خبرنگار ايسنا: براي تقويت بعد اسلامي در فعاليتهاي انجمنها كه بر ضرورت آن تاكيد داريد، راهكارتان چيست؟
حسامالدين علامه: دين از دو قسمت شعائر، آداب و احكام ديني و از قسمت گوهر و جوهره و هستهي دين تشكيل شده است. در دين ما هيچگاه بيان نشده كه اگر دلت پاك باشد و اگر يافتههاي عميق معرفتي در مورد دين پيدا كردي ديگر احتياجي به نماز و شعائري از اين دست نيست. بنابراين از يك سو بايد حداقلهاي شعائر ديني را حفظ كرد و البته در همين مورد هم بايد به اين شعائر ديني عمق و غناي بيشتري بخشيد و از همين شعائر ديني نيز براي به كمال رسيدن استفاده كرد.
از سوي ديگر بايد اسلاميت و نگاه ديني را با توجه به منابع اصلي يعني قرآن و عترت در پيشبرد دموكراسي و نوآوري و تطبيق كردن و دستاوردهاي بزرگ و غير قابل انكار تمدن بشري بر مبناي ديني تقويت كرد. وظيفهي يك دانشجوي عضو انجمن ا سلامي اين است كه از تمام تجربيات، دستاوردها و دانش تمدن نوين دموكراسي، ليبراليسم و آنچه كه بشر در طي قرنهاي اخير به آن رسيده استفاده كند و سعي بر جدا كردن خوبيهاي اين تمدن و تطبيق نكات مثبت حاصل از اين تمدن با مباني ديني داشته باشد.
ايسنا: با توجه به برخي اظهارنظرها، آيا به نظر شما انجمنهاي اسلامي نياز به نوعي پالايش و يا حذف هم دارند؟
حسامالدين علامه: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران خواهان حذف هيچگونه تفكري حتي تفكرات كاملا مبتني بر ليبرال دموكراسي، لائيك، سكولاريسم و همچنين انجمن حجتيه و تحجرگرا نيست. آنچه كه ما اعتقاد داريم با توجه به گواهي تاريخ و شرح حال موسسان انجمن اسلامي و عملكرد دينمدارانهي مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم يدالله سحابي و شهيد چمران در انجمنهاي اسلامي و بعد در نقطهي عطف تاريخ انجمن اسلامي بعد از پيروزي انقلاب آنچه كه ما شاهد بوديم، وجود فضاي اسلامي در اين تشكل بوده است.
ايسنا: بيشتر توضيح دهيد. آيا به نظر شما انجمنهاي اسلامي گنجايش تجمع همهي ديدگاههاي دانشجويي را دارند؟
حسامالدين علامه: آنچه كه ما انتظار داريم اين است كه از يك سو حاكميت و نهادهاي حاكم بر دانشگاهها ايجاد تشكلهاي جديد را ممكن سازند و اين اجازه به دانشجويان داده شود كه در تشكلهاي جديد به تبيين انديشهها و افكار خود بپردازند. اين براي انجمنهاي اسلامي دانشجويان امر بسيار مباركي است؛ چرا كه منجر به تحقيق و مطالعهي بيشتر براي پاسخگويي به شبهات وارده از سوي تفكرهاي ديگر خواهد شد و از آنجا كه ما اعتقاد داريم تفكر روشنفكري ديني پاسخگوي تمامي شبهات ميتواند باشد هيچ ترسي از حضور تشكلهاي غيراسلامي در فضاي دانشگاه نبايد باشد. بنابراين ما خواهان حذف تفكر ديگران نيستيم ولي توصيهي ما هم به نهادهاي حاكميت اين است كه اجازهي تشكيل تشكلهاي ديگر در دانشگاه داده شود تا دانشجوياني كه خواهان فعاليت سياسي در فضاي ديگري بهغير از فضاي مرامنامه و اساسنامهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان هستند اين اجازه به آنها داده شود.
