هاشم كروني: بيشتر غزلهاي پستمدرن ارزش بيش از يك بار خواندن ندارند درد انسان امروز كجاي اين غزلها نهفته است؟
يك شاعر معتقد است: آن چه به عنوان شعر پست مدرن امروز در جريان است، يك حركت واحد و يكپارچه نيست. هاشم كروني در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اين حركت با ذات حركتهاي دوران پسامدرن تناقض دارد؛ در شعر پست مدرن امروز با جريانهاي مختلفي از شعر روبهرو هستيم، زيرا تلاشهاي مختلفي در اين زمينه از جانب شاعران صورت ميگيرد و هر شاعري ميخواهد نگاه خود را در شعر پياده كند. وي با قابل احترام دانستن جريان شعر پست مدرن ادامه داد: ادبيات امروز بايد خوشحال باشد كه جوانان متعهدي به شعر دارد كه در شعرشان پويايي داشته و نميخواهند پشت سر نفرات قبلي حركت كنند، هر چند اين جريان يكپارچه و واحد نيست. كروني متذكر شد: يكي از خوشبختيهاي نسل ما اين بود كه با فضاي باز مطبوعاتي در برابر جريان شعر پست مدرن روبهرو شد كه اين امر به پيشبرد آن كمك كرد. تا قبل از دهه 70، مطبوعات تنها شعر چاپ ميكردند، ولي از دهه 70 به بعد صفحات شعر حذف و صفحات تئوريك چاپ شدند كه به انواع تئوريهاي شعري ميپرداخت. اين امر باعث شد كه شاعران ما به آگاهيهاي بيشتري دست يابند. علاوه بر اين، ترجمه متون خارجي و متنهاي تئوريك و اشعار شاعران غربي و چاپ آنها باعث شد كه شاعران اين دوره نگاه تئوريكي داشته باشند و اولين منتقد به كار خود باشند. اين مسايل است كه ميتواند شعر امروز را غني و قابل توجه نشان دهد. اين شاعر درباره غزل فرم توضيح داد: از اوايل دهه 70 كه با جريان غزل فرم مواجه شديم، اين جريان در بعضي نقاط جغرافيايي ايران دنبال شد كه از محمدسعيد ميرزايي و حلقه شاعران كرج شروع شد و بعدها در جنوب كشور و شهرهاي ديگر ادامه يافت. رويكردهاي جغرافيايي به اين جريان نشان دهنده اين است كه نياز به تحول در غزل احساس ميشود. اما اسمهاي گوناگوني روي آن گذاشته شد كه به نظرم غزل فرم اسمي مبهم است؛ اسم غزل پست مدرن هم بيشتر به يك لطيفه شبيه و متناقض است كه در اين باره غزل متفاوت را براي اولين بار پيشنهاد دادم. وي با اعتقاد بر اينكه جريان غزل پست مدرن اينك وجود دارد و نميتوان آن را نفي كرد، گفت: اما آيا اين غزل ماندني است يا نه؛ با كمال تاسف براي دوستان غزلسرا بايد گفت كه بخش اعظمي از اين غزلها ارزش بيش از يك بار خواندن و حتا بعضي از آنها ارزش يك بار خواندن هم ندارد. كروني افزود: در غزلهاي معروف به پست مدرن هميشه يك جاده، خانم، پارك و نيمكت است و گاهي يك استكان چاي يا مدرنتر، يك نسكافه در شعر دم ميكنند؛ اما آيا تمام هم و غم انسان امروز همين مسائل است؟ درد انسان امروز كجاي اين غزلها نهفته است؟ حتي مسايل ازلي و ابدي بشريت جايگاهي در شعر امروز ندارد. او با اشاره به اين مطلب كه با فرق محتوا و مضمون در غزل پست مدرن روبرو هستيم، متذكر شد: همين موضوع باعث شد كساني كه از دور به اين شعر نگاه ميكنند، بحث كپي كردن از روي دست يكديگر را مطرح ميكنند و با قضيه ميان بارگي در غزل جوان مواجهيم. البته نافي اين موضوع نيستم كه عدهاي از شاعران جوان ميخواهند كار تئوريك انجام دهند، ولي تعداد آنها بسيار اندك است و اگر غزل امروز با اين وضعيت پيش رود راه به جايي نخواهد برد. كروني همچنين با اشاره به غزلهاي پست مدرن سعيد ميرزايي يادآوري كرد: با گذشت يك دهه از كار كردن ميرزايي در غزل فرم، هنوز خود او برترين غزلسراي اين جريان است و هيچ زايشي در اين حركت اتفاق نيفتاده است. انتهاي پيام