خبرنگار ايسنا: «عبدالله گنجي» دبير شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي استان تهران در يكي از مصاحبههاي خود گفته كه حوزهي سياسي دانشگاهها بايد به تشكلهاي دانشجويي واگذار شود، نظر شما در اين زمينه چيست؟
« ابراهيم شمشيري »: خب! بخشي از آن ميتواند مربوط به تشكلها باشد و شايد منظور ايشان اين بوده كه دانشگاه نبايد به پياده نظام احزاب و گروههاي مختلف سياسي كه با نگاههاي منفعت طلبانه، جناحي و حزبي خود به دانشگاه نگاه ميكنند، تبديل شود و طبيعتا همين است كه بايد حيطهي سياسي مجموعهي دانشگاهي به خود دانشجويان سپرده شود.
شاخص دانشجويان در فعاليتهاي سياسي آنان كه به جهت رسمي اجازهي فعاليت دارند و ميتوانند پيگير مسائل سياسي باشند مجموعهي تشكلها هستند و دخالت و حضور نيروهاي خارج از دانشگاه در مسائل سياسي دانشگاه و بهرهبرداري از دانشگاه از اين جهت هم مردود است و نه در شان دانشجويان است كه چنين برخوردهايي با آنها صورت بگيرد نه در شان مجموعههاي خارج از دانشگاه است كه بخواهند چنين برخوردي با دانشجويان انجام دهند.
ايسنا: در نشست جنبش عدالتخواه، از ضرورت انقلاب فرهنگي و پالايش صحبت شده است، نظر شما در اين باره چيست؟
شمشيري: در سال 58 و 59 حركتي تحت عنوان انقلاب فرهنگي داشتيم و البته مقطع، مقطع خاصي بود، دانشگاهها دست نيروهاي ضد انقلاب بود، فضاي آن از فضاي علمي خارج شده بود و به سمت فضاي نامطلوبي كه جريانات مختلف احزاب و گروهكها كه ميخواستند از دانشگاه به عنوان پايگاه خود استفاده كنند حركت ميكرد.
تصور من اين است كه شايد واژهي مناسب براي فضاي امروز دانشگاهها يك انقلاب نرمافزاري و فكري است، به آن معنا كه بسيج همگاني در جهت حركتهاي علمي مورد نياز كشور باشد و البته شايد بتوان تعبير ديگري از انقلاب نرمافزاري را همان انقلاب فرهنگي ناميد. اگر اينگونه باشد اين همان بحثي است كه ما هم در سالهاي گذشته پيگيري ميكرديم و مورد مطالبهي ما هم بود. در واقع نياز علمي در سطح دانشگاهها بايد برطرف شود و حركتبه سمت جنبش عظيم فكري و نرم افزاري شكل بگيرد، البته اين تصور من است، شايد آنها منظور ديگري داشتند، من نميدانم.
ايسنا: دربارهي پالايش چه نظري داريد؟
شمشيري: از خودشان بايد بپرسيد!
ايسنا: اما جامعهي اسلامي دانشجويان هم يكي از تشكلهايي است كه در جبنش عدالتخواه عضو است؟
شمشيري: جنبش عدالتخواه مجموعهاي جديدي است كه در برخي دانشگاهها شكل گرفته و يك حركت جدايي است، و اينكه جامعهي اسلامي دانشجويان زير مجموعهي آنها نيست، يا اينكه بخواهيم جلسات زيادي و يا ارتباط مستمري داشتهباشيم به اين صورت نه.
ايسنا: اما همكاري ميكنيد؟
شمشيري: گاهي در برخي موارد كه با هم از جهاتي همخواني داشته باشيم يا امكان همكاري وجود داشته باشد، بله!
ايسنا: گفتيد كه همكاري نميكنيد، خب، برداشت شما از اين گفتهي آنها چيست؟ آيا واقعا نميتوان از پالايش دانشگاه برداشتي داشت، مانند اوايل انقلاب؟
شمشيري: در اين زمينه بايد دقيقا مطالعه شود كه در چه فضاهايي اين بحث صورت گرفته و من الان دقيقا نميدانم منظورشان از اين بحث چيست؟ اما در حال حاضر ديگر چنين فضايي مانند آن دوران در دانشگاه نيست و البته، دانشگاه ما چنين فضايي را نميپذيرد، ممكن است بحثشان دربارهي بازنگري در مواد درسي و به روز كردن آنها باشد يا .... اين برداشت من است، بايد از خودشان پرسيد.
