علت فاصلهي متقابل احزاب و اقشاري از جامعه چيست؟ آيا اقشاري وجود دارد كه نيازهاي سياسي آنها از طريق احزاب مطرح نشود؟ تريبون اين اقشار براي بيان نيازهايشان در حوزهي سياسي چيست؟
تعدادي از فعالان دانشجويي در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به اين پرسشها پاسخ دادهاند كه حاصل آن در پي ميآيد.
اقشار سطح پايين اقتصادي به نظام حزبي نياز دارند
عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي گفت: اقشاري كه مورد بيتوجهي حوزهي سياسي قرار گرفتهاند، براي بيان خواستههاي خود نياز به نظام حزبي دارند.
«سيدجليل موسوي»، در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: بيشترين قشري كه مورد بيتوجهي فعالان سياسي قرار گرفتند اقشار سطح پايين جامعه از نظر اقتصادي هستند.
وي در توضيح خود اظهار كرد: انتخابات اخير با شعارهاي مطرح شده توانست از خلاء موجود در عدم توجه روشنفكران به اين قشر جامعه سوء استفاده كند.
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تهران، تاكيد كرد: اگر دامنهي فعالان سياسي را در نظر بگيريم تمام اقشار جامعه را تحت پوشش قرار ميدهند ولي اگر اين دامنه را محدود به احزاب و گروههاي خاص كنيم ميتوان به اقشار خاص توجه كرد.
موسوي در ادامه گفت: فضاي به وجود آمده در چند سال اخير ناشي از اصلاحات بود و دوستان اصولگرا و محافظهكاران به كار سياسي و حزبي اعتقاد پيدا كردهاند و با شكلگيري آنها دامنهي اقشار جامعه كه وابستگي فكري، حزبي و يا اعتقادي داشتند افزايش پيدا كردهاند.
موسوي گفت: چيزي كه در اوج بحران روشنفكري ايران در هشت سال گذشته اتفاق افتاد اين بود كه سطح توقعات جامعه توسط برخي احزاب بالا رفت به طوري كه خواستهاي بعضي اقشار جامعه ناديده گرفته شد.
وي اضافه كرد: اقشار سطح پايين جامعه از نظر اقتصادي علاوه بر آزادي بيان، عدالتخواهي و ... چيزهاي ديگري مثل معيشت، اقتصاد و رفاه نيز احتياج داشتند كه متاسفانه از سوي روشنفكران كه در آن برهه بيانگر نياز جامعه شده بودند ناديده گرفته شد.
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تهران، گفت: بخش عظيمي از اين قشر در سال 76 با شعارهاي توسعهي سياسي و آزادي خاتمي در ايران پيش رفت و فكر ميكنم اين قشر داراي سطح سياسي بالايي هستند اما علت اين تغيير موضع عدم توجه روشنفكران به خواستهها بود و مشكل از طرف اين اقشار نبود. اگر در سالهايي كه اوج خواستهاي سياسي نخبگان و روشنفكران جامعه بود حداقل به دغدغههاي اين قشر توجه ميشد ارتباط آنها با فعالان و روشنفكران بهتر بود. اقدام جدي براي توجه اين اقشار به سمت روشنفكران و فعالان صورت نگرفت و اگر سطح معقولانه توقعات جامعه از طرف روشنفكران حفظ ميشد در حال حاضر به اين فضا نميرسيديم.
وي همچنين اظهار كرد: مشكل احزاب ما اين است كه بدون برنامهي خاص حزب خود را شكل ميدهند و با شعارهاي مختلف چند پست كليدي كشور را ميگيرند، در حالي كه به كسي پاسخگو نيستند.
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تهران، گفت: جامعه بايد خواستههاي خود را از احزاب بخواهد، اين در حالي است كه متاسفانه ديدگاه مردم نسبت به آنها مناسب نيست و اين احزاب نتوانستند اعتماد مردم را جلب كنند. مردم بايد بازخورد تفكرات و برنامهها را ببينند تا بتوانند به سمت احزاب روند.
