در ادامهي نشست سازمان ادوار تحكيم وحدت، «علي افشاري» با پاسداشت ياد اكبر گنجي به تحليل و بررسي انتخابات نهم پرداخت.
به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) با تاكيد بر اين كه «زماني ميتوان انتخابات را تحليل كرد كه از تصورات و جمعهاي خود خارج شده و وارد جامعه شويم»، اظهار داشت: به نظر من هم در مرحلهي اول امكان بهتري براي تحليل انتخابات وجود داشت اما تحليلهاي من تابع نتايج رسمي اعلام شده از انتخابات نيست؛ زيرا در اين انتخابات يكي از كانديداها تشكيك كرد كه من اول بودم، آراي من خورده شد، كاملا مخدوش است و از نرخ مشاركت تا آراي كانديداها را در بر ميگيرد.
وي با اشاره به شرايط خاص جامعهي ايران به عنوان مهمترين زمينهي تحليل انتخابات، دوران فعلي ايران را دوران فترت و گذار عنوان كرد و افزود: اين جامعه تا رسيدن به يك برنامهي مبارزاتي و يك حركت جديدي كه هژمونيك شود در اين حالت گذار به سر خواهد برد و رفتار مردم نيز در چنين جامعهاي يك رفتار خاص است. در اين دوران سردرگمي نيز زياد است.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه «شعار پوپوليستي تنها شامل تصويب كردن يك آرمانشهر و دعوت مردم به آن نيست»، ترساندن مردم از مسايل موهومي را نيز سويهي ديگر اين شعار دانست و آن را از لحاظ توسعهي سياسي، فاقد معنا خواند.
افشاري تصوير و عدم دفاع مناسب از دموكراسي را يكي از نكات برجستهاي خواند كه به قول وي در اين انتخابات خودنمايي ميكرد.
وي در ادامه اظهار داشت: با محدود كردن دموكراسي صرفا در چارچوبهاي ليبراليستي، انحصار سياسي، نميتوان با فساد و اقتصاد مبارزه كرد. يعني از طريق دموكراسي هم بهبود همگاني ايجاد ميشود و اين مهم در زندگي ملموس مردم جايي نداشت.
اين فعال سياسي انتخابات و دموكراسي در ايران را با هم مرتبط ندانست و اظهار داشت: متاسفانه اين انتخابات دقيقا در فقدان دموكراسي شكل گرفت و نشان داد كه صرفا نميتوان از طريق انتخابات به سمت دموكراسي حركت كرد. لذا ديدگاهي كه معتقد بود حتما در يك فرآيند پيوسته از طريق اصلاح در درون ساختار قدرت ميتوان دموكراسي را پيش برد، به شكل عيني بطلان اين ديدگاه برايش ثابت شد.
افشاري افزود: در صورتي كه رييسجمهور تنها 10 درصد ابزارهاي قدرت را در اختيار دارد كه آن هم بايد با هرم بالاي ساختار قدرت هماهنگ باشد، حال براي چنين چيزي چه هياهويي بهپا شد.
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)، يكي از علل عدم استقبال مردم به كانديداي اصلاحطلبان را روشهاي مطرح شدهاي كه به گفتهي وي در گذشته تجربه شده بود و عدم ارايهي ايدههاي متفاوت، دانست و خاطرنشان كرد: دكتر معين نميتوانست گزينهي بهتري از خاتمي 8 سال گذشته باشد؛ چرا كه خاتمي خود روحاني و فرزند يك روحاني برجسته است و حمايت مستقيم بنيانگذار انقلاب را به همراه داشت، همچنين پايگاه روشنفكري دارد.
وي حاشيهنشينان و محرومان جامعه را به عنوان پديدهي جديد و قابل تأمل ارزيابي كرد.
افشاري با اشاره به بالا رفتن سطح گفتمان نخبهگرا بر انتخاب زبان به عنوان زبان قابل فهم براي مردم تاكيد و دانشگاه را حلقهي اتصال نخبگان و مردم عادي جامعه و جامعه را مستعد تشكيل نخبگان دانست و گفت: با اين انتخابات دوران حضور متكي به پشتوانهي اجتماعي اين گروههاي سياسي پايان يافت و آيندهي آنها تابعي از اين است كه چه ميزان بتوانند در شرايط جديد ايران كالا و متاع مناسبي در اختيار مردم بگذارند.