ايسنا: مهمترين خواستهي شما از وزير علوم آينده در حوزهي فعاليت سياسي در دانشگاهها چيست؟
شمشيري: در يكي دو سال گذشته در وزارت علوم، شاهد بوديم كه آقاي دكتر توفيقي بسيار نگاه مناسب و صحيحي نسبت به فضاي دانشگاهها و فعاليتهاي سياسي موجود در دانشگاه داشتند. يعني از يك طرف جايگاه و ارزش و اعتبار دانشجويي را در فعاليتهاي سياسي درك كردهاند و از طرفي اجازه ندادند دانشگاه به باشگاه سياسي احزاب و گروههاي مختلف سياسي تبديل شود و در چندين موردي شاهد بوديم كه خودشان مستقيما دخالت كردند، هر چند به دليل شرايط خاصي كه در كشور حاكم بود و دانشگاه در يك روند 15 – 20 ساله، در اختيار يك جريان و گروه خاص سياسي قرار گرفته بود، خيلي فعاليت دشوار بود، اما آن اصول مباني كه ايشان مطرح كردند به نظر ما مواردي بود كه همواره مورد نياز دانشگاههاست و همين را ميشود به نوعي ملاك عمل قرار داد.
به اين معنا اولا دانشگاه جايگاهش علمي و رفيع است و نبايد هر فعاليتي در دانشگاه، فعاليتهاي علمي را تحت الشعاع قرار دهد و اولويت در دانشگاه كار علمي كردن است، اما اين كه دانشگاه بخواهد فعاليت علمي خود را به صورت صحيح انجام دهد، مستلزم اين است كه دانشجويان و اساتيد يك بينش و درك و تحليل مناسب سياسي در درون خود داشته باشد، همچنين در مورد فعاليتهاي فرهنگي. اما اگر دانشگاهها از فعاليت هاي سياسي غفلت كنند، يعني شناخت صحيح از وضعيت اجتماع نداشته باشد، و نتواند وضعيت موجود و نيازهاي جامعه را تحليل كنند، منجر به ايجاد بيتفاوتي از فضاي واقعي جامعه و نياز كشور چه در عرصهي داخلي و چه بينالمللي خواهد شد و يا به دليل انفعال، دانشگاه تبديل شود به ابزار گروههاي مختلف يا عواملي كه خارج از دانشگاه پايگاهي ندارند.
ايسنا: شما گفتيد دانشگاه به پايگاه سياسي احزاب تبديل نشود منظور شما از «پايگاه سياسي» چيست؟
شمشيري: يعني در دانشگاه مجموعههاي مختلف دانشجويي كه حضور دارند تبديل به عامل فشار امتيازگيري از حاكميت و مسوولان كشور نشوند. هر گروهي كه در خارج از دانشگاه فعاليت ميكند، نبايد تشكلي در داخل دانشگاه ايجاد كرده و از طريق آن با برگزاري ميتينگهاي سياسي، تحصنها، تجمعات و غيره فضاي دانشگاهها را از فضاي علمي خود خارج كند و عملا تبديل شود به يك فضاي سياسي صرف كه مطالبات بيرون از دانشگاه و غير مردمي را دنبال كند.
ايسنا: فعاليتهاي سياسي در دانشگاه در آينده بايد به چه صورت باشد؟ به چه روشي بايد صورت بگيرد؟
شمشيري: ببينيد! نميتوان همه فعاليتهاي سياسي دانشجويان را محدود به انتقاد كرد. البته فعاليتهاي انتقادي بايد باشد، اما در چارچوب انتقادهاي صحيح و مفيد و سازنده كه روشهاي مختلفي دارد، از طريق صدور بيانيهها، ميزگردها و نشستهايي با مسوولان مختلف، يعني حتما يك روش خاص و منحصر به فرد ندارد.
ايسنا: بايد چه كار كرد كه انتقاد در دانشگاه از مسير مطلوب از نظر شما منحرف نشود؟ و در واقع اين اعتماد در چهار سال آينده چگونه بايد در دانشگاه بين تشكلها و مسوولان به وجود بيايد كه فضا براي انتقاد فراهم است؟
شمشيري: متاسفانه در سالهاي گذشته شاهد آن بوديم كه همانطور كه گفتيد در بسياري از مسائل صنفي كه واقعا هم به حق خواستهي دانشجويان بود، از طرف بخشي از مسوولان كشور تبديل ميشود به حربهي سياسي براي ايستادن در مقابل قسمت ديگري از مسوولان كشور!
اما وقتي در كشور اين نگاه اعتماد و در داخل مجموعه به وجود بيايد!، مثلا وقتي خواستهي صنفي دانشجويان مطرح ميشود، يك تشكل سياسي كه معلوم است ارتباطات خارج از دانشگاهش كجاست، با راديو فردا مصاحبه ميكند، خب اين مشخص است كه ميخواهد از اين خواسته استفادهي سياسي كند و فضا را متشنج كند، وقتي چنين فضايي باشد طبيعتا نگاه دانشجويان به هر مسالهاي نگاه سياسي خواهد بود و جواب و نتيجهي لازم گرفته نخواهد شد.