موسوي در پايان گفت: در نظام اجتماعي لازم نيست جامعه را به سمت خاص ببريم، فقط كافي است نشانههاي منطقي را پيشروي آن قرار دهيم ،در اين صورت جامعه خود به خود به آن سمت ميرود.
اقشار مختلـف حـزب تشكيل دهند
دبير سياسي جامعهي اسلامي دانشجويان، احزاب فعلي را بيشتر محفل دانست تا حزب، بر تقويت زمينهي اعتماد اقشار مختلف به احزاب تاكيد كرد و گفت: اقشار مختلف به تشكيل حزب بپردازند يا احزاب كنوني سطح پوشش خود را فراگيرتر كنند.
« اميرحسين خليلي » در گفتوگو با خبرنگار سرويس سياسي ايسنا، اظهار داشت: با توجه به اينكه احزاب در كشور ما عمدتا از دانشگاهيان و مديران تشكيل يافتهاند لذا بيشتر اين دو قشر را همپوشاني ميكنند؛ طبقات مرفه علاقهاي به حزب ندارند و بيشتر به دنبال منافع اقتصادي خود هستند. طبقات فرودست جامعه نيز به دليل مشكلات اقتصادي فرصتي براي اينگونه كارها ندارند و همواره در تلاش به دست آوردن نان شب هستند، لذا مخاطب احزاب مدرن، يعني احزاب امروزي بيشتر طبقات متوسط جامعهي شهري هستند و طبقات مرفه و حاشيه نشينان حضوري در احزاب ندارند. اما يكي ديگر از اقشار مهمي كه سهمي در احزاب ندارند روستاييان و كشاورزان هستند كه نه در احزاب حضور دارند و نه حتي نمايندهاي براي خود دارند، در صورتي كه كشاورزي يكي از اركان توسعهي كشور است.
دبير سياسي جامعهي اسلامي دانشجويان در ادامه با بيان اينكه «نيازهاي اين اقشار اغلب در زمان انتخابات توسط كانديداها بيان ميشود» افزود: اعلام حضور اين اقشار يا به شكل مسالمت آميز و به صورت اعتصاب و يا راي دادن و يا به شيوهي غيرمسالمت آميز يعني شورش و آشوب است و يكي ديگر از مهمترين گونهي اعلام حضور اقشاري كه در احزاب حضور ندارند و احزاب نميتوانند آنها را نمايندگي كنند، ايجاد جنبشهاي اجتماعي است كه در عصر حاضر موضوعيت ويژهاي پيدا كرده است.
وي ادامه داد: به نظر من جنبشهاي اجتماعي در كشور ما همواره رقيب احزاب بودند و حتي توانستند احزاب را هم شكست دهند، به ويژه در مواقعي كه احزاب هدفشان كسب قدرت بوده در كشور ما بيشتر اين جنبشها بودند كه به طور فصلي عمل كردند، لذا احزاب در كشور ما خيلي توفيقي نداشتند.
خليلي دربارهي علت كم رقبتي مردم به احزاب و تشكلها تصريح كرد: ساخت فرهنگي كشور ما با ساخت فرهنگي كشورهاي غربي كه در آنها پروتستانيزم رخ داده، بسيار متفاوت است و لذا هنگامي كه ابزاري از آنها گرفته و بخواهيم آن را عينا در جامعه پياده كنيم، خواهيم ديد كه عمل نميكند چرا كه مردم ما فطرتا خدامحورند و به خدا، اسلام و اهل بيت علاقهمند بوده، استكبار ستيز هستند، لذا وقتي ميبينند هم و غم احزاب كسب قدرت است و گاهي هم حتي براي كسب قدرت به بيگانگان چشمك ميزنند، ديگر علاقه و انگيزهاي براي شركت در احزاب ندارند.
وي در ادامه تاكيد كرد: اگر احزاب بخواهند مردم به آنها علاقمند شوند، بايد خدا محوري كه همان بحث ولايت است و شهيد بهشتي بر آن تاكيد ويژهاي داشتند و همچين روحيهي استكبار ستيزي در آنها جاري شود يعني احزاب بايد رابطهي خود را با خدا تعريف كنند.
