«مانيفست جنبش دانشجويي مسلمان»
اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاهها، در پايان ششمين نشست ساليانهي خود در دانشگاه سمنان، با صدور بيانيهاي به تشريح «مانيفست جنبش دانشجويي مسلمان» پرداخت. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه آمده است: تحولات سختافزاري و بنيادي و دگرگونيهاي نرمافزاري و مفهومي ناشي از جريان انقلاب اسلامي بر روي باورها، ارزشها و ساختارهاي حاكم بر ايران و جهان در بهمن پنجاه و هفت، انگيزهها و جهتگيريها و روشها و اهداف جريان دانشجويي را نيز دستخوش تغييرات اساسي كرد و گفتمان ديني انقلاب اسلامي محور تعاملات و مبناي شكلگيري مناسبات تازهاي در پيكرهي دانشجويان مسلمان و جنبش دانشجويي برآمده از آن گرديد. جنبش دانشجويي مسلمان با فاصلهگيري از انگارههاي ماركسيستي و مائويستي چپ و ايستارهاي محافظهكارانهي راست مطالبات آزاديخواهانه، ضداستبدادي، استقلالطلبانه، ضداستكباري، عدالتمحور و ظلمستيزانه را در پناه اسلام و ارزشهاي ديني باز تعريف كرد و در برابر گفتمانهاي رايج التقاطي و انحرافي وابسته به اردوگاه شرق و بلوك غرب گفتمان بديعي را برگزيد كه علاوه بر بومي بودن از غناي ايدئولوژيك و نظري عميق و ژرفي نيز برخوردار بود اين گفتمان از دم مسيحايي حضرت روحالله برميخاست. انجمن اسلامي دانشجويان در دههي بيست و در برابر تهاجمات ماترياليستي و با هدف نشر حقايق اسلامي در محيطهاي علمي كه به شدت در چنبرهي جريان ماديگرايي بود با همت دانشجويان مسلمان نظير شهيد چمران بنيان گذارده شد و به اولين حلقهي فكري و مركز تجمع و همانديشي دانشجويان مسلمان تبديل گرديد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز كالبد اصلي نيروهاي متدين و حزباللهي شد و به عنوان هستههاي پيش برنده جريان انقلاب اسلامي در مراكز علمي و دانشگاهي باز تولدي اساسي يافت، به طوري كه پس از فائق آمدن بر بحران ايدئولوژي و مبنا قرار دادن نظام فكري و عقيدتي صحيح اسلامي در ارتباط با علماي ديني نوانديش همچون حضرت آيتالله خامنهاي و با فاصله گرفتن از جريان روشنفكري كه بريده از مردم و بدبين به سنتهاي بومي خود بود به درياي خروشان ملت متصل شد و موقعيتهاي تازهاي را فراروي انقلاب گشود و با مشاركت جدي در تأسيس نهادهاي انقلابي مانند جهادسازندگي، جهاددانشگاهي، سپاه پاسداران و به عهده گرفتن مسؤوليتهاي سنگين و خطير در دفاع مقدس و دوشادوش مردم صحنههاي افتخار آفريد و قلههاي بزرگي و مجد را فتح نمود. اينك پس از سپري ساختن بيش از ربع قرن از روزهاي نخستين و شكوهمند انقلاب اسلامي و طي شدن فراز و نشيبها و افت و خيزهاي فكري، سياسي و تشكيلاتي در جريان دانشجويي گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان ضمن به دست آوردن تجربيات ارزنده و بروز برخي نوآوريها همچنان بر اصول بنيادين و دقائق اساسي اين گفتمان كه از دل فرا روايت و فرا گفتمان عصر حاضر، يعني گفتمان انقلاب اسلامي تجلي يافته است استوار و پايدار است. 1) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حاكميت از آن خداوند است و انگيزه آفرينش انسان در پناه اراده و اختياراتش و با مدد گرفتن از عقل و وحي به عنوان حجت دروني و بيروني رسيدن به سعادت و كمال در دنيا و آخرت و در ابعاد مادي و معنوي و در حوزههاي فردي و اجتماعي است. 2)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حكومت از آن صالحين است و ولايت فقيه، به عنوان مدار نظام اسلامي در عصر غيبت مهمترين تجلي و مظهر اين ايده ميباشد. 