متن كامل بيانيهي ايران در نشست شوراي حكام: ايران كوتاه نخواهد آمد فعاليت تاسيسات اصفهان تحت نظارت كامل آژانس ادامه خواهد يافت
سيروس ناصري روز گذشته(پنجشنبه) در جلسهي اضطراري شوراي حكام، تصميم امروز اين نهاد بينالمللي را ”نشانهاي از آغاز مسيري به سوي تقابل ناخواسته و غيرضروري“ توصيف كرد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيروس ناصري، رييس هيات ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي در جلسهي اضطراري شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي موضع ايران در خصوص قطعنامهي غيرقابل پذيرش اروپا عليه ايران را اعلام كرد. متن كامل اين بيانيه كه وي در اين جلسه قرائت كرد، به شرح زير است: «اين مناقشه بر سر چه بوده است؟ اين نهاد در برابر چه چيزي واكنش نشان داده است؟ انگيزهها چه بودهاند؟ هدف چه بوده است؟ نتيجه چيست؟ چه چيزي در خطر است؟ مسالهاي كه در دست است، ساده است: «ايران عمليات در تاسيسات تحت حفاظت را براي توليد خوراك جهت سوخت هستهيي تحت نظارت گستردهي آژانس بينالمللي انرژي اتمي آغاز كرده است.» اجازه دهيد يكبار ديگر با تغييري اندك بگويم: «يك عضو NNWS معاهده و عضو پادمانهاي آژانس فعاليت در در تاسيسات تحت حفاظت را براي توليد خوراك جهت سوخت هستهيي تحت نظارت گستردهي آژانس بينالمللي انرژي اتمي آغاز كرده است.» اين هستهي اين مناقشه است. آيا كسي قادر است توضيح دهد اين چگونه ميتواند در درجهي اول يك مساله باشد؟ آيا كسي قادر است حدس بزند چرا و تحت چه بهانهاي شورا بايد براي بررسي اين موضوع جلسهاي فوري تشكيل دهد؟ آيا كسي قادر است توضيح دهد چه چيزي هشداري را براي اقدامي بسيار سريع موجب شده است؟ من باور نميكنم كه هيچكس در اينجا پاسخي قانعكننده براي اين پرسشها داشته باشد. علت آن واضح است، زيرا پاسخي وجود ندارد. چطور ميتوان از اين نهاد خواست در برابر اقدامي كه در هماهنگي كامل با NPT و پادمانهاست و تجلي محدود بهرهگيري از حقي لاينفك است، واكنش نشان دهد. يك حق كه در معناي سادهاش نميتواند از هيچكس دريغ شود. كشورهايي كه اين بحث را به راه انداختند و امروز از اين تصميم حمايت ميكنند، ميگويند كه تحت مفهوم منع توليد سلاحهاي هستهيي چنين كاري را انجام ميدهند. در عين حال اين كشورها كه دارندهي سلاحهاي هستهيي هستهيي هستند يا براي تامين امنيتشان تحت هر شكلي بر آنها تكيه دارند يا توليدكنندگان انحصاري سوخت هستهيي هستند يا قاطعانه بر عدم چشمپوشي از اين قابليت تحت هر شرايطي ايستادهاند. نكته اين است كه چگونه ميزان اندكي از مواد خوراك براي غنيسازي جهت توليد سوخت هستهيي موضوع نگراني است، در حالي كه برخي از اين كشورها از جمله كشورهاي فاقد سلاح هستهيي در ميان آنها بر روي خروارها پلوتونيوم جداسازي شده كه ميتواند مستقيما و در هر زماني كه بخواهند به سوي سلاحهاي هستهيي منحرف شود، نشستهاند؟ پاسخ متعارف اين بوده است كه اين كشورها به پادمانها پايبندي خوبي دارند. آنچه آنها فراموش ميكنند اين است كه بگويند اينكه اين كشورها هرگز به اجبار از دستيابي به مواد، تجهيزات و فنآوري هستهيي محروم نشدهاند. اندكي از آن دسترسي را در اختيار ما قرار دهيد و ما نمونهاي از كاملترين شفافسازي ممكن را ارائه خواهيم كرد و پايبندي نمونهاي خواهيم داشت. بديهي است كه انگيزه، اعمال فشار بر قرباني اين محروميتهاست و هدفي كه روشن است، حركت از تحريم به سوي محروميت است. نسخهاي كه براي ايران تجويز شده، اگر ايران تسليم شود براي تمامي ديگر كشورهاي در حال توسعه نيز اعمال خواهد شد. خوشبختانه ايران كوتاه نخواهد آمد. ايران طي يك دههي آينده توليد و تامينكنندهي سوخت هستهيي خواهد بود. ايران همچون تمامي كشورهاي در حال توسعهي ديگر و عضو NPT، تسليحات هستهيي را با جديت و قاطعيت نپذيرفته است. همهي آنچه كه ايران ميخواهد انجام دهد، بهرهمندي از حقاش بر اساس NPT است؛ حقي كه بيش از دو دهه است از آن محروم شده، محروميتي كه جدي و قاطعانه بوده است. آژانس بينالمللي انرژي اتمي بر اين اصول استوار است: اول: ارائه و تسهيل مواد و فنآوري هستهيي براي اهدف صلحآميز. دوم: حفاظت از مواد و تاسيسات سوم: تضمين ايمني هستهيي اولين الزام آژانس به حكم گزينهي دوم به شدت زير سوال رفته است. تعجبي نيست كه آمريكاييها اين آژانس را سگ نگهبان سازمان ملل مينامند، عبارتي كه تحقيركنندهي تماميت آژانس است. اگر به مقررات مراجعه كنيد، آژانس بايد به ايران در عملياتي كردن و ارتقاي توان ايران براي توليد سوخت هستهيي كمك كند كه اين مساله شامل بخش UCF نيز ميشود، درست همانند ساير كشورهاي درحال توسعه كه بايد اين امر شامل حالشان شود. خب، ما شاهد اين هستيم كه از اجرايي شدن اين الزام، جلوگيري و منع شده است. اما موضوع مسخره آن است كه تصميمي اينجا اتخاذ شد كه حتي به هدف دوم و داراي حرمت آژانس نيز خيانت ميكند. اگر اين نهاد نسبت به عمليات در تاسيسات ما كه تحت پادمانها و نظارت كامل انجام ميشود، ابراز نگراني ميكند، پس اين نهاد بايد دربارهي اشاعهي تاسيات غيرپادماني در سراسر جهان و به ويژه در منطقهي ما چه بگويد؟ آمريكاييها مدتها اينگونه مدعي بودهاند، نشان دادهاند و اقدام كردهاند كه تضمينهاي عدم انحراف آژانس نامعتبر است. همين باور به آن منجر شد كه اين كشور جنگي را در كمتر از دو سال پيش بيفروزد. آيا اين يك آشناپنداري است؟ متاسفم اين با آن مشابه نيست ... ايران، عراق نيست، و آمريكا ديگر آن پليس خودخواندهي جهاني نيست. تصميم امروز آژانس بيش از هر چيز يك راي عدم اعتماد به آژانس و نظام پادمان است. اين نشانهاي از آغاز مسيري به سوي تقابل ناخواسته و غير ضروري است كه همان طور كه در بيان مديركل آمده است، تمام طرفها در آن بازنده خواهند بود. ما به آژانس و نظام پادمان معتقديم. ما به همكاري با آژانس ادامه خواهيم داد. ما فعاليتهايمان را به طور كامل تحت پادمان حفظ خواهيم كرد. فعاليت UCF اصفهان تحت نظارت كامل خواهد ماند. محصول توسط آژانس مهرو موم خواهد شد. در يك كلام ما به طور كامل تمام الزاماتمان را در برنامهي توليد سوخت هستهيي اجرا خواهيم كرد. بنابراين به هيچ وجه هيچ جايي براي نگراني وجود ندارد. ما به ترديدها دربارهي اعتبار آژانس كه اين قطعنامه را صادر كرده است، اعتنا نميكنيم. اين قطعنامه در اصل راي عدم اعتماد به اعتبار آژانس و نظام پادمانهاي آن است. بر اساس درخواست دبيركل سازمان ملل متحد و مديركل براي بازگشت به مذاكرات، ما با وجود اين هياهو، براي مذاكراتي عاري از پيششرط و حسننيتي آشكار آمادهايم.» انتهاي پيام