خليلي با اشاره بر فصلي بودن احزاب گفت: فصل انتخابات، فصل فعاليت احزاب است و پس از آن، احزاب به صورت نيمه تعطيل تبديل ميشوند، زيرا اعضاي احزاب اكثر از مديران ارشد هستند كه پس از انتخابات فرصتي براي پرداختن به حزب ندارند، در صورتي كه حزب نياز به صرف وقت، كادرسازي و برنامهريزي دارد، چرا كه ترتبيت نيرو يكي از مهمترين بحثهاي حزب است و بايد مباحثي را كه در دانشگاهها به دانشجويان آموزش داده نميشود، در احزاب به جوانان و دانشجويان آموزش داده شود. هم چنين بحث فقدان مانيفست، استراتژي و برنامه نيز يكي از مشكلاتي است كه احزاب دارند.
اين فعال دانشجويي گفت: گروههايي كه نام حزب را به دنبال خود يدك ميكشند، حزب نيستند، بلكه يك محفل هستند و طبيعي است كه نميتوانند در ميان مردم جايگاه داشته باشند و زماني كه مردم ميبينند اين گروهها گاهي و هر چهار سال يكبار نزديك انتخابات پديدار شده و همه به دنبال كسب راي هستند اين باعث بدبين شدن مردم به احزاب ميشود، لذا اين موارد عللي است كه باعث ناكارآمدي احزاب در كشور ما ميشوند.
وي در ادامه با تاكيد بر لزوم نهادينه شدن رقابت در احزاب متناسب با فرهنگ جامعهي ايران، آن را يكي ديگر از موارد براي ايجاد انگيزه و رغبت در مردم دانست و خاطر نشان كرد: همچنين عضويت مردم در احزاب، بايد براي مردم و احزاب سود و منفعتي داشته باشد كه اين سود ميتواند سياسي، مادي يا معنوي باشد.
خليلي در ادامه افزود: نيازهاي اقشاري كه كمتر مورد توجه هستند يا بعضا به طرق غير سازمان يافته توسط احزاب رقيب يا جريانات منتقد بيان ميشود و با توجه به اينكه نيازهاي اقشار معلوم است و در آن ابهامي وجود ندارد، اما فقدان يك شيوهي سازمان يافته و تعريف شده باعث ميشود كه گروه منتقد دولت اين نيازها را در زمان انتخابات بيان كند اما پس از به قدرت رسيدن معلوم نيست تا چه حد به اين گفتهها وفادار بماند. لذا اگر اين احزاب تعريف شده و بخشي از آنها به صورت نهادينه شده اين مطالبات را بيان كنند و اقشار هم به احزاب اعتماد داشته باشد، شيوهي بهتري است تا دل بستن به يك كانديداي انتخاباتي، چرا كه كانديدا دنبال كسب راي است.
وي در ادامه تاكيد كرد: به نظر من يا اقشار مختلف به تشكيل حزب بپردازند يا احزاب كنوني سطح پوشش خود را از طريق فراگيركردن نشريات و ارگانهاي خود و گسترش دفاترشان فراگيرتر كنند، مثلا با برنامهريزي در روستاها بتوانند با بخشهايي از اين اقشار و نمايندگان آنها ارتباط برقرار كرده و نظرات آنها را جلب كنند. به نظر من اكنون يعني پس از انتخابات زمان مناسبي است براي احزابي كه نميخواهند فصلي عمل كنند و فعاليت و نيروسازي كنند از طرق مختلف مثلا فعاليتهايي را در زمينهي براي فعاليت در روستاها آغاز كنند تا از مهاجرت آنها به شهر جلوگيري كنند و از اين طريق كشاورزي توسعه پيدا خواهد كرد.