مي خواهم مثالي بزنم، در همين اتفاق كه در 2 – 3 ماه اخير افتاد، بحث پولي شدن دانشگاهها مطرح شد. در برخي دانشگاهها من اطلاع دارم بسياري از دانشجويان با نيت خالص و پاك به اين حركت اعتراض كرده و تحصن كردند و بدون مشكلي به نتيجه رسيد، اما در بين اين دانشجويان، همان افراد خاصي كه از اهداف و مباني خود فاصله گرفتند و مخالفت و بهرهبرداري سياسي و حركت عليه نظام را در دستور كار خود دارند، ميخواستند از حركت سوءاستفاده كنند، اما دانشجويان همكاري نكردند و طبيعتا بچهها هم دنبال خواستهي صنفي خود بودند و وقتي مجلس ديد مطالبهي دانشجويان، مطالبهي عدالتخواهانه است به آن پاسخ مثبت داد.
ببينيد! من ميخواهم بگويم در همين مقاطع، علي رغم وجود چنين فضاهايي، شاهد بوديم كه در برخي مقاطع حركتها به ثمر نشست و البته اين گونه مسائل نياز به هوشياري دانشجويان نيز دارد، كه براي مطالبات خود به نوعي تعامل و ارتباط دو طرفه به وجود بياورند، چرا بايد به گونهاي باشد كه وقتي انتقاد صنفي شكل ميگيرد و تقصير و كوتاهي وزارت علوم است، اما ميآيند در برابر مقامات عاليه شعار ميدهند؟
اگر تجمع صنفي است مربوط است به وزارت علوم، اما متاسفانه چون دانشجويان ميديدند كه وزارت علوم به اين مسائل رسيدگي نميكند، به نوعي اين مسائل به سمت مسائل سياسي هدايت ميشد، اما دانشجويان بايد هوشيار باشند و هم اينكه وزيران و مسوولان بايد مشكلات دانشجويان را ببينند و آن را برطرف كنند و به نظرم اين مسائل در چهار سال آينده با توجه به خصوصياتي كه از دكتر احمدينژاد سراغ داريم اين مسائل قابل پيگيري خواهند بود.
ايسنا: به نظر شما ميشود بين تشكلهاي مختلف الفكر تعامل به وجود بيايد؟
شمشيري: در حال حاضر در بسياري از دانشگاهها تشكلها با هم تعال دارند. مثلا ما با تشكلهاي مختلف از جمله دفتر تحكيم البته «طيف شيراز» يا بسيج و ... تعامل داريم و مشكلي هم نداريم با اينكه در جاهايي هم اختلاف نظر داريم. اما در مورد تشكلهايي كه با هم اختلاف فكري شديد دارند، بايد بررسي كرد، البته اختلاف نظرها طبيعي است، مثلا دانشجوياني تندروي ميكنند چه اصلاحطلب چه انقلابي و به برخي مسائل توجه نميكنند، بايد ديد نقطهي مشكل آنها كجاست؟ وقتي مجموعهاي چارچوب خود را زير پا ميگذارد، بايد به چه اساسي نشست و با او صحبت كرد؛ در چنين فضاي گفت و گو وجود ندارد!
گفتوگو بر اساس يك سري اصول و مباني مشترك است، وقتي تشكلي ميگويد ما كل اين سيستم را قبول ندرايم و حركت آن هم اين را نشان ميدهد در اين صورت بر چه مبنايي بايد با هم صحبت كنيم؟
ايسنا: شما پيشبيني ميكنيد امكان اين تعامل حتي بين گروههاي مختلف الفكر به وجود بيايد يا كمرنگتر شود؟
شمشيري: ما هم با گروههايي مانند تحكيم شيراز، اختلاف نظرهاي جدي داريم و اين طور نيست كه در ميزگردهايمان فضاي شاعرانهاي حاكم باشد، نه! از هم انتقاد ميكنيم اما بر اساس مبناي مشترك. اما خب، به هر حال با روي كار آمدن دولت احمدينژاد نياز به كمك، همكاري و تعامل بين تمام تشكلها، براي پيشبرد كارها وجود دارد، با توجه به اينكه از جملهي برنامههاي ايشان تشكيل كابينهي 70 ميليوني است يعني تمام كساني كه براي پيشرفت ايران تلاش ميكنند در چارچوب قانون اساسي از آنها استفاده خواهند كرد، با آنها تعامل ميكنند هر چند تا الان هم اين در فضاي دانشگاه شكل گرفته است.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا «الهه حميديكيا»، دبير خبر «علياصغر شفيعيان»
انتهاي پيام