هانس بليكس: فرآوري اورانيوم و غنيسازي ايران غيرقانوني نيست
هانس بليكس با بيان اين كه مسالهي هستهيي ايران راه حلي سياسي دارد، بيان ميكند كه خواست زيادي براي صرف نظر ايران از فرآوري اورانيوم و غنيسازي وجود دارد؛ اما اين هر دو در صورتي كه در مصارف غيرنظامي به كار گرفته شوند، غيرقانوني نيستند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هانس بليكس، بازرس تسليحاتي سابق سازمان ملل در گفتوگو با روزنامهي نويه سورشر سايتونگ ابراز عقيده كرد كه تضمينهاي امنيتي ميتواند مناقشهي هستهيي ميان ايران و اروپا را حل و فصل كند. وي در اين باره كه تا چه اندازه مسالهي هستهيي ايران را بحراني ميانگارد؟ گفت: در مقايسه با مسالهي كرهي شمالي من اين مساله را كمتر جدي ميدانم، با اين كه مذاكرات با پيونگيانگ به نظر ميرسد بهتر در جريان است. بليكس ادامه داد: كرهي شمالي ادعا ميكند كه در حال حاضر سلاح هستهيي در اختيار دارد. اين كشور مطمئنا توانسته پلوتونيم توليد كند؛ اين دو موضوع در خصوص ايران صادق نيست. وي در اين باره كه چه چيزي ميتواند باعث بروز تغيير شود؟ گفت: سيا اين گونه در نظر ميگيرد كه ايران دست كم ظرف 10 سال آينده قادر به توليد يك بمب خواهد بود. اين نبايد صحت داشته باشد، به ويژه اين كه تقريبا هر كشوري اگر دانشمندان و تاسيسات مناسب را داشته باشد، در وضعيتي است كه ميتواند در اين بازهي زماني برنامهي هستهيي نظامي ايجاد كند. اين طور به نظرم ميرسد كه آمريكا اكنون بيشتر در خصوص اين دو كشور مشاوراتي را انجام ميدهد. بازرس تسليحاتي سابق سازمان ادامه داد: شايد واشنگتن اين را تشخيص داده است كه به كار گيري لحني نظامي دقيقا باعث به وقوع پيوستن آن چيزي خواهد شد كه همه ميخواهند از آن اجتناب كنند. وي مدعي شد: زماني كه هر هفته پشت سر بشنويد كه از نظر آمريكا فقط دو راه حل وجود دارد، يكي ديپلماتيك و ديگري نظامي، اين دعوتي از پيونگيانگ و همچنين تهران براي آن است كه هر چه سريعتر به سوي ساخت بمب هستهيي روي بياورند، چرا كه در اختيار داشتن آن از سوي اين دو كشور ميتواند حامي آنها در برابر حملهاي از سوي آمريكا باشد. بليكس ادامه داد: يك توضيح ديگر ميتواند اين باشد كه جان بولتون كه نمايندهي آمريكا در سازمان ملل شده است، ديگر در وزارت امور خارجهي اين كشور سمتي ندارد. لحن جنجالي او سودمند نبود. وي در اين باره كه ايرانيها تا چه اندازه براي تبديل شدن به يك قدرت هستهيي جدي هستند؟ اظهار داشت: من حدس ميزنم كه در محافل ايراني ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. ممكن است برخي مورد كرهي شمالي يا هند را كه قدرت نظامي دارند، مبناي نظرشان قرار داده باشند. برخي ديگر ممكن است منافع اقتصادي را مدنظر قرار دهند كه در اين صورت نه تنها از سلاح هستهيي چشمپوشي ميكنند كه حتي از فرآوري اورانيوم و غنيسازي نيز ميگذرند و ممكن است برخي محافل وجود داشته باشند كه گفتوگوي مستقيم با آمريكا را خواستار باشند. بازرس تسليحاتي سابق سازمان ملل در اين باره كه اگر ايران از برنامهي هستهيياش صرفنظر كند، برگ برندهاش در برابر آمريكا را از دست خواهد داد؟ اظهار داشت: چيزي كه در حال حاضر ميبينيم بيشتر به اين صورت است كه دو طرف حملاتشان را عليه يكديگر افزايش ميدهند. غرب در اين ميان ميخواهد كه ايران از تبديل اكسيد اورانيوم به هگزافلورايد اورانيوم و همچنين غنيسازي اورانيوم چشمپوشي كند. تهران بر خلاف اين خواست حركت ميكند و ميگويد كه در اين صورت به «كارتلهاي اورانيوم بينالمللي» وابسته خواهد شد. وي با ابراز اين عقيده كه چنين استدلالي را قانعكننده نميشمارد، ادامه داد: علاوه بر دولتهاي غربي چين و روسيه نيز به صورت تجاري به غنيسازي اورانيوم ميپردازند كه به يك كارتل تعلق ندارند. بليكس تصريح كرد: اگرچه دريافتهام كه ايران نيز نظريه غرب را نميپذيرد كه كشوري با ذخاير عظيم گاز و نفت اصلا به انرژي هستهيي نياز ندارد؛ چرا كه اين حرف مثلا در خصوص مكزيك يا روسيه اصلا مطرح نميشود. بازرس سابق تسليحاتي سازمان ملل در اين باره كه غرب بايد به ايران چه عرضه كند؟ ابراز عقيده كرد: نوعي تضمين امنيتي از سوي آمريكا. فكر نميكنم كه ايرانيها اين توهم را داشته باشند كه آمريكا آنها را دوست دارد. اما آنها از واشنگتن تضمينهايي را ميخواهند كه نه برنامهاي و نه قصدي به هيچ طريق براي حمله يا بيثبات كردن اين كشور نداشته باشد. بليكس دربارهي اين كه آيا چنين مسالهاي عاري از واقعيت نيست؟ ادامه داد: در اين باره مطمئن نيستم. قطعا در دولت بوش كساني بوده و هستند كه وارد شدن به گفتوگويي سياسي با تهران را خواستار شده باشند. بليكس اين نظريه را كه خواستهاي هستهيي ايران ارتباطي به اشغال عراق از سوي آمريكا داشته باشد را رد كرد و گفت: خواست ايرانيها براي در اختيار داشتن چرخهي سوخت هستهيي به نظر ميرسد از دههي 80 ميلادي آغاز شده باشد. من آن زمان در آژانس بينالمللي انرژي اتمي در وين مشغول كار بودم. وي در ادامه ادعا كرد: ما از گسترهي اين تلاشها آگاهي نداشتيم. فكر نميكنم كه ايران از بمب هستهيي اسراييل احساس تهديد ميكرده است. هر چه بوده تاثير تهديد از جانب عراق بوده است. هر چه باشد در سال 1991 ديديم كه بغداد در تلاشهايش تا چه ميزان به پيش رفته بود. وي در اين باره كه چرا ايران بخشي از فعاليت هستهيياش را به عنوان عضوي از معاهدهي منع گسترش سلاحهاي هستهيي اعلام نكرده بوده است، با ابراز اين ادعا كه "اين مساله براي من هم هنوز به طور كامل مشخص نيست" ادامه داد: ممكن است كسي بگويد كه تهران دور چشم آمريكا قصد داشته است تا در زمينهي فنآوري هستهيي پيشرفت كند يا آن كه آنها قصد داشتهاند از حملهاي عليه تاسيساتشان جلوگيري كنند، همانند حملهاي كه اسراييل در سال 1981 به رآكتور تحقيقاتي اسيراك عراق كرد. بازرس تسليحاتي سابق سازمان ملل در اين باره كه غرب چه ميتواند بكند؟ اظهار داشت: به نظر من آمريكا و اروپا در خصوص ايران و كرهي شمالي از نظر زماني كمتر ثابتقدم عمل كردهاند. آمريكا در سال 1992 با دادن دو رآكتور آب سبك به كرهي شمالي موافقت كرد. در همان زمان واشنگتن روسيه را تحت فشار گذاشت كه به ايرانيها در ساخت رآكتوري مشابه در بوشهر كمك نكند. بازرس سابق تسليحاتي سازمان ملل ادامه داد: حال داستان برعكس شده است، آمريكا از كرهي شمالي ميخواهد از فن هستهيياش چشمپوشي كند و برخلاف آن ايران ميبايست اجازه يابد كه استفادهاي غيرنظامي، محدود و با نظارت شديد از انرژي هستهيي داشته باشد. بليكس اذعان كرد: معاهدهي هستهيي هيچ سوالي را در اين خصوص مطرح نميكند كه استفادهي غيرنظامي از انرژي هستهيي در كشورهاي عضو اين پيمان مجاز است و استفادهي نظامي ممنوع. وي ادامه داد: خواست زيادي وجود دارد كه ايران از فرآوري اورانيوم و غنيسازي صرفنظر كند. اما اين هر دو در صورتي كه در مصارف غيرنظامي به كار گرفته شوند، غيرقانوني نيستند. بازرس سابق تسليحاتي سازمان ملل در ادامه خاطرنشان كرد كه در اين صورت "ايران بايد به صورت داوطلبانه از آنها چشمپوشي كند. اين رقم خودش را دارد تا براي ايران جذاب باشد و همچنين تضمينهايي امنيتي را نيز شامل شود." انتهاي پيام