خليلي اساسا عضويت در تشكلها را مناسب دانست و گفت: شهيد بهشتي همواره به خواهران و برادران دانشجو توصيه ميكردند كه در يكي از تشكلهاي سياسي فعاليت كنند و به هر حال بحث تحزب همواره مد نظر بزرگان نظام همچون شهيد بهشتي، مقام معظم رهبري كه دبير كل حزب جمهوري بودند، آقاي هاشمي و آقاي خاتمي كه سابقهي تحزب دارند و ... بوده است.
وي در پايان تاكيد كرد: احزاب ما بايد افرادي مانند رتبههاي اول كنكور يا المپياديها را جذب كرده و نهادهايي در كنار آنها تعبيه كرده كه ميتوانند با ساير نهادها و اساتيد دانشگاهها ارتباط برقرار كنند و چنانچه فاكتورهايي كه مورد نياز مردم است داشته باشد، مردم اعتماد شان به آنها بيشتر خواهد شد.
روستاييان به ظاهر تأثيرگذاري كمي در سياست دارند
مسؤول بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت گفت: خواست سياسي عموم جامعه خدمت است و مردم انتظار خدمتگزاري و ارتباط صادقانهي مسؤولان با مردم را دارند.
« اعتماديان » در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: مردم با انتخاب كسي كه شعار، عملكرد و خدمتگزاري داشت، نشان دادند كه خواستهي اصليشان چيست.
وي دربارهي اقشار ناديده گرفته شده توسط احزاب افزود: در كل، نسبت به نقش روستاييان كمتر پرداخته ميشود در حالي كه اينها توليدكنندگان واقعي هستند ولي امكاناتشان كم است و به ظاهر تأثيرگذاري كمي در سياست دارند.
اين فعال دانشجويي همچنين گفت: جامعهي ما نياز به بازتعريفي از نقش و جايگاه احزاب دارد چراكه اين موارد به صورت شفاف تعريف نشده و ما تعريفي وارداتي با مباني انديشههاي غرب داريم و آنچه از احزاب و هدف آنها به چشم جامعه ميرسد با زيرساختها و مناسبات اجتماعي هماهنگ نيست.
وي اضافه كرد: در آن تعريف به هدف رسيدن به قدرت است و افراد اين حزب قدرتطلب و جاهطلب هستند، امري كه در فرهنگ ما مذموم شمرده ميشود. يكي از دلايل اقبال كم مردم همين امر است.
اعتماديان گفت: جايي كه اقبال افراد به احزاب زياد است، اهداف متعالي براي حزب تعريف كردهاند و مردم احساس ميكنند هدف قدرتطلبي در حاكميت نيست، بلكه راه ارائهي طرحها و راهكارهاي مثبت براي كشور و كادرسازي براي حكومت است، در حالي كه در جامعهي ما افراد بسيار كمي به سمت حزب ميروند.
وي راهكار اصلي ترغيب مردم به مشاركت در فعاليتهاي سياسي را بازتعريف مجدد نقش و جايگاه احزاب خواند و افزود: در جامعهي اسلامي مبنا واحد و اصول از پيش تعريف شده است، پس بايد ديد اختلاف دو گروه بر سر چيست؟
وي اضافه كرد: اگر منظور از مشاركت مردم، نظارت بر كار دولت باشد به نظر ميرسد اعتماد مردم به دولت و دولت را از آن خود دانستن منجر به افزايش نظارت آنها ميشود.
احزاب ما فقط در زيرزمينها جلسه برگزار ميكنند
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير، گفت: در كشور ما از عنوان حزب فقط اين گونه استفاده ميشود كه افراد همفكر بعضا در زيرزمينها و اتاقهاي بسته جلسه برگزار ميكنند كه توافقات حاصل شده و نسخههاي نوشتهشده در آنها نميتواند براي كل جامعه معتبر باشد.
