دكتر «غلامرضا ظريفيان» با بيان اين كه «جنبش دانشجويي فربهتر و ايدهآلتر شده است»، گفت: هم جنبش دانشجويي و هم نگاه به آن بايد تغيير كند.
معاون دانشجويي وزير علوم در گفتوگوي تفصيلي با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: اگر بخواهيم فعاليتهاي دانشجويي را منحصر كنيم فقط با مخاطبان محدودي مواجه خواهيم بود كه بخش اندكي از زيست خود را به سياست اختصاص ميدهند و شايد تنها پنج درصد دانشجويان مايلند در اين عرصه فعاليت كنند.
ظريفيان ادامه داد: معتقد بوديم كه اگر دانشگاهها بخواهند به جايگاه خود يعني مولد بودن بازگردند، بايد از نوعي تغيير جايگاه از جايگاه فانتزي سياست يعني جنبش سياسي به جنبش اجتماعي بروند و لايههاي زيرين آن را تقويت كنند، البته بدون آنها دانشگاه محل تعارضات خواهد شد.
وي با بيان اينكه «اصل فعاليت سياسي فرصت است و نه تهديد» افزود: از 76 تا 78، در دانشگاه فضاي پر تشنجي نداشتيم و عقلانيت حاكم بر رفتارها موجب شده بود كه فقدان مستندات حقوقي خودنمايي نكند و زيست مدني در دانشگاه شكل بگيرد اما متاسفانه كوي دانشگاه شوكي به اين طراوت بود و اين فضاي باز را به يك فضاي راديكالي دو قطبي تبديل كرد.
وي در همين باره ضمن بيان خاطرهاي از حضور خود در كوي دانشگاه در ساعات اوليهي بروز حادثه، افزود: من در زمان جنگ حوادث تلخ زيادي ديدم، اما اين اتفاق كه از روي بيتدبيري و نگاههاي منفي نسبت به دانشگاه رخ داده بود بسيار تلخ بود. بعد از واقعهي كوي نيز عدهاي ميخواستند از اين فرصت سوء استفاده كنند، اما پس از سال 78 دستگاهها هماهنگي و عقلانيت زيادي به خرج دادند تا ما هر سال 18 تير را با هزينهي كمتر برگزار كنيم. به ويژه با آمدن آقاي قاليباف آن نگاه سوء ظنانه و بدبينانه به دانشجو كاملا تغيير كرد و نيروي انتظامي تا حدي در پاك كردن اين خاطره از ذهن دانشجويان موفق بود.
در ادامه ظريفيان با بيان اينكه «در كشورهاي جهان سوم، ضعف نهادهاي سياسي دانشگاه را كانون پرسشگري و توجه مردم ميكند» گفت: معتقدم جنبش دانشجويي ما فربهتر و ايدهآلتر شده است و در اين بخش جهاني شدن، ادبيات جديد و بحثهاي حقوق بشري نيز ورود پيدا كرده است. همچنين به نسبت زمان ما كه بسياري از رفتارها و اخلاقها همراه با سپهر جمعي بود، در اين نسل اين سپهر جمعي در حال تبديل به حقوق فردي ميشود. پس هم جنبش دانشجويي و هم نگاه به آن بايد تغيير كند.
وي در واكنش به برخي كه معتقدند دانشگاه دچار سردرگمي شده است، تصريح كرد: اين حالت گذار است، نه سردرگم هستند و نه چارچوب مشخصي دارند، در حال تامل هستند. بايد تعريف جديدي از جنبش دانشجويي كرد، چرا كه اين جنبش دانشجويي از ساختار متصلب خود به ساختار سيال و ژلاتيني نزديك ميشود. البته نبايد صرفا جنبش دانشجويي وارد عرصههاي ديگر مانند هنري، اجتماعي و ...، و معتقدم جنبش دانشجويي ما فربهتر و ايدهآلتر شده است و در اين بخش جهاني شدن، ادبيات جديد و بحثهاي حقوق بشري نيز ورود پيدا كرده است. پس هم جنبش دانشجويي و هم نگاه به آن بايد تغيير كند.