3)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي مظهر اراده الهي و تحقق آيه شريفه "ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم" و پاسخ اصلي و تاريخي به مطالبات انباشتهشده ملت ايران در عصر كنوني است. 4)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي نقطه عطفي در تاريخ ملت ايران و باشكوهترين رويداد پس از قبول اسلام براي ايرانيان است كه آثار و پيامدهاي فكري و سياسي و فرهنگي آن مرزهاي جغرافيايي را در نورديده است و شكست انديشهاي مكاتب مادي را جلوهگر ساخته است. 5)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي، آزادي، استقلال، مردمسالاري، خودباوري و غرور و عزت ملي بعنوان دستاوردهاي ارزنده آن آيينه تمام نماي تحقق عيني مطالبات تاريخي و برجا مانده ملت و سكوي جهش به سوي پيشرفت، آباداني و عدالت ايران و ايرانيان است. 6)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني (ره) پرچمدار تحولات تازهاي در عصر كنوني است كه از يكسو به دوره حاشيهنشيني دين و ارزشهاي انساني، موج نهليسم و پوچي پايان بخشيد و از ديگر سو، آغاز عصر طلايي است كه خداوند و معنويت به حيات انسانها بازگرديده است. 7)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني (ره) تفسير حقيقي اسلام ناب محمدي (ص) است كه ارزشهاي تازه و نويدبخشي را براي زيستي سعادتمند در پناه عقل، وحي و اخلاق براي جامعه جهاني بحران زده و گرفتار در مرداب ماترياليسم و ماديگري به ارمغان آورده است. 8)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مردمسالاري ديني بر پايه و اساس وحدت عقل و وحي، پيوستگي علم و سياست با دين، همگرايي قدرت و اقتصاد با اخلاق و سازگاري ارزشهاي ديني با آزادي و حقوق بشر و در هم تنيده بودن حوزههاي مادي و معنوي زندگي فردي و جمعي انسان تجربه نويني از حكومتداري است كه با نگاه يكپارچه ديني علاوه بر حل پارادوكسها و تضادهاي مفهومي، الگويي است از حكومت ديني كه ريشه در مشروعيت الهي دارد و متكي به خواست و اراده مردم است. 9)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرايي و اصلاح طلبي و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرايان و اصلاحطلبان تفكيك مفهومي اين دو را نادرست دانسته و آن را محصول استراتژي استحاله نرمافزار جمهوري اسلامي و در راستاي دو قطبي ساختن جامعه به جمهوريخواه و اسلامخواه، چپ و راست، آزاديخواه و اقتدارگرا ميداند و معتقد است اصلاحطلبي بدون اصولگرايي نتيجهاي به غير از هرج و مرج و آنارشيسم و بسترسازي براي فرصتطلبان نخواهد داشت و اصولگرايي بدون اصلاحگرايي به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقيقت اصولگرايي و اصلاحطلبي همزاد همديگر و غيرقابل تفكيك ميباشند. 10)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، هم انقلاب اسلامي، امام و رهبري و مردم و قانون اساسي بعنوان اصول خدشهناپذير و راهنماي عمل فعاليتهاي تشكيلاتي فكري و سياسي – فرهنگي جريان دانشجويي است و هم نقد دروني سياستها و فرآيندهاي تصميمگيري، تصميمسازي و رفتار و عمل كارگزاران نظام بعنوان رسالت اصلاحگرايانهي اجتماعي جنبش دانشجويي بر مبناي اين سه اصل وظيفه انقلابي و ملي آنان است كه نميتوان از آن چشمپوشي كرد. 11)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، "حاكميت" يعني دين اسلام، انقلاب اسلامي و اصل جمهوري اسلامي از حكومت يعني روندها و سياستها، تصميمات و رفتار حاكمان و كارگزاران، تفكيك ميشود و جنبش دانشجويي مسلمان با اعتقاد به حاكميت در برابر حكومت "گفتمان انتقادي" را صورت ميبخشد. 