«مسعود دهقان»، در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان (ايسنا)، اظهار داشت: حزب بايد بين دانشجويان، زنان و گروههاي فعال عرصهي جامعه پل ارتباطي داشته باشد. بسياري از فعالان سياسي، كساني كه تحت عنوان اصلاحطلب ناميده ميشوند به صورت صريحتر و كساني كه به نام محافظهكاران مطرح شدهاند كمتر به آن توجه دارند ولي همه متفقالقول هستند كه چيزي به عنوان حزب با معيارها، استانداردها و نرم بينالمللي در حال حاضر نداريم.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه «مجموعههاي تحت عنوان احزاب بايد براي برقراري ارتباط با جامعه دعواهاي خصلتي را كنار بگذارند»، اظهار داشت: متاسفانه به دليل توسعهنيافتگي، تجربهي كار جمعي ما با هم پايين است و در نتيجه ارتباط چنداني با هم نداريم كه اين مشكل بايد رفع شود اما با توجه به عملكرد گذشتهي احزاب به ويژه احزاب اصلاحطلب، اميد زيادي به اين مساله نداريم.
دهقان دربارهي نياز سياسي اقشار مختلف، تصريح كرد: به طور كلي همه جامعهي ايدهآلي را ميپسندند، اگر اين جامعه محقق شود مطالبهي دانشجويان آزاديهاي آكادميك است كه يك بعد آن وجود ارتباط منطقي بين تشكلهاي دانشجويي و مجموعهي سيستم حكومتي است و ديگر اينكه هر تشكلي بتواند با توجه به ايده و فكري كه دارد – چه در ايدئولوژي رسمي حكومت بگنجد يا نه – نظرات خود را مطرح كند. بخشي از مطالبهي سياسي قشر كارگر وجود ارتباط منطقي بين كارگر و كارفرما و قشر زنان برطرف شدن قرائتهاي متحجرانه از دين و فرهنگ باستاني است.
وي دربارهي چگونگي طرح مطالبات توسط اقشار فوق، گفت: اگر تريبون را اين طور معنا كنيم كه جايي وجود داشته باشد كه نظرات به صورت شفاف براي كل جامعه عنوان شود، آنها هيچ تريبوني ندارند. چرا كه رسانههاي موجود مجبورند در قالبهاي رسمي كار كنند، در نتيجه بسياري از مطالبات و گفتههاي اين گروه براي مردم مشخص نيست.
اين عضو انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير، يكي از علل رغبت كم مردم به احزاب را «عملكرد غلط احزاب قبل از انقلاب و بياعتمادي مردم نسبت به حزب توده» خواند و افزود: بعد از انقلاب هم به دليل نوع نگرش مسوولان، احزاب مورد استقبال قرار نگرفتند، وقتي چند نوع حزب به وجود بيايد نوعي تكثر در سياست پديد ميآيد. سال 76 كه خاتمي با شعار توسعهي سياسي وارد صحنه شد بسياري از فعالين عرصهي جامعهي مدني فكر كردند زمينهي مساعدي به وجود آمده است و سعي كردند پارامترهاي مختلفي كه در جامعهي مدني وجود دارد را به وجود بياورند ولي عملا به خاطر مسايل و مشكلاتي كه در اين حركت اصلاحي به وجود آمده بود، نوعي ياس به ويژه از سال 79 در جامعه ايجاد شد.
دهقان گفت: اولين جايي كه ياس به سراغ آن آمد دانشگاه بود. بعد از اتفاقاتي مثل 18 تير 78، ترور حجاريان، قضيهي كنفرانس برلين، برگزاري آنچناني دادگاه متهمان پروندهي 18 تير و حمله به اردوي دفتر تحكيم وحدت در خرم آباد از يك سو و اختلافات افكنيهايي كه توسط بسياري احزاب اصلاحطلب در مجموعهي جنبش دانشجويي به ويژه انجمنها و تحكيم ايجاد شد، نوعي ياس و رخوت در جامعهي دانشگاهي ايجاد شد كه در نتيجهي آن دانشجويان نسبت به فضاي سياسي و انتخاباتهاي بعدي با ديدهي ترديد نگريستند و مثل سابق برخورد نكردند.
