همايش دولت آينده، انتظارات و رويكردها از سوي جنبش عدالتخواه دانشجويي و با همكاري بسيج دانشجويي دانشگاه تهران در اين دانشگاه برگزار شد. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، حجت‌الاسلام والمسلمين «حميد پارسانيا» در اين همايش با اشاره به تأثير عرصه‌ي فرهنگ بر ساير عرصه‌هاي اجتماعي و اقتصادي گفت: فرهنگ لايه‌هاي مختلفي دارد، لايه‌هاي طولي و عرضي. برخي سطوح فرهنگ كمي دقيق‌تر است و برخي بخش‌هاست كه تغيير آنها زياد حساسيت ايجاد نمي‌كند. يك سري از سطوح فرهنگي دائما بايد تغيير كند و اگر يك ثباتي وجود داشته باشد يك مشكل اجتماعي به وجود مي‌آيد. اما در سطوحي از فرهنگ وقتي تغييراتي رخ مي‌دهد تنش اجتماعي ايجاد مي‌شود. برخي خواسته‌اند كه عنصر مقدم فرهنگ و تمدن را قدرت و اقتدار آن در نظر بگيرند و بقيه‌ي امور را در حاشيه‌ي اقتدار رقم بزنند. وي افزود: در درون فرهنگ يكسري از مفاهيم هست كه نقش كليدي و وجودي دارند كه آن مفاهيم وقتي وارد عرصه‌ي قدرت و آگاهي بشري شود بر حوزه‌هاي ديگر اثر مي‌گذارند، در فرهنگ و تمدن اسلامي توحيد يكي از آن مفاهيم است. پارسانيا گفت: مفاهيم و مباني معرفتي هر فرهنگ همان مفاهيم و معاني هستند كه پرسش‌هاي بنيادي وجودي انسان را پاسخ مي‌دهد و به دغدغه‌هاي مشترك طول تاريخ بشريت مي‌پردازد. وي با اشاره به توزيع عادلانه‌ي معرفت، گفت: همه‌ي اقشار جامعه بايد مفاهيم بنيادي و كليدي كه مفاهيم اصلي انساني هستند به نحو يكسان در دسترسشان باشد. سيستم آموزشي بايد به گونه‌اي شكل بگيرد تا هر بخشي از جامعه كه خواست هر ميزان كه اراده كند بتواند از معرفت سيراب شود. اما بخشي از معرفت، جنبه‌ي فناوري و تكنولوژيك دارد و دانش ابزاري است. عدالت در اين جا به توزيع مساوي نيست، توزيع عادلانه در حوزه‌ي دانش‌هاي كاربردي بر مدار جنسيت هم مي‌تواند شكل بگيرد. پارسانيا در ادامه گفت: وقتي كه ما فقط مي‌گوييم سيستم اين است كه يك امكانات مساوي براي همه‌ي جوان‌ها بدون اينكه نيازها را در نظر بگيريم، بعضا اين يكساني آنقدر كور انجام مي‌شود كه يكسان هم نمي‌شود و يك قدم آن طرف‌تر را هم نمي‌بينيم. فقط يك سيستم يكسان عمومي را تعبيه كردن بدون اينكه عوامل ديگر را ببينيم گاه از آن يكساني حاصل نمي‌شود. امروز شرايط يكسان مساوي براي ورود به دانشگاه براي دختران و پسران وجود ندارد. پسران مسأله‌ي سربازي دارند و دختران ندارند، در نتيجه 70 درصد ورودي‌هاي ما دختران مي‌شوند و 30 درصد پسران. اين دانش‌ها كه همه‌ي دانش‌هاي عميق انساني نيست. بلكه دانش‌هاي عميق انساني بايد توزيع يكسان داشته باشد. دكتر «ابراهيم فياض» نيز در اين همايش، انتخابات نهم را انقلاب در انقلاب ناميد و گفت: ظاهرا وضعيت تاريخي ما هنوز درك نشده، چراكه هنوز ما نمي‌دانيم حقيقتا چه شده است. اين استاد دانشگاه گفت: مردم در اين انتخابات نشان دادند كه به دنبال بوميت و يك نوع اسلاميت هستند. 16 سال بعد از جنگ ما به دنبال الگوهايي بوديم كه از غرب آورديم مثلا از آغاز جنگ تا دوم خرداد ما الگوي آمريكايي را جستجو كرديم و همه‌ي اينها شكست خورد. فياض گفت: در ايران از مشروطه تا امروز يك نوع اشرافيت اضافه بر اشرافيت شاهنشاهي يعني اشرافيت روشنفكري به وجود آمد كه اين دو در تاريخ خوب با هم ساخته‌اند. در ايران هم اشرافيت ساختاري داريم و هم اشرافيت معرفتي. وي افزود: اشرافيت آزادي‌طلب است و ضد عدالت؛ آزادي و عدالت با هم جمع نمي‌شوند. هميشه مردم عدالت‌طلب هستند و اشراف آزادي‌طلب. در اسلام نيز ما آزادگي داريم. آزادي كه ما مي‌گوييم آزادي برون است نسبت به درون. ولي آزادگي هم آزادي از درون است و هم برون. اين با عدالت جمع مي‌شود چون در آن ايثار است ولي آزادي با حريت جمع نمي‌شود. مردم به عدالت مردم‌گرا رأي دادند به عدالتي كه از مغز نخبگان ترشح نمي‌شود بلكه در زندگي واقعي وجود دارد. عدالت شعري و شعاري نيست