از سوي ديگر از دانشجوياني كه اين افكار [انجمنهاي اسلامي] را قبول ندارند تقاضا ميكنيم كه به صورتي ـ كه انصافا بايد گفت منافقانه ـ وارد اين تشكل نشوند. اين تشكل براي خود سابقه، مرامنامه و اساسنامه دارد و اگر اجازهي فعاليت در تشكلهاي ديگر داده نميشود درست نيست كه وارد تشكلي شويم كه هيچ اعتقادي به خط مشي و مرام آن نداريم. حتي بعضيها عملكردشان با عنوان انجمن «اسلامي» نزديكي و مشابهتي هم ندارد. اين پالايش را از اين منظر ميبينيم و از سوي ديگر اين پالايش، پالايشي دروني ميتواند باشد؛ به اين معنا كه ما از همهي دانشجويان عزيز، آن دسته كه حركتهاي افراطي و مبتني بر تفكر سكولاريسم و ليبراليسم را به عنوان خط مشي انتخاب كردند ميخواهيم كه از انتخابات اخير درس بگيرند.
آنچه براي مردم ما قابل فهم است جامعهي مدني است كه مبتني بر مدينهالنبي باشد. آنچه كه براي مردم ما قابل فهم است آن آزادي است كه تضادي با ارزشهاي والاي ديني نداشته باشد. آنچه كه براي مردم قابل فهم است، حقوق بشري است كه در نهجالبلاغه پيدا ميشود و اگر ما با نگاه بومي و جامعهشناختي به مردم عزيزمان نگاه كنيم دست به بازسازي فكري و تشكيلاتي خود خواهيم زد و از حركتهاي افراطي دوري خواهيم كرد و اينگونه خود به خود پالايش در انجمنهاي اسلامي ايجاد خواهد شد.
ايسنا: نظرتان دربارهي تقويت جايگاه دفتر تحكيم وحدت چيست؟ چه راهكاري را پيشنهاد ميكنيد؟
حسامالدين علامه: هرچند ما از به وجود آمدن تشكلهاي ديگر و پارلمان دانشجويي دفاع ميكنيم ولي به جد اعتقاد داريم كه انجمن اسلامي دانشجويان و دفتر تحكيم وحدت پارلمان دانشجويي نيست. بنابراين بايد انجمن اسلامي دانشجويان بر مبناي صبغهي خود، روند انتخابات در آن دموكراتيك باشد و از پايين به بالا بودنش حفظ شود. شوراي مركزي سالهاي قبل نبايد براي يك تشكل و شوراي مركزي آن تصميمگيري كند.
بايد انجمن اسلامي دانشجويان اسلامي باشد. در اين مورد صحبت زياد كرديم و اعتقاد داريم كمرنگ شدن وجههي اسلامي در دانشگاهها و در اين مجموعه خطر مهم و بزرگي است كه حيات اين مجموعه را تهديد ميكند. بنابراين به جد به اسلامي بودن اين تشكل و اسلامي ماندن اين تشكل تاكيد داريم.
اين مجموعه بايد دانشجويي باشد، متاسفانه بعضا ديده ميشود كه هيچگونه جوانگرايي در اين مجموعه وجود ندارد و سالهاي سال به بهانههاي نه چندان قابل پذيرش افرادي در راس مجموعهي دفتر تحكيم باقي ميمانند.
مسالهي ديگر، استقلال دفتر تحكيم است؛ دفتر تحكيم نبايد وامدار و وابسته هيچ حزب و گروهي باشد، چه نهضت آزادي، چه مشاركت و چه حتي به ادوار تحكيم وحدت. دفتر تحكيم وحدت نبايد از بيرون خط بگيرد و هدايت مجموعه توسط ديگران و قديميها خطر بزرگي براي استقلال مجموعه و دانشجويي ماندن دفتر تحكيم است. تحكيم موروث افراد نيست، تحكيم وحدت از بالا به پايين نيست و بايد از پايين به بالا باشد.
