امير محبيان تصريح كرد كه اولويت رييسجمهور آينده بايد گزينش نيروهايي براي كابينه باشد كه اولا تصور معاملهگري را ايجاد نكنند، دوم آنكه نيروهاي كاري و پرتواني باشند كه بتوانند در همان سال اول، تصويري از كارآمدي را ارايه كنند.
وي در گفتوگوي تفصيلي با خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، با بيان اينكه انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري حداقل سه پيام روشن داشت، از «افول جايگاه احزاب و عينيشدن عدم اعتماد بخشي از مردم به احزاب كه نشانه آن سقوط رتبه دو كانديداي مورد حمايت جناحها»، «تغيير رويكرد گفتماني مردم از گفتمان آزادي به گفتمان عدالت » و « احياشدن پارهاي از ارزشهاي انقلاب اسلامي 57 در پي يك دوره دوري از اين ارزشها و غلبه رويكرد آرمانگراي» به عنوان اين سه پيام نام برد.
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت، در ادامه با بيان اينكه اين انتخابات چند نتيجه مهم هم خواهد داشت، به
نتايج آن در عرصه داخلي اشاره كرد و گفت:« تغيير صفبنديها و آرايش سياسي در كشور، ظهور احزاب جديد حول محور كانديداهاي پيروز نشده در انتخابات و بروز شكافهاي روشن تشكيلاتي در هر دو جناح، همچنين
چرخش حركتهاي سياسي بهويژه در عرصه حاكميت از شخصيتمحوري به سيستممحوري از اين نتايج است. به عبارتي با افول چهرههاي شاخص عملا حركتهاي سيستماتيك بايد جايگزين آن شود والا با بروز يكدوره بحران مديريتي شاهد بازگشت به همان چهرهها خواهيم بود.»
وي ظهور موجي از چهرههاي جديد در عرصه سياست كه خواهند كوشيد عقبنشيني نسل اول را مستدام و خلا پديدآمده را سريعا پر كنند نيز از نتايج انتخابات در عرصه داخلي خواند.
محبيان همچنين به نتايج انتخابات اخير در عرصه خارجي اشاره كرد و گفت:« تا مدتي فشارهاي خارجي و بهانه جوييها بر روي ايران در حوزههاي هستهاي و حقوق بشر تشديد خواهد شد و با ارزيابي رفتار واكنشي ايران، رويكرد غرب يا كنارآمدن با اين موج جديد به مثابه يك واقعيت خواهد بود و يا اينكه با ازدياد فشار خواهند كوشيد ايران را به لبه پرتگاه كشانده و حداكثر امتياز را دريافت نمايند.
از سويي موج نو آرمانگرايي انقلابي چهرهاي تهاجمي به سياست خارجي خواهد داد و طبعا نيروهاي جديدي را به پيكره دستگاه سياست خارجي تزريق خواهد كرد كه درجه آرمانگرايي آنها بالاتر از مصلحتانديشي آنها باشد ولي در نهايت بايد منتظر بود و ديد كه آيا اين موج پرفشار و صاحب انگيزه آرمانگرايي احياءشده راه خود را خواهد گشود يا اينكه با موج مقابل عقبنشيني آرمانگرايي و بازگشت عملگرايي به صحنه را شاهد خواهيم بود.»
اين روزنامهنگار و تحليلگر سياسي در ادامه نتيجه اين انتخابات را در عرصه اقتصادي، سردرگمي موقت در مورد نحوه و عمق اجراي سياستهاي خصوصيسازي و سرمايهگذاري، تغيير جهت بخشي از سرمايهگذاريهاي دولت از حوزه امور استراتژيك و درازمدت به امور تاكتيكي و زودبازده، تكيه بر صرفهجويي كه ممكن است در صورت عدم تعريف درست اين مورد به كاهش كيفيت منجر شود و تغيير رويكرد هزينهسازي بودجه در امور خاص به امور عام خواند.
محبيان در بخش ديگر گفتوگويش با ايسنا، درباره آرايش احزاب و چينش سياسي نيروها پس از انتخابات گفت: « آرايش احزاب و چينش نيروهاي سياسي بهدنبال وزنكشي انتخابات نهم تغيير خواهد كرد. جرياني به ظاهر متشكل و واحد كه با موج دوم خرداد در صحنه سياسي ايران با وزن بيست ميليون راي پديدار شد، از لحاظ تشكيلاتي با ظهور موج سومتير از ميان رفته است، ولي از لحاظ نرمافزاري گفتمان «آزادي» همچنان وزني معادل 10 ميليون راي داشته ولي درهر حال عملا مقهور گفتمان«عدالت» با وزن 17 ميليون راي شده است.