ظريفيان همچنين تصريح كرد: برخي نهادها تصور غلطي راجع به نهادهاي اجتماعي دارند و فكر ميكنند كه براي براندازي حكومت فعاليت ميكنند در حالي كه اين تصور اشتباه است، جريان دانشجويي براي براندازي فعاليت نميكنند، اصلا جريان دانشجويي ما دنبال براندازي نيست، بلكه جريان عمومي دانشجويي ما اصلاحطلب است، اما در جاهايي با آن بد برخورد شد كه باعث شد راديكاليسم ايجاد شود، در حالي كه راديكاليسم در دانشگاه جاي زيادي ندارد، و به همين دليل است كه ميبينيد حرفهاي راديكال در دانشگاه پاسخ نميدهد.
معاون دانشجويي وزير علوم سپس دربارهي انشعاب در دفتر تحكيم وحدت گفت: آنچه در عرصهي تحكيم رخ داد، براي خيلي از سياسيون دوم خرداد نيز افتاد، كمااينكه براي افراد جناح راست نيز اين تجربه رخ داده است. اما دربارهي تحكيم اين اتفاق زودتر افتاد چون جوانتر و حساستر بود، و زودتر حساسيت نشان داد. در جامعهي ما، بحرانهاي معرفتي، بحرانهايي جدي است كه طبيعتا در اين بحرانها پيش از آنكه راست يا چپ را متهم كنيم، بايد توجه كنيم كه اين بحرانهاي معرفتي جزء زيست تاريخي ماست. در 100 سال اخير هميشه دعواها سر اين بود كه عدالت اولويت دارد يا آزادي؟ دعواهاي خونين و سنگين در مورد آن رخ داد، و هنوز هم حل نشده، هنوز هم دعوا سر آن است كه كدام اولويت دارد؟
وي با نامناسب خواندن وضعيت دفتر تحكيم وحدت، ضمن منتفي خواندن يكي شدن دو طيف شيراز و علامه، گفت: بايد گرايشات مختلف تحكيم با ديدگاههاي خود، چارچوبهاي نظري خود را هرچه هست تبيين كنند. ممكن است به اين تفاهم برسند كه يكي تحكيم (1) و ديگري تحكيم(2) شود. اما بهتر است كه نشود، چرا كه باعث سردرگمي مخاطب ميشود. اصلا بهتر است اين اسم را كنار گذارند و هر كدام تشكلي با نام ديگري شوند، اين بهترين راه است.
ظريفيان همچنين گفت: اشكالي كه براي تحكيم مدرن ميگيرند، اين است كه ديدگاههاي او با قواعد و قوانين مصوب آيين نامهها همخواني ندارد. اين طيف ميگويد براي من عرصه ايجاد كنيد، اما چارچوبها اجازه نميدهد. اين بايد در سياست كلان نظام تصميم گيري شود كه آيا ميخواهند به اين چارچوبها اجازه فعاليت بدهند يا نه، اگر ندهند كه طبيعتا تبديل به مجموعهاي ميشود كه فاقد پشتوانهي حقوقي و اجازهي فعاليت هم به او نخواهد داد، اين بستگي به نوع نگاه به آنها دارد.
وي تصريح كرد: اگر تحكيم ميخواهد بماند، يا بايد از اين اسم دست بردارد و هر كدام از اين جناحها اسم مشخص خود را متناسب با فعاليتهايشان اتخاذ كنند يا بپذيرند كه اين اسم در اختيار جرياني است كه نزديك به آن مرامنامهاي و اساسنامه بوده است.
ظريفيان دربارهي مجوز نشست براي طيف علامه نيز گفت: آنها تنها به 3 يا 4 دانشگاه بيشتر رجوع نكرده بودند. البته اين نكته وجود دارد كه اگر به همهي دانشگاهها هم رجوع ميكردند نتيجهي مشابه را ميگرفتند، آنچه من ميتوانم بگويم اينكه از طرف وزارت علوم هيچ دستوري براي عدم برگزاري اين نشست داده نشده بود.
متن كامل گفتوگو امروز در قسمت ارسال شده است.
انتهاي پيام