/وضعيت اسفناك آثار باستاني گنزك (تخت سليمان) كي پايان مييابد؟/ محمد قرباني: تخت سليمان ديگري با هزينهي هنگفت خرجشده براي آواربرداري بيهوده ميشد ساخت
سازمان ميتوانست به جاي انجام فعاليتهاي مرمتي غيراصولي در تخت سليمان (گنزك)، به كاوشهاي باستانشناسي و پژوهشي در بسياري از قسمتهاي آن پردازد. محمد قرباني ـ باستانشناس ـ در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اضافه كرد: اي كاش سازمان ميراث فرهنگي به جاي مرمتها، با مشورت اساتيد و باستانشناسان جزء، كار كاوش را در ديگر قسمتهاي تخت سليمان (گنزك) آغاز ميكرد. چرا كه احتمال ميرود يكسري نقطه نظرات كارشناسي تاريخي دقيقتر و عاليتري از اين راه ارايه شود. به هر حال شايد تحقيقات گذشته در حال حاضر، ديگر ارزش علمي نداشته باشند و هم اكنون بيشتر باستانشناسان با شك و شبهه راجع به دورهها و ديگر مسائل تاريخي تخت سليمان (گنزك) صحبت ميكنند. ميتوانستيم ديگر بخشها را از زير خاك در بياوريم. پيش از اين يكسري گل مهره دوره ساساني طي كشفيات خارج كرديم كه احتمال داشت سكههايي از دوره ساسانيان و آثاري قويتر از دوره اشكاني نيز در ادامه آنها به دست ميآمد كه درواقع بهراحتي ميتوانستيم تاريخ و سرگذشت مردم ساكن در تخت سليمان (گنزك) را با استناد به يافتهها مشخص كنيم. وي در ادامه اظهار داشت: آواري كه بر روي آثار قرار داشت، درواقع ارزش داشت و به برداشتن آنها نيازي نبود. آوار اگر باقي ميماند، خيلي بهتر از مرمتهاي اين چنيني بود. به جاي مرمتها، بايد كاوش مي شد. درواقع آوارها هيچ آسيبي به بناها نميزنند و اصلا اين موضوع خود جنبهي تاريخي امر بود كه بالاخره در زماني چنين اتفاقي براي اين بناها افتاده است و بينندهها با ديدن آوار و قسمتهاي كاوش شده متوجه موضوع ميشدند. قرباني همچنين گفت: در قسمت حاشيه درياچه آوار آثار دوره ايلخاني را داشتيم كه اگر به همان شكل باقي ميماند، بهتر بود. همه آثار زير آوار به خوبي حفظ ميشد و هم ارزش تاريخي بنا. در حال حاضر اين آوارها را برداشتهاند و ساخت و سازهاي جديد صورت گرفته است. اصل آثار ما زير رسوب و آوار درياچه قرار دارد. بهترين آثار محوطه مربوط به دوره ايلخاني، آثاري از دوره ساساني و اشكاني مربوط به دو هزار سال پيش هستند. وي افزود: با هزينههاي هنگفتي كه براي آواربرداري آثار خرج شد، ميتوانستيم يك تخت سليمان (گنزك) را بسازيم. آثار زماني ارزش دارند كه قدمت آنها را حفظ كنيم، نه اينكه با مرمتهاي غير اصولي به آنها ضربه بزنيم. در تپه حسنلو نيز مشابه اين كار انجام گرفت. آثاري از تمدن ماناها در اين تپه وجود دارد. چنانكه ميدانيم در تمدن مانا هيچ ديوار راستي وجود ندارد و همه ديوارها كج هستند؛ اما در بازسازيها همه ديوارها خيلي صاف مرمت شدهاند. قرباني اضافه كرد: حداقل در مورد تخت سليمان (گنزك) بايد از افرادي كه حدود 20 سال در اين محوطه كاوش كردهاند، استفاده كنيم. خارجي و ايراني، فرقي نميكند. پتانسيل محوطه تخت سليمان (گنزك) ميطلبد كه از تمايم گروههاي كارشناس مرمتكار، باستانشناس، زمينشناس و آرشيتكت و ديگر كارشناسان به محوطه دعوت شود تا يك كار بزرگ را آغاز كنند. اميدواريم سازمان ميراث فرهنگي روزي به خودش بيايد. قرباني كه خود طي سالهاي 72 و 73 به كار در محوطه تخت سليمان (گنزك) مشغول بوده است، اضافه كرد: نتوانستم روند مرمتي را تحمل كنم و بنابراين از كار در اين محل منصرف شدم. متاسفانه در حال حاضر نيز مرمتها به همان منوال ادامه يافته و ارتفاع ديوارهاي بازسازي شده بالاتر رفته است. بنده مسؤوليت كارهاي باستانشناسي را برعهده داشتم؛ خاكبرداري باستانشناسي و پيگردي آثار كه قصد داشتيم بناهاي كشف شده را به دست معماران متخصص بدهيم. وي دربارهي نظارت سازمان يونسكو بر انجام فعاليتهاي مختلف پژوهشي و مرمتي در محوطه توضيح داد: گويا يونسكو فقط در خصوص ثبت جهاني آثار فعاليت ميكند. تخت سليمان (گنزك) نيز علاوه بر قدمت آثار و كم نظير بودن، به دليل طبيعت خاصي كه دارد، ازجمله درياچه هميشه جوشان آن، مورد توجه كارشناسان يونسكو قرار گرفته است. البته ساسانيان خود نيز به ارزش اين محوطه پي برده بودند. مطمئنا اين محوطه قبل از هخامنشيان يا اورارتوها وجود داشته است. حتا در بررسيهايي كه در حاشيه تخت سليمان (گنزك) انجام داديم، تپههاي حدود پنج هزار يا پنج هزار و 500 سال پيش از ميلاد نيز مشخص شد كه احتمالا با تخت سليمان (گنزك) ارتباط داشتهاند و حالا يونسكو به خاطر تمام اين مسائل آن را به ثبت جهاني رسانيده و ديگر با روند مرمتي و... كاري نداشته است. انتهاي پيام