وي اضافه كرد: به دليل اينكه دانشجويان پل ارتباطي بين روشنفكران و تودهي مردم بودند، احزاب مورد توجه مردم قرار نگرفتند و تلاشهاي محدودي كه براي جلب آرا و نظرات مردم توسط احزاب اصلاحطلب انجام شد نتيجهي خاصي در برنداشت. در اين انتخابات هم جبههي مشاركت، نهضت آزادي و سازمان مجاهدين نميتوانند ادعا كنند چهار ميليون راي دكتر معين از سوي طرفداران آنها بوده، بلكه عدهاي با وجود نقد به اين احزاب به دليل نوع مطالبات خود به دكتر معين راي دادند و رغبت خاصي از طرف مردم صورت نگرفته است.
وي همچنين گفت: تشكلهاي دانشجويي هم از اين امر مستثني نيستند. طبيعي است كه براي هر فعاليتي به ويژه فعاليت سياسي بايد هزينهاي پرداخت، اين روزها نيز هزينهي فعاليت سياسي براي جامعه كاملا مشخص شده است. همچنين سياستهاي جديدي كه وزارت علوم و به طور ويژه دانشگاهها اتخاذ كردهاند منجر به اين ميشود كه دانشجويان به جاي فعاليتهاي فوق برنامه اعم از سياسي، فرهنگي و اجتماعي وارد حوزهي درس و تحصيل ميشوند و به سياست توجهي نميكنند. لذا اقبال دانشجويان از آنچه دههي هفتاد بود، كمتر ميشود و مجموعهي دانشجويي دچار مشكلات و نوسانهايي ميشوند.
ديوار بياعتمادي مردم به احزاب بايد از بين برود
دبير سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي شريف گفت: مردم بايد حس كنند سياستمدار به حرف خود عمل ميكند و يا به آن عقيده دارد و فكر نكنند كه آنها را به عنوان بازيچه در يك مقطع خاص براي رسيدن به خواسته خود ميخواهند.
«محمدعلي طاهريان» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ادامه داد: بخش عظيمي از مردم جامعه از جمله كارمندان، مردم كوچه و بازار و ... مورد بيتوجهي فعالان سياسي قرار دارند كه ميتوان بياعتمادي موجود در رفتار مردم را از دلايل آن نام برد و اين افراد معتقدند احزاب بيشتر به منافع خود فكر ميكنند و براي رسيدن به پست و مقام مردم را فراموش ميكنند.
دبير سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي شريف اظهار كرد: در اولويتبندي عام مردم، خواست سياسي آنها را كمرنگ ميبينم، به اين دليل كه مردم بيشتر به مسائل اقتصادي و معيشت توجه دارند ولي اگر امور سياسي بتواند به حل اين مسائل كمك كند ممكن است به اين امور نيز توجه كنند.
طاهريان در ادامه گفت: اگر گروهي بناي كار خود را خواست مردم قرار دهد ميتواند در برقراري ارتباط با آنها موفق باشد، مثلا در بحث هستهيي خواست مردم برخورد مقتدر در اين باره بود، در اين صورت اگر ديوار بياعتمادي از بين رود مردم رويكرد خوبي نسبت به گروههاي سياسي پيدا ميكنند.
وي تأكيد كرد: مردم كاركردها و زمينههاي فعاليت فعالان سياسي را دقيقا نميشناسند و بيشتر شاهد سياسيبازي بودند تا اينكه گروهي سياستمدارانه كار كند. در كشورهاي ديگر يك حزب يا گروه سياسي كميسيونهاي مختلف اقتصادي - فرهنگي دارند يا سخنگوي امور زنان و حتي كارشناس خاص خود را دارند ولي در كشور ما فعالان سياسي صرفا يك گروه هستند كه دربارهي بعضي مسائل پررنگ عمل ميكنند و بالعكس.
دبير سياسي بسيج دانشگاه صنعتي شريف ادامه داد: فعالان سياسي بايد ساختار مدوني ارائه دهند و بايد در اعمال سياست حرفهيي عمل كنند، در اين صوت ديدگاه مردم به امور سياسي كاملا عوض ميشود و رويكرد به آنها پرشور خواهد شد.