نكتهي ديگري كه در مورد انتخابات دفتر تحكيم بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه دوستان به بهانههايي مرامنامه و اساسنامه را از نظر فكري و ايدئولوژي داراي اشكالاتي ميدانند. آن را به روز نميدانند ولي حداقل از نظر تشكيلاتي و روش كار بايد طبق اساسنامه عمل شود. شرايط اعضا بايد لحاظ شود، مثلا عضو شوراي مركزي تحكيم بايد حداقل يك سال عضو شوراي عمومي تحكيم باشد يا چرا بايد فراكسيون اكثريت زمان انتخابات را مشخص كند؟ اينها نكات مهمي است كه عدم توجه به آنها موجب فروپاشي دفتر تحكيم خواهد شد.
نكتهي مهم ديگر، اينكه ما يك نوع تمركزگرايي را در مجموعهي اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان دانشگاههاي سراسر كشور (دفتر تحكيم وحدت) ميبينم كه اين به نظر ما عادلانه نيست. بايد به نوعي تمركززدايي از دفتر تحكيم وحدت صورت بگيرد. چرا نبايد دانشگاههاي شهرستاني بهويژه شهرستانهاي بزرگ داراي كانديد در دفتر تحكيم وحدت باشد؟ ما خواهان تمركززدايي و جوانگرايي در مجموعهي دفتر تحكيم هستيم.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران حاضر است ايثارگرانه از سهم خود به عنوان بزرگترين، اصيلترين و قديميترين تشكل درون اين مجموعه بگذرد ولي تمركززدايي و حضور دانشجويان شهرستاني و دانشجويان جوان در اين مجموعه پررنگ شود.
ايسنا: دربارهي طيفبنديهاي مختلف دفتر تحكيم وحدت چه نظري داريد؟
حسامالدين علامه(با كمي مكث و تامل پاسخ داد): دوست ندارم به اين سوال جواب دهم. به اعتقاد من تاثيرگذاري بهسزاي جنبش دانشجويي در شكلگيري پديدهي دوم خرداد و مزاحمتهايي كه اين جنبش در سالهاي قبل از آن نيز براي حركتهاي اقتدارگرايانه در پيش گرفته بود، باعث شد يك نگاه شبه امنيتي براي از هم پاشيدن اين مجموعهي دانشجويي وارد عمل شود. در سال 1380 مجموعهي انجمن اسلامي شاهد حضور سه تفكر بود؛ 1- تفكر طيف شيراز، 2- تفكر طيف دانشگاه تهران و علوم پزشكي و 3- تفكر طيف دانشگاه پليتكنيك. تفكر انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران به هر دو گروه از جهاتي متفاوت نزديكيهايي داشت. منتهي تصميم طيف شيراز كه منجر به دخالت بعضي از نهادهاي خارج از دانشگاه و كمك گرفتن از بخشهايي از حاكميت براي جدايي از مجموعهي دفتر تحكيم وحدت شد، يكي از بزرگترين جريانات را براي جنبش دانشجويي و موجبات به افراط كشيده شدن اين جنبش در سنوات اخير فراهم كرد.
طيف تهران عليرغم اختلافات غير قابل انكار فكري و عقيدتي با طيف اميركبير، اما به دليل عدم وابستگي به نهادهاي بيرون از دانشگاه و رعايت حداقلهاي تشكيلاتي، در مجموعهي طيف تحكيم علامه تاكنون باقي مانده است. اما متاسفانه در يكي دو سال اخير با اقداماتي كه معتقدم خلاف اساسنامه است، همچنين موروثي شدن تحكيم و برخي دخالتهاي مجموعههاي بيروني در اين مجموعه، شاهد حركات افراطي در بستر توسعهي سياسي از سوي بخشي از اين مجموعه بودهايم. انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران از نظر تشكيلاتي در مجموعهي دفتر تحكيم (طيف علامه) باقي ميماند و تا زماني كه حداقل اميدها را براي متعادل شدن حركت اين عزيزان مشاهده كند به خاطر تعلق به اساسنامه و مرامنامهي دفتر تحكيم در اين مجموعه خواهد ماند.