12)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مبارزه دائمي و پايدار با مظاهر ظلم و ستم و سمبلهاي استكباري دنيا، آمريكا و رژيم صهيونيستي، دفاع از حقوق مستضعفين و مظلومين جهان خصوصا مسلمانان فلسطين، اصلي بنيادين و غيرقابل تغيير است و جريان دانشجويي لحظهاي در اين راه دچار ترديد نخواهد شد و با رسالت بيدارگري و حساسيتهاي ديني و انساني چهره پيدا و پنهان، حاكمان نظام سلطه را افشا و رسوا ساخته و با پيشتازي اولين صفوف مقاومت و ايستادگي در برابر قلدريها و زيادهخواهي آنان را تشكيل ميدهد. 13)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، خواست و اراده دانشجويان به دليل استقلال از روابط توليدي و اقتصادي و مناسبات قدرت سياسي نيست به احزاب و گروههاي فشار كه كسب قدرت و ثروت، جهتگيريهاي اصلي آنان است به منافع ملي نزديكتر و صادقانهتر است و پاسداري از اين استقلال و پرهيز از تبديل شدن به واحد جمعيتي جريانات سياسي ماهيت انكارناپذير جنبش دانشجويي مسلمان است. 14)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، عدالتخواهي و تأكيد بر توزيع متناسب و شايسته ثروت، قدرت و منزلت در جامعه محور آرمانگرايي و ايستادگي در مقابل نابرابريهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و حقوقي و دفاع از حقوق مردم مخصوصا پابرهنگان و كساني كه از پشتوانههاي نافذ قدرت و ثروت بيبهرهاند، مبناي حقطلبي است. 15)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، آزادي وديعهي الهي و گوهر تابناكي است كه با صيانت در صدف عقل، منطق و اخلاق زمينهي شكوفايي مادي و معنوي فرد و جامعه را فراهم ميسازد و بزرگترين تهديد براي آزادي و ايثار و كردار كساني است كه تحت لواي آزاديخواهي مرزهاي عقيدتي، اخلاقي و انساني جامعه را درنورديده و چهرهاي متعارض از آزادي با دينداري و اخلاق ترسيم مينمايند و بزرگترين ظلم و جور به آزادي از ناحيه كساني است كه آن را در برابر ارزشهاي مقدس انساني و الهي مينشاند و آزادي را در مقابله و هجمه بر باورهاي اصيل اسلامي جامعه تعريف مينمايند و سبب انزوا و گوشهنشيني آزادي ميگردند، آزادي كه در چارچوب حقيقت، عدالت و اخلاق مظهر تجلي حقوق بشر و از عناصر اصلي كرامت انساني است با بسترسازي تضارب آراء و ديدگاهها و تعامل افكار و انديشهها مسير بالندگي و رشديافتگي فرد و جامعه را شكل ميدهد. 16)در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، استقلال از مؤلفههاي تجزيهناپذير و از عناصر اصلي و ذاتي جنبش دانشجويي مسلمان است كه استقلال فكري بهعنوان ضامن استقلال سياسي و تشكيلاتي، ظرفيت كارآمدي و تحقق مسؤوليت اجتماعي بيداري دانشجويي را بوجود ميآورد و پناهگاهي است كه صداقت و سلامت دانشجويي را تضمين مينمايد و نقش روشنفكري و آوانگاردياش در بستر استقلال امكان ظهور مييابد. 17) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، معنويت، خودسازي و اهتمام جدي و مدام بر اصلاح درون، هم بسترساز كمال و تعالي فردي است و هم ضرورت انكارناپذير جريان دانشجويي براي تحقق رسالت خطير بيداري اجتماعي، تحقق عدالت، آزادي و پيشرفت عمومي و مصون ماندن از آسيبهاي فردي و تشكيلاتي پيش روي دروني و بيروني است. اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي سراسر كشور به عنوان بخشي از بدنهي با نشاط و پوياي جنبش دانشجويي مسلمان بر اساس دقائق گفتماني اين جنبش و مطابق با مانيفست خود در راستاي همپوشاني با فراگفتماني و فراروايت انقلاب اسلامي و نمونهسازي آن در جريان دانشجويي مسير تشكيلاتي، فكري و سياسي خود را ترسيم نموده و به عنوان اصول اساسي و خدشهناپذير راهنماي عمل خود ميداند. انتهاي پيام