت متكثر و متفاوتي دارند. بعضيها به عرصهي سياست سوسياليستي نگاه ميكنند، برخي به ولايت فقيه اعتقاد ندارند يا با ساختار سياسي مرزبندي دارند. بعضي به دنبال تغيير بنيادين و اساسي در ساختار سياسي هستند و برخي ديگر نه. به نظر ميرسد نهضت آزادي هم به دليل دوري از قدرت و عدم فعاليت جدي با ركودي در ساختار تشكيلات و روابط درونگروهي مواجه شوند و صرفا عملكردشان به دادن بيانيه يا حركتهاي اعتراضي خيلي محدود و غيردامنهدار محدود ميشود و نميتوانيم ببنيم كه ميتواند جنبش اجتماعي را حول خود بسيج كنند و سازمانيافتگي سياسي داشته باشند. به نظر من اين دورهي ركودي است و ائتلاف و اتحاد دوبارهشان در مقاطع مختلف با توجه به شرايط فعليشان خيلي سخت است.
دبير جنبش اعتدال اسلامي:
طيف سياسي صاحب قدرت در توزيع قدرت مناسب برخورد كند
دبير جنبش اعتدال اسلامي(انجمنهاي اسلامي دانشجويي) توصيه كرد كه آن طيف سياسي كه در دولت در مجلس حضور دارد در توزيع قدرت مناسب برخورد كند و اصلاح طلبان نيز يك منتقد منصف براي دولت باشند.
«لطفعلي عيوضي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا گفت: پس از انتخابات اخير فعالان سياسي به دو موضع تقسيم شدند گروهي كه از موضع اپوزيسيون منتقد به جايگاه حاكميت منتقل شدند و گروه ديگر كه از جايگاه حاكميت به گروه منتقد تبديل شدند. مجموعهاي كه موفق به استقرار در قوهي مجريه شدند با بحثهاي اصولي درگير هستند از جمله اين كه بتوانند در مديريتهايي كه بلاتكليف هستند گام مثبتي بردارند البته اين كه در توزيع مديريتها تا چه حد با شرايط آرماني فاصله داريم مبحث ديگري است. اما نكتهي مهم اين وجود نيروهايي است كه سابقا فعال سياسي نبوده و اكنون در فرصتهاي مديريتي قرار ميگيرند.
وي در ادامه با اشاره به گروههايي كه مناصب قدرت را ترك كردند گفت: در شرايط كنوني در گروههايي همچون جبههي مشاركت، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و مجمع روحانيون مبارز كه قدرت را ترك كردند زودرسترين تحول قابل مشاهده، تشكيلات حزبي ايجاد شده از سوي آقاي كروبي بود.
عيوضي همچنين به تشكيل دو جبههي ديگر در اين جاح سياسي اشاره كرد و افزود: به نظر ميرسد در شرايط كنوني تركيبها و دوري و نزديكيهايي كه اين گروهها با هم دارند را نميتوان خيلي واقعي دانست، به دليل آن كه شايد آنها هنوز متاثر از فضاي دوران اصلاح طلبي و شكست در انتخابات اخير باشند، اما به هر حال براي اين كه مجددا به يك آرايش واحد برسند نبايد شرايط دورهي قبل را مبناي آرايش فعليشان قرار دهند.
وي ادامه داد: افرادي كه از قوهي مجريه خارج شدند در حال حاضر به طور كلي دو وظيفه عهده دارند، يك وظيفه نسبت به خودشان است كه ببينند چرا قدرت را از دست دادند و همچنين در تعاملشان با دولت يك منتقد منصف باشند يعني معايب كار را ببينند و در عين حال آن را نقد كنند.
دبير جنبش اعتدال اسلامي همچنين اظهار داشت: طيفي كه قواي مجريه و مقننه را به دست آوردند اگر در توزيع قدرتي كه براي خود پيش بيني ميكنند مناسب برخورد نكنند نه تنها فرصت همكاري در آرمان مشترك را از دست ميدهند بلكه ممكن است دچار تفرق و تشتت شوند.
عضو انجمن اسلامي دانشجويان:
اصلاحطلبان از رخوت بيرون بيايند
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اينكه «بخشهاي منطقگراي جناح راست بايد بخشهاي راديكال و تندرو را تعديل كند»، وظيفهي جناح مقابل را نيز در حوزهي سياسي، مشابه خواند.
