نقش غذا در جهت پيشبرد صنعت گردشگري
صنعت جهانگردي و صنايع فرعي وابسته به آن بهعنوان يكي از بهترين زيرمجموعههاي اقتصادي درآمدزا مورد توجه و عنايت خاص اغلب كشورها ميباشد. امروزه چنانچه با ديدي دقيق و تحليلي به آمار و ارقام صنعت جهانگردي در دنيا بنگريم, به راحتي درخواهيم يافت كه نقش اين ارقام در درآمد ناخالص ملي و در نتيجه در افزايش درآمد سرانه كشورها بسيار تاثير گذار و تعيينكننده ميباشد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) بهعنوان نمونه كشورهايي مانند ايتاليا و يا اسپانيا از بخش جهانگردي و صنايع وابسته به آن سالانه حدود چهل ميليارد دلار درآمد ارزي دارند. از سوييديگر صنعت جهانگردي اشتغالزايي بالايي را نيز به وجود ميآورد. امروزه كارشناسان بر اين باورند كه جهانگردي بدون تعامل بخشهاي مختلف اين صنعت توسعه نمييابد كه در اين ميان غذا و نوع ارايه آن به جهانگردان و مسافران از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. در اين ميان حتي از تنوع غذاهاي ملي و محلي به عنوان عاملي مهم در جذب گردشگران و تشويق مجدد آنها به بازگشت به كشور مبدا نام برده ميشود. طبق مطالعات انجام شده، مكتبهاي ريشهدار آشپزي جهان در سه تمدن اصيل ايران ، روم و چين خلاصه ميشود. اهميت به غذا و نوع آن در فرهنگ ايراني همواره به عنوان يك نماد فرهنگي مطرح بوده است. آشپزي ايراني و هنر طبخ غذا، مادر آشپزي هندي ، تركي و عربي (خاورميانه) به شمار ميآيد. برآوردهاي موجود نشان ميدهد كه با تاسف طي سالهاي گذشته آشپزي در كشورهاي ياد شده از رشد سريعي برخوردار بوده است؛ ولي در ايران از رشد و توسعهاي برخوردار نبوده كه هيچ، بلكه پس رفت شديدي هم پيدا كرده است. در كشور تاكنون نزديك به 2200 نوع غذا و 109 نوع نوشيدني، مقدار بسيار زيادي شيريني و انواع نان پخت ميگردد، شناسايي شده است. همچنين گفته ميشود بيش از 3200 نوع غذاي محلي در ايران وجود دارند كه هر يك شيوه پخت و دستورالعمل خاصي دارند. مهمترين غذاهاي مخصوص ايران كه كم و بيش رنگ ملي دارند عبارتند از: پلو، آبگوشت، چلوكباب و كباب و آش. تمام غذاهاي مناطق مختلف محلي ايران به دليل لذيذ بودن در همه نقاط مصرف ميشوند، ولي اگر بخواهيم يك سفره كلي از غذاهاي ايراني را ترسيم كنيم، بايستي انواع ماهي, برنج و سبزيجات را در شمال كشور, انواع كباب و آبگوشت را در شمال غرب و غرب, انواع آش و خورش را در مركز ايران، انواع ماهي در جنوب و انواع خورشهاي محلي را در شرق ايران قرار دهيم. اين در حالي لست كه به دليل عدم نظارت و برنامهريزي، در اكثر رستورانهاي ما تنها چند نوع كباب است كه عرضه ميشود و در كنار اين غذاها صرفا در بعضي از آنها آبگوشت و حليم بادمجان نيز عرضه ميگردد تا نمادي از غذاهاي سنتي ايراني داشته باشند. اين وضعيت از سوي مسافران و گردشگران به ويژه در رستورانهاي بينراهي نامطلوب ارزيابي ميشود. