/وضعيت ناگوار تختجمشيد (پارسه پايان مي يابد؟/ 23 تختجمشيد در سالهاي اخير وضعيت بسيار مناسبتري داشته فعاليتها در تختجمشيد در تمام سطوح بينالمللي باشد
يك باستانشناس تاكيد كرد: هر چند تختجمشيد (پارسه) در سالهاي اخير وضعيت بسيار مناسبتري نسبت به سالهاي گذشته داشته است، اما بايد از شرايط فراهم شده اخير براي آن استفادههاي بهتر كرد. عليرضا عسگري در گفتوگو با خبرنگار ايسنا با بيان مطلب بالا افزود: در واقع فعاليتها در تختجمشيد (پارسه) در تمام سطوح بهتر است بينالمللي باشد، از كاوش و مطالعات تحقيقاتي گرفته تا مسايل مربوط به بازديدكنندگان، به عنوان مثال در حوزه باستانشناسي در سطح بينالمللي بهتر است كه هيچ كاوشي صورت نگيرد، مگر در موارد ضروري و بهتر است اين بررسيها در سطح، اما با تكنولوژيهاي پيشرفته باشد. وي افزود: در ديگر موارد نيز از آنجا كه تختجمشيد محوطههاي جهاني است، پيشنهاد ميكنم فعاليتها به همراه كارشناساني از چند كشور مختلف انجام گيرد، حتي مديريت تختجمشيد (پارسه) را نيز ميتوانيم اينگونه تشكيل دهيم. عسگري عنوان كرد: يكي از مهمترين موارد همكاريها در محوطه تختجمشيد (پارسه) فرستادن افراد به خارج از كشور براي ديدن آموزش هاي لازم است و اگر چنين چيزي ممكن نيست، عدهاي از اين كارشناسان دعوت شده و تبادل اطلاعات شود. به گفته اين باستانشناس، متاسفانه پروازهاي خارجي در حال حاضر دركشور منحصر به مديران شده و افراد به سمتي ميروند كه در دوران مديريتشان چيزي براي خودشان بدست آورند. چنين مشكلي ممكن است در نهادي مثل وزارت نفت مشكل ايجاد نكند اما در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري حتما مشكلاتي ايجاد ميكند. وي اضافه كرد: اميدواريم همانطور كه كار در سطح بينالمللي در حوزه باستانشناسي پيگيري ميشود، در مرمتها نيز چنين باشد. متاسفانه در اين حوزه اتفاقاتي كه ياد و خاطره آنها در ذهن وجود دارد، مربوط به چهل سال پيش است. مگر ميشود گفت جايي مثل تختجمشيد (پارسه) در گذشته به مرمت احتياج داشت و امروزه ندارد؟ اين امر بايد بايد جدي گرفته شود. عسگري گفت: تختجمشيد (پارسه) تنها حلقه از مهمترين حلقههاي پيوند ارضي تمدن ايراني و پيوند اين فرهنگ با تمدن جهاني است كه همه در هر كجاي سرزمين ايران اين مكان را از آن خود ميدانند و اين بهترين عامل براي وصال فرهنگي تاريخي جامعه ايراني است به ايران انسجام و وحدت ميبخشد. وي ادامه داد: ايران بدون تختجمشيد (پارسه) و ديگر محوطههاي باستاني، گذشتهاي عاري از تفكر و فرهنگ است. اين باستانشناس اضافه كرد: چطور ميتوان پذيرفت از چهارده هزار عنوان مقاله و كتاب نگاشته شده در مورد امپراتوري هخامنشي هيچ استفادهاي نشود؟ اين به معني بياطلاعي و يا بيتوجهي ما به علوم انساني در دانشگاههاست. ما در بستر گذشته شكل گرفتهايم و به همين دليل مجبوريم كه از عناصر شكلدهنده فرهنگ گذشته خود آگاهي بدست آوريم. چگونه است كه در سده سوم هجري در نظاميه بغداد نهضت ترجمه شكل ميگيرد و يا اروپا در دوره رنسانس با پيوند گشذته به جهشي فرهنگي ميرسد و ما همچنان گرفتار غرور انديشههاي كاذب دورههاي قبل كه فاتح بودهايم، هستيم؟! عسگري گفت: به طور كلي تحول پايدار در محوطههاي تاريخي نبايد تبديل به مسايل سياسي و يا سوء استفادههاي مديريتي شود. مديران محوطههاي مهمي چون تختجمشيد (پارسه) يا بايد خودآگاهي لازم را داشته باشند و يا در تلاش براي جذب افراد آگاه باشند. وي در پايان گفت: سنگهاي بيرون آمده در كاوشهاي آبراههاي تختجمشيد بعد از گذشت چند ماه در معرض آفتاب بوده و آثار سوختگي روي آنها قابل مشاهده است، چرا نبايد اين محل بهترين آزمايشگاه را با بهترين كارشناسان داشته باشند، متاسفانه هنوز افراد خبره نيز در اين محوطه نداريم. انتهاي پيام