«يونس رشيدپور» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: به نظر من فضاي سياسي كه محصول عمل سياستمداران و الزامات يك جامعه است را نميتوان به صورت خطي يا تك بعدي در نظر گرفت چراكه اين فضا نوعي كنش و واكنش است بين فعالان سياسي با سياستگذاران و با توجه به اينكه نيروهاي سياسي ما، يعني جناح راست و جناح چپ يا به عبارت بهتر نيروهاي درون و خارج از حاكميت هستند انتظار ميرود هر دو گروه منطقي حركت كرده و حقوق يكديگر را به رسميت شناخته و در پي حذف يكديگر نباشند.
وي ادامه داد: اصلاحطلبان با توجه به اينكه در انتخابات شكست خوردند، انتظار ميرود اصطلاحا به تعطيلات نروند، بر عملكرد قوا نظارت كرده و به عنوان منتقد اين جريانات، ضعفها را نشان داده و نقش نظارتي داشته باشند. در واقع بايد بتوانند گفتمان اصلاحطلبي را از طريق حاملان خود به توده معرفي كنند و نقش خود را به عنوان منتقد در تمام عرصهها حفظ كرده و با داشتن رسانه بتوانند اثربخشي انتقادي خود را بالا برده و نقش نظارتي را از طريق جامعهي مدني، ابزار و همهي امكانات، ايفا كنند.
رشيدپور همچنين دربارهي وظايف اصولگرايان در حوزهي سياسي خود تصريح كرد: جناح اصولگرا، بايد حقوق اقليت يعني تفكري چند ميليوني كه در انتخابات كانديداي پيروز نداشتند و نيز تفكري كه آراي خاموش را به خود اختصاص داد، به رسميت شناخته و سعي در حذف آنها نداشته باشند.
دبير فرهنگي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي، با بيان اين كه «ريشهي بسياري از نابسمانيهاي كنوني، نتيجهي خلا حضور منتقدان مؤثر است»، افزود: اگر بخواهيم درس منطقي از آن دوران بگيريم اين است كه فراموش نكنيم خاموش كردن صداي مخالفي كه از واقعيات سخن ميگويد، ضد منافع ملي است.
رشيدپور در ادامه «به رسميت شناختن حقوق محذوفان» را عملي منطقي و مورد انتظار از جناح راست دانست و خاطرنشان كرد: كما اينكه از اصلاحطلبان نيز انتظار ميرود از رخوت و سستي بيرون بيايند چراكه بخشي از عمل اصلاحطلبان مشروط به عمل جناح راست است.
وي همچنين سه ضعف عمدهي اصلاحطلبان را عدم داشتن تشكيلات منسجم و فراگير، ضعف مالي و همچنين عدم پشتوانهي اجتماعي عنوان كرد و افزود: اصلاحطلبان به طور مشخص بايد چند راهكار را در نظر بگيرند، يعني بايد از حوزهي نخبهگرايي خارج شده و روشنفكران به بازسازي تشكيلاتي خود بپردازند. حتي معتقدم بايد به صورت حزبي فعاليت كرده و همچنين از نظر فكري و به طور مستمر با اعضاي فعال و غيرفعال خود از لحاظ تئوريك ارتباط داشته و بازسازي فكري ايجاد كنند.
رشيدپور در ادامه وظيفهي گروههاي حامل را انتقال معاني كلي، بسيط و پيچيدهي بدنه و تودهي جامعه خواند و تأكيد كرد: بدون وجود گروههاي حامل، راهي وجود ندارد كه روشنفكران گفتمان خود را به توده منتقل كنند و به نظر من اصلاحطلبان براي كسب مجدد آراي عمومي بايد به اين گروه توجه بيشتري داشته باشند، همچنين آنها بايد بتوانند حول محوري گرد آمده و به يك گفتمان مشترك برسند.
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اينكه «داشتن منابع مالي و قدرتمند يكي از دلايل ابتكار عمل جناح راست در زمينهي فراهم كردن پشتوانهي اجتماعي است»، افزود: دليل ديگر افزايش شور و نشاط حاصل از پيروزي در انتخابات است و به نظر من از نظر تشكيلاتي وضعيت جناح اصولگرا به مراتب بهتر و از نظر دروني منسجمتر از اصلاحطلبان است و به هر حال، اگر اصلاحطلبان ميخواهند دوباره در عرصهي قدرت حضور يابند، راهي ندارند به جز جذب آراي عمومي و تصحيح اشتباهات گذشته چراكه از طريق نهادهاي انتصابي شانسي نخواهند داشت و در واقع بايد گفت؛ پيشنياز حضور مجدد اصلاحطلبان كسب آراي عمومي است.
انتهاي پيام