روزنامه‌ي خلق، چاپ چين: - واشنگتن گزينه‌هاي محدودي در قبال ايران دارد - نقش آمريكا در حل پرونده هسته‌يي ايران از اروپا پررنگ‌تر است

روزنامه خلق، چاپ چين نوشت: به نظر مي‌رسد در بحران هسته‌يي اخير ايران نقش آمريكا به عنوان يك ناظر در مقايسه با نقش اتحاديه اروپا كه درگير مذاكره با تهران بوده چشمگيرتر است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين روزنامه چاپ چين افزود: با اين حال تهديد اخير بوش مبني بر استفاده از نيروي نظامي بيشتر به عنوان يك عامل بازدارنده رواني مطرح است تا عاملي واقعي. اين گزارش افزود: بحث هسته‌يي ايران در ذاتش مساله روابط ايران و آمريكا است. در ماه مارس گذشته كاندوليزا رايس، وزير خارجه بوش ابراز اميدواري كرد كه بحث هسته‌يي ايران از طريق روشهاي صلح آميز حل شود و به اين طريق از مخالفت با حمايت از مذاكرات ايران و اتحاديه اروپا چرخش كرد. واشنگتن همچنين تصميم گرفت به مخالفت با تلاش ايران براي الحاق به سازمان تجارت جهاني (WTO) ادامه ندهد. اين روزنامه با اظاره به ادعاي بوش مبني بر اين كه برخلاف جمهوري دموكراتيك خلق كره، ايران مي‌تواند انرژي هسته‌يي‌اش را براي استفاده غيرنظامي توسعه دهد، افزود: اين نشانه‌اي است مبني بر اين كه واشنگتن از مخالفت با همه پروژه هسته‌يي ايرانيان شامل آن بخش كه به استفاده غيرنظامي مروبط مي‌شود به مخالفت با غني سازي اورانيوم عقب نشيني كرده است. دولت بوش نگرش خود در برابر ايران را با تغيير سياست چماق تنها به سياست چاق به علاوه هويج تعديل كرده است. اين گزارش ادامه داد: دلايل زيادي پشت اين تغيير وجود دارد، اما مهمترين آن احتمالا وجود فشارهاي واقعي است. در اين زمان واشنگتن گزينه‌هاي محدودي در سياستش در قبال ايران دارد و اعمال تحريم يا حمله نمي‌تواند بر روي ميز قرار گيرد. در واقع آمريكا به آساني نمي‌تواند به آغاز يك اقدام نظامي بزرگ ديگر اقدام كند. در ابتدا هم آمريكا و هم آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌يي (IAEA) در يافتن شواهدي مبني بر فعاليتهاي هسته‌يي نامتعارف در اين كشور شكست خوردند. حتي با وجود ازسرگيري فعاليت تبديل اورانيوم توسط ايران، تهران هنوز براساس معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌يي فعاليت كرده است. دوم اين كه ايران در مقايسه با عراق داراي قدرت و انسجام ملي بيشتر، سرزمين و جمعيت بيشتر است و از موشكهاي بالستيكي بهره‌مند است كه مي‌تواند به پايگاه‌هاي نظامي اسراييل و آمريكا در خليج فارس حمله كند. براساس اين گزارش، همان گونه كه وضعيت عراق نشان مي‌دهد سرنگوني يك رژيم آسان است، اما ساختن رژيمي جديد دشوار است. مهمتر اين كه با وخيم‌تر شدن اوضاع امنيتي در عراق، ايران مي‌تواند پاسخ آمريكا را بهتر بدهد. سوم اين كه تجهيزات هسته‌يي ايران مخفي و پراكنده است و به عقيده‌ بسياري از متخصصان حتي از طريق حملات بسيار دقيق امكان نابودي كامل آن وجود ندارد. چهارم اين كه حمله به ايران به سختي مي‌تواند حمايت بين‌المللي را جلب كرده و يا به جز در مورد اسراييل يك متحد به وجود آورد. اين روزنامه مي افزايد: اگرچه تغيير سياست آمريكا در برابر ايران به صورت بنيادي، تاكتيكي و نه استراتژيك است سه هدف دارد: اول، تشكيل يك جبهه متحد با اتحاديه اروپا براي جلوگيري از ايجاد فاصله ميان آنها توسط ايران و بهبود روابط با بخشهاي ديگر در آتلانتيك؛ در واقع واشنگتن چيزي بيشتر از مذاكرات اتحاديه اروپا و ايران انتظار نداشت؛ حتي منتظر شكست مذاكرات بود؛ زيرا در اين صورت آمريكا اين شانس را مي‌يافت كه اتحاديه اروپا را به سمت مسير سياستهاي خود در برابر ايران بكشاند و آن را به پذيرش موضع خود وادار كند. دوم، توقف فعاليت‌هاي غني سازي اورانيوم ايران از طريق راه‌هاي ديپلماتيك و به تعويق انداختن موقتي يا دايمي فرايند هسته‌يي ايران. در حالي كه آمريكا براي حمله به ايران بر اندازه كافي قدرتمند نيست اين بهترين گزينه است. سوم، بين‌المللي كردن موضوع هسته‌يي ايران از طريق راه‌هاي ديپلماتيك و به دست آوردن حمايت جهاني براي اقدامات بيشتر. اين گزارش ادامه داد: با توجه به شرايط كنوني، آمريكا به بخشي از اهدافش دست يافته است. اما اين كه آمريكا و اتحاديه اروپا مي‌توانند به صورت مشترك عمل كنند و اين كه آيا آمريكا مي‌تواند در حل اين پرونده سلطه خود را اعمال كند، چيزهايي است كه بايد براي ديدنشان صبر كنيم. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۱ شهریور ۱۳۸۴ / ۱۴:۳۹
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 8406-00303
  • خبرنگار :