بلكه عدالت واقعي است. همچنين دكتر «سيدعباس نبوي»، گفت: معتقدم كه در اين انتخابات بيش از آنچه تخريب انجام شد توسط نامزدهاي انتخاباتي و ستادهايشان خود تخريبي انجام شد. اين خود تخريبي به دليل سطح آگاهي و شعور مردم موجب دور شدن افراد از اين نامزدها شد. ////////////////////////////// حتي در جايي كه بخشي از جريان اصولگرا در كنار يك نامزدي سازماندهي شد كه مي‌خواست با تصوير ژست خود در كنار هواپيماي ايرباس خود را معرفي كند، بدتر از اين توهين به شعور مردم امكان نداشت. ما چه نيازي داريم كه نامزد رياست جمهوري مثلا بلد باشد هواپيما براند يا نه. نبوي اولين چالش پيش‌روي دولت آينده را چالش آرمان و واقعيت خواند و گفت: در طول 27 سال گذشته اگر مردم خاطره‌ي شيريني از دولت مهندس موسوي دارند به اين دليل است كه توازن بين آرمان و واقعيت در آن بي‌نظير بوده است. وي گفت: سومين چالش، چالش ميان نام‌گرايي و نظريه‌گرايي است. پيچيدگي هميشه نظريه و الگو مي‌خواهد و نمي‌شود بدون نظريه پيچيدگي‌ها را حل كرد. نبوي افزود: چالش ميان افراط و تفريط يكي از مسائل بنيادي ماست كه بايد مورد توجه قرار گيرد. تفريط‌ها از ناحيه‌ي نديدن علت در مديريت عرصه‌هاي مختلف است. همچنين نبوي آنچه را لكنت زبان دولت‌ها مي‌خواند، از چالش‌هاي پيش‌روي دولت آينده دانست و گفت: در عرصه‌هاي بين‌المللي بايد بتوانيم بدون لكنت زبان حاضر شويم. نبوي چالش ضريب مقاومت را از ديگر چالش‌هاي دولت آينده برشمرد و گفت: استمرار در اين مسير با مشكلات فراواني مواجه است و مخالفان حتما موج حمله را آغاز خواهند كرد، اين دولت بايد ضريب مقاومتش را بالا ببرد. به گزارش ايسنا، دكتر «حسن سبحاني» نيز در اين همايش با اشاره به پذيرش ايران به عنوان عضو ناظر سازمان تجارت جهاني گفت: اقتصاد جهان به ويژه اقتصاد كشورهاي توسعه‌يافته اقتصاد متحولي است و مبتني بر تكنولوژي‌هاي ارتباطي و مخابراتي يكپارچه‌ي جهان در عرصه‌هاي مختلف است. وي گفت: هر مانعي چه ذهني و چه عيني بر سر راه مبادله‌ي كالا و خدمات براي آنها كه تقاضاي جهاني را براي كالا و خدمات خود مي‌خواهند پسنديده نيست. اين نماينده‌ي مجلس افزود: سازمان تجارت جهاني مثل بسياري از سازمان‌هاي ديگر بين‌المللي در واقع سازوكار تسهيل مبادلات كالا و خدمات در جهان را سازمان مي‌دهد كه اقتضاي اقتصادهاي بسيار پيشرفته است. وي افزود: امروز مسأله بر سر اين است كه ما از پيوستن چه به دست مي‌آوريم و چه از دست مي‌دهيم؟ آنها كه پيوستن به سازمان تجارت جهاني را توصيه مي‌كنند و سازوكارشان كاهش موانع بر سر راه تجارت است لزوما به معناي تأمين منافع اين كشورها نيست. كساني كه توصيه به پيوستن مي‌كنند به نظر ما مجموعه‌ي پيشنهاداتشان در راستاي كاهش موانع است. توصيه‌ي آنها به ساير كشورها توصيه‌هايي بي‌منطق است. اما منطقي بودن براي هر اقتصادي مي‌تواند مورد تأمل واقع شود. مثلا در اين مسير براي پيوستن بايد قيمت‌هاي خود را اصلاح كنيم كه عينا معنايش كاهش ارزش پول ايران است. خصوصي‌سازي وسيع، دولت كوچك و حذف تعرفه‌ها و ... كه اجراي برخي از اينها در اقتصادهايي مثل ايران وضعيتي را براي ما ايجاد كند كه براي ما در عين انتفاع بيشتر، مشكل بيشتري ايجاد مي‌كنند و براي ما امكان مطابقت درون اقتصاد خودمان با اين توصيه‌ها وجود ندارد و متناسب با ساختارهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ما نيست. وي افزود: توجه به اينكه ديگران در دنيا چه مي‌گويند مهم است، خيلي اصرار نيست كه به تجربه‌ي ديگران چشم ببنديم. اما اصرار داريم كه نوع تفكر و تئوري كه انتخاب مي‌شود با مسائل ايران مطابقت كند. قانون اساسي ما، قانوني است كه يك اقتصاد عدالت‌محور را پشتيباني مي‌كند، اقتصادي كه فرصت‌هاي يكسان براي توده‌هاي مردم در دسترسي به چند عنصر مهم آموزش، تغذيه، كودكان، بهداشت و درمان و اشتغال فراهم مي‌كند. انتهاي پيام