هرميداس باوند با بيان اين كه طي سال‌هاي گذشته در ايران بيش از واقع گرايي به اصولگرايي توجه شده ابراز عقيده كرد: امروز كشور ما تنها به سياسي واقع بينانه احتياج دارد. دكتر داود هرميداس باوند، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي _ خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خصوص مفهوم ديپلماسي اصولگرايي واقع بينانه اظهار داشت: تعريفي كه از ديپلماسي در تمامي جوامع وجود دارد عبارتست از فن و هنر تشخيص امكانات و ابزارها و بهره برداري صحيح از آنها براي نيل به اهداف مورد نظر. وي افزود: بنابراين در مفهوم عام ديپلماسي واقع گرايي به صورت مشهود قرار دارد؛ حال اگر ما اصولگرايي را نيز بر آن مي‌افزاييم بايد آن را در خدمت منافع ملي و به عنوان يك رهنما قرار دهيم و نهايتا منافع ملي را فداي اصول نكنيم. اين استاد دانشگاه با اشاره به اين كه از خصوصيات بارز ديپلماسي انعطاف پذيري است ادامه داد: از جمله دلايلي كه ما تاكنون در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران با نارسايي‌هايي مواجه بوده‌ايم و فرصت‌هاي مكرري را كه تحولات منطقه‌يي يا جهاني در اختيارمان قرار داده‌اند از دست داده‌ايم همين تكيه بر اصول ارزشي‌مان و ناديده انگاشتن منافع ملي در تقابل با آن اصول بوده است. هرميداس باوند با اشاره به اين كه اصولگرايي و واقع بيني در عرصه‌ي ديپلماتيك با هم جمع نمي‌شوند گفت: توجه داشته باشيد كه مبناي اصولگرايي ارزش‌ها هستند و لذا همواره اصولگرايي با آرمان گرايي همراه است؛ اين در حالي است كه در عرصه‌ي ديپلماتيك همواره بايد بر واقعيات تاكيد نماييم كه در مواردي بسيار اين دو را در مقابل هم قرار مي‌دهد؛ بنابراين عملا الگوي اصولگرايي واقع بينانه در عرصه‌ي ديپلماسي موفق نخواهد بود. وي درباره‌ي الگوي صحيح ديپلماتيك براي كشورمان اظهار داشت: يك الگوي صحيح ديپلماتيك را مي‌توان با شناخت صحيح از نظم كنوني و واقعيات موجود در عرصه‌ي نظام بين‌الملل به دست داد كه در اين چارچوب شناخت ظرفيت‌ها و منابع و شانع ملي بسيار ضروري است. اين استاد دانشگاه ضمن تاكيد بر لزوم رعايت مباني ديپلماتيك توسط كشورمان در عرصه‌ي بين‌المللي افزود: چنانچه با الگوي مناسب راهي صحيح انتخاب شود كشوري چون ايران مي‌تواند با قرار گرفتن در جايگاه شايسته‌اش به ايفاي نقش موثري و حقيقي‌اش در جهان بپردازد نه اين كه تنها از موضع دفاعي و يا انفعالي عمل نمايد. دكتر هرميداس باوند در خصوص ديپلماسي در دولتهاي پيشين كشورمان خاطرنشان كرد: در گذشته بر آن بودند كه راهكار تنش زدايي را خط مشي دستگاه سياسي خارجي كشور قرار دهند و از آنجا كه در دوران پيش از آقاي خاتمي مسايل ما بيشتر بر محور انتقادات مطرح مي‌شد، در دوران ايشان گفت‌وگوي سازنده به عنوان جايگزين مطرح شد. وي ادامه داد: متاسفانه اين سياست‌هاي دولت آقاي خاتمي در دوره‌ي دوم به علت خنثي شدن از خارج از سويي و توجه بيشتر به مباحث داخلي از ديگر سو دچار ركود شد و مجددا گفت‌وگوهاي سازنده به گفت‌وگو و تعامل انتقادي بدل گشت. اين استاد دانشگاه در ادامه در خصوص ديپلماسي مهرورزانه همراه با عدالت اظهار داشت: فكر مي‌كنم دولت جديد ما بايد واقعيات را تشخيص داده و در درجه‌ي اول مباني واقعي را مبناي كارش قرار دهد و به اين نتيجه برسد كه در اين مدت مباني ارزشي در عرصه‌ي سياست خارجي كاري را از پيش نبرده‌اند. ضمن آن كه هدف نهايي بايد منافع ملي كشور باشد كه همواره بر اساس مقتضيات زمان در حال تغيير است و در اين ميان مفاهيمي چون اصولگرايي، عدالت يا مهرورزي همگي بايد وسايل دستيابي به اين هدف باشند. دكتر هرميداس باوند در ارتباط با اين كه آيا ديپلماتهاي كشورمان از عهده‌ي عملي ساختن چنين سياست‌هايي بر مي‌آيند؟ گفت: در هر شرايطي چنانچه تحليلي كه ذكر شد در اذهان ديپلماتهاي ما وجود داشته باشد و به تهديدات و فرصت‌ها نيز نگاهي واقع بينانه حاكم باشد ديپلماتهاي ايران نيز مي‌توانند به راحتي با اتخاذ اصول خردمندانه سياست‌هاي مورد نياز را براي نيل به منافع ملي كشور عملي سازند. انتهاي پيام