/وضعيت اسفناك آثار باستاني گنزك (تخت سليمان) كي پايان مييابد؟/ حسين رزاقي: بازسازي ايوان كسري بايد در اولويت باشد محوطه به يك طرح هدفمند نيازمند است
فعاليت در مجموعهي تخت سليمان (گنزك) به دليل اهميت و وسعت منطقه، كاري بس عظيم است كه نيازمند كار گروهي متخصصان و سرمايهگذاري بيشتر دولت، هم از نظر اعتبارات و هم از نظر نيروي متخصص است. حسين رزاقي ـ مدير پايگاه حسنلو ـ با اشاره به اين مطلب گفت: اين محوطه نيازمند تخصصهاي مختلف است و به كار مداوم، مطالعه، كاوش و مرمت نياز دارد و بايد براي آن برنامه ريزي دقيقي صورت گيرد كه بر اساس آن يك طرح هدفمند پس از مطالعه تهيه شود و براي رسيدن به اين هدف انواع و اقسام متخصصان، مردم شناس، تاريخ شناس، باستان شناس مهندس معمار و … در اين محوطه گرد هم بيايند تا بتوانند كار را به سرانجام خوبي برسانند. وي در گفت و گو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويا ايران (ايسنا)، اظهار داشت: يكي از ضروريترين كارها در محوطه حفاظت از آثار موجود بيروني و بقاياي معماري است كه تخريب نشوند. در بخش مرمتي، نيز يكي از مهمترين كارها بازسازي ايوان كسري است، اين ايوان مربوط به دورهي ساساني است و پس از ايوان مدائن بزرگترين ايوان متعلق به اين دوره است كه بناي آن شامل پي ها، از سنگ و قسمتهاي بالايي از آجرا است. مرحوم مهندس مهريار نيز به دنبال مطالعه قسمتهاي كنارهي ايوان، زيرسازي و استحكام بخشي آن بود؛ تا بعد از آن به قسمت اصلي ايوان بپردازد. بخشي از اين ايوان بر اثر زلزلهاي سالهاي قبل ريخته و قسمتهايي حدود هفت هشت سال پيش ريخته بود. پوشش سقف و گنبد آتشكده، تخت سليمان، تقريبا از بين رفته است و اينها مواردي است كه ضرورت اولويت بودن طرحهاي مرمتي را نشان ميدهد. رازقي كه خود پيش از اين در مجموعهي گنزك (تخت سليمان) فعاليت داشته است، به كاوشها در منطقه اشاره كرد و گفت: تخت سليمان (گنزك) داراي دو دروازهي ساساني در شمال و جنوب شرقي دروازه ورودي كه مربوط به دورهي ايلخاني است. قدري كاوشهايي در اين محوطه انجام گرفته است و يكي از كارهاي مهم كه بايد در اولويت باشد، كاوشهاي دروازهي شمالي (دروازهي اصلي) است. اين بخش هر چند قبلا مورد حفاري و كاوش قرار گرفته، اما لازم است بيشتر خاكبرداري و كاوش شود تا معماريهايي كه بعد از متروكه شدن تخت سليمان (گنزك)، استقرارگاه بعدي مردم بوده و همچنين ساخت و سازهايي كه در اين دوره انجام گرفته است، مطالعه شود؛ تا شهر دورهي ساساني به عنوان كف اصلي تخت سليمان (گنزك) ظاهر شود و از زير خاك بيرون بيايد. درواقع اين بخش براي مطالعهي بيشتر دورهي ساساني به عنوان كف اصلي مجموعه بايد رو بيايد و حفاظت از آن به خوبي انجام گيرد. وي در ادامه گفت: كاوشها همانطور كه اشاره كردم، لازم است؛ اما اگر بدون هيچ هدفي انجام گيرد، بدون برنامه آغاز شود و در ادامه قادر به حفظ و نگهداري نباشيم، اصلا ضرورتي بر ادامهي آن نيست. در تخت سليمان (گنزك) قسمتهاي ورودي اصلي و دروازهي شمالي هم بايد كاوش و هم بايد مرمت شوند. رزاقي افزود: ما نميتوانيم آثاري كه از اين قسمتها خارج شده است را براي هميشه نگه داريم. چراكه اينها آثاري است كه بعد از متروكه شدن محوطه توسط قوميتهاي مختلف به دكان و بازار تبديل شده است. اين موارد بايد مطالعه، مستندسازي، و ثبت و نقشه برداري شده و در نهايت برداشته شوند تا به كف سنگفرش اصلي دورهي ساساني برسيم و اين امر را بايد در تمامي محوطه ادامه دهيم. اين باستان شناس دربارهي معرفي جهاني و داخلي مجموعهي تخت سليمان (گنزك) نيز عنوان كرد: البته شايد حتا 90 درصد مردم در استان آذربايجان غربي هم ندانند كه تخت سليمان (گنزك) كجاست، اما از طريق بروشورهايي كه چاپ ميشود، مجلات و روزنامهها ميتوانند اين اطلاعات را به دست آورند. اما آنها كه علاقهمندند، بالاخره اين محوطهها را پيدا و بازديد ميكنند. مثلا افرادي كه از كشورهاي خارجي به اينجا ميآيند همه چيز را راجع به محوطه ميدانند، مطالعه دارند و آگاهي بيشتري نسبت به مردم كشور خودمان دارند. اما بايد معرفي بيشتر شود و در اين ميان نقش صدا و سيما، مطبوعات، روزنامهها، و … بسيار اهميت دارد. البته مهمتر از هم آشنايي بچهها از ابتداي دوران تحصيل با اين آثار است؛ يك دانش آموز ايراني بايد بداند محوطههاي مهم كشورش كجا هستند و چه نام دارند درس تاريخ و باستان شناسي بايد با هم تدريس شود و آشنايي محودكان با محوطهها باعث ميشود هيچگاه باعث ميشود اسامي اين محوطهها از ياد آنها نرود. انتهاي پيام