طاهريان گفت: بحث سياست ثانويه است يعني مردم بايد در وهلهي اول به يك سري از حداقلها دست پيدا كنند و آزادي فكر داشته باشند تا بتوانند به امور سياسي بپردازند.
در آينده، احزاب گمنام ميدرخشند
عضو شوراي مركزي سازمان ادوار تحكيم وحدت گفت: احزاب امكانات ارتباط با توده و امكان استفاده از ابزارها را ندارند، اما براي عبور از اين شرايط بايد فعال باشند. به نظرم احزابي بتوانند در آينده با مردم ارتباط برقرار كنند و بدرخشند كه گمنام هستند.
«باقر علايي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: فقط يك گروه از احزاب ميتوانند موفق باشند، احزابي كه با گروههاي مرجع ارتباط تنگاتنگ داشته باشند، از جمله دانشگاهيان و روشنفكران و از آنجايي كه دانشگاهها محيط آمادهاي براي فعاليت است بنابراين احزابي كه بتوانند با گروههاي مرجع ارتباط منطقي داشته باشند ميتوانند داراي بدنهي مردمي قوي باشند.
وي افزود: در واقع ميتوان گفت يكي از مهمترين علل پيروزي امام(ره) در انقلاب اسلامي اين بود كه گروههاي مرجع مانند دانشجويان، دانشگاهيان، مساجد و روحانيون متحد شده و پشت ايشان ايستادند.
اين عضو سازمان ادوار تحكيم وحدت ادامه داد: متأسفانه در كشور ما، احزاب از بالا به پايين شكل گرفته و عدهاي كه در رأس قرار دارند تصميم ميگيرند و سايرين بايد از آنها پيروي كنند، بنابراين نقيصهي اصلي و بزرگ احزاب اين است و در نتيجه تا زماني كه در قدرت هستند رونق دارند، به محض خروج از قدرت بلافاصله افول ميكنند، حتي در قدرت به واسطهي از بالا به پايين عملكردنشان اختلافات شديد دروني پيدا كرده و اين موضوع كاملا با مردمي بودنشان ارتباط مستقيم دارد.
علايي با اشاره به شكلگيري نادرست احزاب در كشور ما اين را دليلي بر سست شدن بدنهي آنها و تضعيف ارتباطشان با مردم دانست.
وي در ادامه گفت: اگر احزاب بتوانند با اعضاي خود ارتباط برقرار كرده و مورد اقبال آنها قرار گيرند توفيق خواهند يافت. لذا اين ارتباط با بدنهي جامعه را ميتوان به دو محور قابل بررسي تقسيم كرد، يعني عضو بيشتري از مردم را به خود اختصاص و مهمتر از آن بتوانند در تودهي مردم اثرگذار باشند، البته براي انجام اين كار مشكلات ريشهيي داريم كه تا حل نشود اثرگذاري همچنان كم خواهد بود، از جمله فقدان ابزارهاي ارتباط با مردم، مانند مطبوعات، خبرگزاريها، راديو تلويزيون و سايتهاي اينترنتي، و چنانچه اين ابزارها در دسترس باشد با اولين فعاليتها تعطيل شده يا بايد در حاشيه فعاليت كنند.
عضو شوراي مركزي ادوار تحكيم وحدت به ارتباط روزنامهها با مردم در سالهاي 1378 – 1377 اشاره كرده و گفت: اين سال، روزنامهها در اوج خود بودند و همواره محتوي مطالب مهمي بودند و شرايطي به وجود آمد كه روزنامهها حرفهاي خود را به مردم منتقل ميكردند، اما امروز تنها چند روزنامه و يا سايت بدين گونه وجود دارند. اگر حزبي بخواهد در زمينهي كانالهاي ماهوارهيي فعاليت كند، بلافاصله اپوزيسيون شناخته خواهد شد، مانند آقاي كروبي.
انتهاي پيام