ايسنا: براي فعاليت مطلوب سياسي در دانشگاهها حداقل چه ويژگيهايي بايد وجود داشته باشد؟
حسامالدين علامه: يكي از مسايل مهم كم بودن و پايين بودن هزينههاي سياسي است. متاسفانه در سالهاي اخير دو لبهي قيچي يعني برخي از اقدامات و شبهات دستگاه قضايي و امنيتي از يك سو و طرح بعضي از شعارهاي سياسي و عملهاي افراطي از سوي عدهاي ديگر باعث بالا رفتن هزينههاي فعاليت سياسي و پرداختن به توسعهي سياسي براي همهي دانشجويان شده است. متاسفانه بايد اذعان كرد كه همين دليل، باعث توسعهي سياسي مطلوب در بين درصد كمي از دانشجويان شده است و بسياري از دانشجويان به دلايل زيادي وارد بحثهاي سياسي نميشوند، هرچند كه تمايل زيادي براي انجام اين كار دارند.
مطلب دوم امكان فعاليت سياسي است. مطمئنا در دانشگاه با توجه به گستردگي و بزرگي آن حركت انفرادي و فردي جوابگويي و تاثيرگذاري كمي دارد. امكان حركت سياسي منوط به تشكيل تشكل است و براي انجام حركت سياسي در دانشگاه بايد اجازه و بستر لازم براي تشكيل تشكلهاي جديد اسلامي و غيراسلامي را فراهم كرد.
مسالهي بعدي وجود مطبوعات و نشريات دانشجويي و كتابخانه و كتابهاي فرهنگي، سياسي و علمي و نيز ايجاد فضاي مناظره و كلاسهاي علمي براي عميق شدن دانش سياسي دانشجويان است كه كمك به توسعهي سياسي در دانشگاه خواهد كرد.
ايسنا: در اين راستا چه انتظاري از دولت آينده براي تحقق آنها داريد؟
حسامالدين علامه: آنچه كه در روزهاي اخير و يا در ماههاي اخير شاهد هستيم، نويد اين را ميدهد كه حداقل در مقام زبان و گفتمان بازگشت به قبل از دوم خرداد غيرممكن است، ولي نگراني آنجاست كه در مقام عمل ما به قبل از دوم خرداد برگرديم. يعني حرفهاي زيبا بزنيم، از ادبيات خاتمي استفاده كنيم ولي در عمل و در بهكارگيري روشها از شيوههاي قبل از دوم خرداد و فضاي بستهي سياسي در دانشگاه استفاده كنيم.
ما انتظارمان از دولت آينده اين است كه از افراط دوري كند، من همين جا اين تذكر را به آقاي احمدينژاد ميدهم كه در مجموعهي كشور دانشجويان پيشگام و پيشرو جنبش اصلاحي هستند. فضاي دانشگاه كاملا متفاوت و جلوتر از فضاي جامعه است. بنابراين اگر در انتخاب وزير علوم و وزير بهداشت فضاي دانشگاه لحاظ نشود انتخاب مناسب صورت نخواهد گرفت و دانشگاه به سوي توسعهي همهجانبه گام سريع و مثبت بر نخواهد داشت.
بنابراين از آقاي احمدينژاد ميخواهيم كه در انتخاب اين دو وزير دقت فراوان به خرج دهد و حساب دانشگاه را از نظر فضاي باز سياسي لااقل از بقيهي جامعه جدا كند. ما از ايشان تقاضا داريم حداقل وزير علوم كه حداقلهاي جنبش دانشجويي را در خود دارد - دكتر توفيقي ـ در سمت خود ابقا شوند و مطمئنا حضور ايشان منجر به تعامل مثبت بين دانشگاه و دولت خواهد شد.