از اين رو از اين به بعد، سه جريان گفتماني احزاب را درون خود متشكل خواهند ساخت:
1ـ گفتمان آزادي كه زير مجموعههايي چون آزادي ـ اعتدال (درون حاكميت)؛ آزادي ـ اصلاح ساختار قدرت (درون حاكميت) و آزادي ـ تغيير ساختار قدرت (اپوزيسيون) خواهد داشت.
2ـ گفتمان عدالت كه زيرمجموعههايي چون عدالت ـ تودهگرا (گريزان از ساختار حزبي)؛ عدالت ـ صنفگرا ( رويكرد دفاع از صنوف نظير معلمان ـ كارگران و ...)؛ عدالتگرايي ساختارستيز (اشكال ضعف اجراي عدالت را ساختاري ديده و حركتهاي اپوزيسيوني خواهد نمود).
3ـ گفتمان عدالت ـ آزادي كه خواهد كوشيد هر دو گفتمان را به عنوان يك واقعيت فراگير تئوريزه نمايد و همه طبقات را به نحوي درگير اين گفتمان تركيبي سازد.»
وي در ادامه در تحليل مهمترين فرصتها و چالشهاي پيش روي رييسجمهور آينده گفت:« آنچه كه به صورت يك مانع در برابر احمدينژاد در آينده نزديك درخواهد آمد و او بايد راه حلي براي آن بينديشد، در داخل؛ توقعات متورم تودهها كه در جريان انتخابات شديدا تحريك شده و بهزودي به يك فشار عاجل تبديل خواهد شد است. اين توقعات اگر معقول و معتدل نشود يا دولت را در مسير غلط روزمرگي خواهد انداخت و يا آنكه موج ياس را دامن خواهد زد. در خارج نيز تصويرسازي غلط از احمدينژاد به مانع ديپلماتيك جدي مبدل خواهد شد؛ از اين رو بايد سريعا اين ذهنيتها به شكل معقول ( و نه از طريق غلطيدن در مسير تعيين شده غرب يا به صورت انفعالي) اصلاح شود.»
محبيان درباره اولويتهاي رييسجمهور آينده نيز به ايسنا گفت:« اولويت بايد گزينش نيروهايي براي كابينه باشد كه اولا تصور معاملهگري را ايجاد نكند. دوم آنكه نيروهاي كاري و پرتواني باشند كه بتوانند در همان سال اول تصويري از كارآمدي را ارايه نمايند. سوم؛ نوگرايي در گزينش نيروها آشكار باشد. چهارم اين كه با تصوير ذهني پديد آمده در ذهن تودهها از احمدينژاد همخواني نسبي داشته باشند.»
اين روزنامهنگار در ادامه با بيان اينكه در حوزههاي فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد دولت آينده بايد داراي آنچنان وجههاي باشد كه اهل فرهنگ او را با خود بيگانه نبينند، گفت:« وي بايد داراي آنگونه از عمق فكري باشد كه بتواند ارشاد را در جامعه با اتكا به هنجارها و ارزشهاي ملي و اسلامي با روشهاي بخردانه و آرام مطابق ذات حركتي فرهنگي تحقق بخشد.»
وي درباره ساماندهي آرايي كه به صندوقها ريخته نشده نيز، اظهار داشت:« ساماندهي 27 ميليون راي حول محور يك حزب نه ممكن است و نه مفيد. حتما اين توده 27 ميليوني داراي سليقههاي متفاوتي هستند كه احزاب متكثر بايد قالب اين سليقههاي مختلف باشند.»
محبيان همچنين گفت كه احزاب بايد واقعي و نمايانگر خواست هواداران و بدنه اجتماعي شكل گيرند و نه در مسير تحقق نظرات يك يا چند فرد.
اين روزنامهنگار اظهار داشت:« ايران بايد شاهد شكلگيري احزاب دموكراتيك و ريشهدار در متن تودهها باشد و نه احزابي اليگارشيك. اگر رهبران احزاب، روند مردميسازي احزاب خويش را بپذيرند، بهزودي بهجاي رهبري يك حزب، مديريت تودههاي هوادار مردمي را در دست خواهند گرفت و اگر نخواهند روندي مردمي را شكل دهند، فقط گرداگرد خود، عناصري مطيع، ولي فاقد ريشه و درك واقعي خواهند ديد كه در لحظههاي حساس منافع شخصي خويش را بر هر چيزي ترجيح خواهند داد.»
انتهاي پيام