در ادامهي جلسه، دكتر جلاييپور به تحليل راهكارهايي پرداخت كه اكنون بايد در پيش گرفت و گفت: انتخابات تمرين دموكراسي است، به نظر من اتفاقا انتخابات با دموكراسي در شرايط كنوني رابطهاي وسيع دارد.
وي بر اين مهم كه به يك كانديدا چه كساني راي دادند، يكي از بحرانهاي رييسجمهور منتخب را، راي ندادن بخش مهمي از جامعهي مدني به وي دانست.
جلاييپور با اشاره به نظر افشاري مبني بر اينكه اغلب حاشيهنشينان باعث پيروزي انقلاب شدند، گفت: اتفاقا نظر من مخالف است. اين انقلاب پيروزي جمع طبقهي متوسط بود.اتفاقا مشكل شاه هم اين بود كه پايگاهي در جامعهي مدني و بخش تواناي جامعه كه مستقل از دولت است نداشت.
وي با بيان اين كه اصلاحطلبان وظيفهي مدني خود را در هر دو مرحله انجام دادند، گفت: در نتيجه اصلاحطلبان به مردم و گروههاي سياسي بدهكار نبوده، بلكه دادن كرسي رياست جمهوري در مقابل در جامعه شرايط همدلي را با مردم به دست آورند و زمينهي يك ائتلاف نانوشته براي انتخاب آزاد و سالم فراهم شده. لذا اكنون شرايط جديدي در جامعهي مدني پيدا شده و كساني كه مستقل از حكومت چيزي دارند به كانديداي منتخب راي ندادند و يكي از مشكلات بنيادين دولت منتخب همين است.
اين استاد دانشگاه و تحليلگر سياسي، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را منوط به روشهاي خاصي دانست و افزود: خالصترين جوانان، جوانان انقلابي بودند اما پيامد ناخواستهي آن در جامعهي امروزي، 5 ميليون جوان معتاد است. پس نميتوان هر روشي را براي مبارزه با اين سه مهم در پيش گرفت.
در ادامه، افشاري نيز گفت: به نظر من هم مهم است كه چه كساني به چه كانديدايي راي دادند. اما نتيجهي اين انتخابات نشان داد كه از اين انتخابات دموكراسي در نيامده اما از مواهب شكلي دموكراسي استفاده كرده و با اضافه كردن ترفندي به نام مردمسالاري ديني دموكراسي را مصادره كردند. اين امكانات بدون حضور اصلاحطلبان امكانپذير نبود و از همين زاويه است كه گفته ميشود كه آنها نياز به نمايش مشروعيت داشتند.
وي در ادامه افزود: جامعه دستخوش تلاطم و دگرگوني است و مهم اين است كه در اين تلاطم دست بر مسايلي بگذاريم كه مردم از آنها جدا شدند. من به آينده اميدوارم و خوشبيني من به همان آراي ريخته نشده در صندوق است و كساني كه راي ندادند اميدي به منجي نداشتند.
افشاري با پيش بيني تغيير رويكرد اصلاحات در آينده، نيروهاي پيروز را نيروهايي دانست كه در اين انتخابات شركت نكردند و بازندهي درازمدت را كساني خواند كه به گفتهي وي تصور ميكردند با يكپارچه كردن حكومت ميتوانند كار خود را پيش برند.
وي افزود: همين آرايي كه به غلط به آنها راي دادند به زودي جزو جديترين معارضان آنها خواهند شد.
جلاييپور نيز با اشاره به اين كه حركت دانشجويي چيست و چه ميتواند بكند، گفت: جاي دفاع از عرصهي عمومي در دانشگاههاست، آزاديآور و رهايبخش است.
وي از موقتي بودن فعاليتهاي دانشجويي به عنوان نكتهاي مهم ياد كرد و گفت: فعاليت دانشجويي، جاي پيگيري پروژههاي بزرگ سياسي نيست، بلكه اين جريانات مهمترين پروژهاي كه ميتوانند به آن بپردازند همان دفاع از عرصهي عمومي است كه در حركت دانشجويي فراموش شده و اين مهم، همان مبارزهي بنيادي با انحصارطلبي در كشور است كه فقط جنبش دانشجويي ميتواند از آن دفاع كند و دانشجويان در اين مبارزه پس از پايان تحصيلات با تجربههاي سياسي، تبديل به نيروهاي سياسي مفيد خواهند شد.
انتهاي پيام