ايسنا: گفتمانهاي سياسي عمده در ميان فعالان دانشجويي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
حسامالدين علامه: گفتمانهاي سياسي موجود در دانشگاهها كاملا متنوع است و به اعتقاد من متاسفانه تا حدود زيادي كاملا ژورناليستي و بر مبناي مطالعات سطحي، اينترنتي و روزنامهيي است. از يك سو تفكر انجمن حجتيه، تفكر جدايي دين از سياست، در بخشي از دانشجويان وجود دارد. در بخش ديگر تفكر سلطهي مصلحان و قدرت مطلق و اقتدارگرايي وجود دارد. در اين دو مجموعه، يا اعتقادي به جمهوريت وجود ندارد و يا جمهوريت را يك ابزاري براي پيشبرد اهداف خود ميبيند و آنگاه جمهوريت را قبول دارند كه اين جمهوريت به همان نتيجهي مورد نظر اين تفكر برسد و اگر مردم به چيزي خلاف يافتهها و دستورات اين تفكر برسند آن را ميزان مقبوليت و پياده شدن در جامعه نميدانند.
تفكر ديگر تفكر روشنفكري ديني است كه قائل به حضور دين در عرصهي عمومي، اجتماعي و سياسي است. اين مجموعه سعي دارد با كمك گرفتن از دانش بشري و پيشرفتهاي ناشي از تمدن نوين از يك سو و نوآوري در يافتههاي ديني از سوي ديگر جمهورياي خلق كند كه تضادي با اسلام نداشته باشد كه ما آن را خط امام(ره) و روشنفكري ديني ميدانيم.
تفكر ديگر تفكر ليبرال دموكراسي است، برخي به ليبرال دموكراسي مينيمال اعتقاد دارند و معتقدند با توجه به فضاي ديني جامعه بايد از حداقلهاي ليبراليسم سخن گفت و بعضي ديگر معتقد به ليبرال دموكراسي ماكسي مال هستند و خواهان پياده شدن بعضا حتي يك شبهي ليبرال دموكرسي غربي در جامعهي ايران هستند. بعضي ديگر نيز به دلايل بسيار زيادي تمايل به هيچگونه فعاليت سياسي ندارند و از فعاليت سياسي دوري ميكنند كه تعداد كمي نيز نيستند.
ايسنا: به نظر شما مهمترين نقش جنبش دانشجويي در فضاي سياسي فعلي چه ميتواند باشد؟ اساسا فرصتها و تهديدهاي جنبش در حال حاضر چيست؟
حسامالدين علامه: مطمئنا خالي شدن قواي سهگانه، شوراها و بقيهي نهادهاي قدرت از مجموعهي اصلاحطلبان، فرصت مناسبي براي جنبش اصلاحات فراهم آورده است كه اين جنبش بر غناي فكري خود بيفزايد و به كار تئوريك بپردازد.
تهديدهاي پيش روي جنبش دانشجويي، استقرار فضاي يأس و نااميدي و دست كشيدن از مطالعه، جلسات بحث و مناظره و تشكيل نهادهاي مدني و فعاليتهاي سياسي است. وظيفهي جنبش دانشجويي نزديك شدن به گفتمان تودهي مردم، به هويت ديني و استفادهي بيشتر از منابع اسلامي قرآن و عترت و ايجاد جامعيت در اين جنبش است. ما بايد در كنار آزادي و توسعهي سياسي به عدالت اجتماعي، اقتصادي، قضايي و حقوقي نيز بپردازيم و در كنار آزادي و توسعهي سياسي به ارزشهاي ديني، اخلاق و كرامت انساني توجه بيشتري كنيم.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا «حميده صفامنش» دبير خبر «علياصغر شفيعيان»
انتهاي پيام