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در اين زمينه مطالعه جالبي انجام داده است. در ارزيابيهاي به عمل آمده از سوي اين سازمان و پرسشهاي صورت گرفته از مسافرين ورودي به كشور بيشتر آنان از غذاهاي عرضه شده گلايه داشته و دارند. گردشگري كه در طول هر روز اقامت خود 2 بار از غذا هاي عرضه شده و تكراري استفاده ميبرد خستگي ، دلزدگي و ملالت آور بودن اين غذاها سبب انصرف او براي سفر به ايران ميگردد. غذا بايد جاذبه داشته و يك نماد فرهنگي كشور باشد. در ارائه تزئين و آرايش آن سليقهاي به كار رود تا در گرسنه ايجاد انگيزه و ميل به خوردن را زنده و تقويت كند؛ نه اينكه همه را فراري دهد. در اين شرايط به نظر ميرسد كه بايد براي گردشگران نوعي از تنوع غذايي پديدار آيد. نگاهي به پيشينه اين امر شايد تا حدي بتواند ما را ياري دهد. اولويت و اهميت دادن به نقش غذا در گردشگري به گونهاي گسترش يافته كه گزارش شده كه شهر هوچيمين، در ويتنام مدتي است گردشگري آشپزي برگزار ميكند و اكنون نوع جديدي از گردشگري به نام گردشگري آشپزي كه لذت تجربه پخت غذاهاي دلچسب را با گردشگري تلفيق ميكند، در شهر هوچيمين در ويتنام شكل گرفته است. پيش از اين نيز شركت فديتور و آژانس سايگن توريست، تورهاي اكوتوريسم برگزار ميكردند كه در آن درسهاي آشپزي به گردشگران آموزش داده ميشد و گردشگران خارجي ميتوانستند با كمك خانوادههاي ويتنامي به پخت غذاهاي خوشمزه بپردازند. از آنجايي كه اين تورها توجه بسياري را به خود جلب كرده بودند، آژانس سايگن توريست، اولين تور گردشگري غذايي را به مدت دو هفته در اواخر ماه سپتامبر سال گذشته برگزار كرد كه مورد توجه بسياري از گردشگران استراليايي قرار گرفت. در همين راستا چندي پيش نيز فستيوال غذاي مديترانه برگزار شد. پس از موفقيت چشمگير سه فستيوال پيشين غذاي مديترانه، اداره گردشگري مالتا چهارمين دوره اين فسيتوال را از دهم تا سيزدهم مارس برگزار كرد. در اين فستيوال، غذاهاي بسيار خوشمزه و نوشيدينهاي دلچسب از سراسر مديترانه به بازديدكنندگان عرضه شد؛ سرآشپزهاي محلي وخارجي در اين فستيوال هنر خود را به نمايش گذاشتند و با يكديگر به رقابت پرداختند. اگر به برنامههاي ياد شده با ديدي تحليلي نگريسته شود در مييابيم كه نقش غذا در جهت پيشبرد صنعت گردشگري ناديده گرفته شده است. از همين روست كه ميبينيم حتي گردشگران داخلي نيز در ايام مسافرت رغبتي به صرف غذا در رستورانهاي بين راهي و حتي شهري نشان نميدهند. ايران كشوري است كه با برخورداري از پاره فرهنگها از تنوع غذايي مطلوبي نيز برخوردار است. لذا به طور طبيعي نبايد در ارايه سرويس به مخاطبان با مشكل مواجه شويم. اين در حاليست كه گردشگران نيز روايات ديگري را از اين امر بازگويي ميكنند. بررسيها نشان داده كه گردشگراني كه چندي پيش در كيش به سر ميبردند و از جشنواره غذاهاي دريايي و سنتي كيش بازديد كردند، از اين جشنواره استقبال كردند. در اين جشنواره 40 تن از بانوان كيش انواع غذاهاي دريايي و سنتي از جمله قليه ماهي، بنيه ميگو، ماهي شكم پر، ماهي پفكي، برياني و رنگينك به نمايش گذاشتند. همچنين انواع ترشي، سالاد، شكلات، شيريني، مربا، كمپوت و دسر تهيه شده توسط بانوان شركت كننده در معرض ديد بازديدكنندگان قرار گرفت. اين استقبال ميرساند كه غذاي ايراني در ذات خود ميتواند براي گردشگران جالب باشد. تنها كمي معرفي و تبليغات، برنامهريزي و تنوع نياز است . همين و بس! انتهاي پيام