انتخابات نهمين دورهي رياست جمهوري فرصتي فراهم كرد تا در آن فعالان و تشكلهاي دانشجويي در بحبوحهي رقابت ديدگاهها با يكديگر، ظرفيتها و تواناييهاي خود را بسنجد و نيز زمينهاي ايجاد شد تا پس از فروكش كردن رقابت و تكاپو به بررسي عملكرد اين تشكلها در اين انتخابات پرداخته شود.
«مجتبي سلطاني» قائم مقام جامعهي اسلامي دانشجويان در مقطع كارشناسي ارشد، رشتهي تاريخ تمدن اسلامي را در دانشگاه تهران ميخواند و 24 ساله است. او 3 دوره در دانشگاه فردوسي مشهد دبير دفتر جامعهي اسلامي دانشجويان آن دانشگاه بوده و اكنون قائم مقام جامعهي اسلامي دانشجويان در دفتر مركزي است.
سلطاني عصر روز اولين جمعهي پس از انتخابات به دعوت خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دفتر مركزي ايسنا آمد، دفتري كه به قول او «ساختمان محقري است».
شايد پاسخ به پرسشها دربارهي برخي از فعاليتهاي جامعهي اسلامي دانشجويان به طوري بود كه مجتبي سلطاني در حين گفتوگو بارها واكمن را خاموش كرد. گاه براي پاسخ به پرسشي مدتي ميخنديد و پاسخ به آن را دشوار ميدانست. او گفت كه پاسخ به اين پرسشها گامي در روشنكردن زوايايي از تشكل متبوعش است.
گرچه سلطاني عملكرد خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) را در انتخابات رياست جمهوري «بيطرفانه» خواند و از اين لحاظ تشكر كرد، اما گفت كه «هيچ كدام از تشكلها و افراد حاضر به پاسخگويي به اين سؤالات شما نخواهند بود».
عليرغم اينكه اين مصاحبه قرار نبود توسط مصاحبهشونده بازخواني شود، سلطاني سه بار با اين هدف تلفني تماس گرفت؛ متن پياده شده برايش خوانده شد، اما در آن دخل و تصرف نكرد.
(توضيح اين كه با توجه به نقطه نظرات احتمالا متفاوت دربارهي مسائل مطرح شده در اين مصاحبه، خبرگزاري دانشجويان ايران نظرات ديگر فعالان دانشجويي را نيز مطابق معمول منعكس خواهد كرد)
ايسنا: كانديداي شما در انتخابات نهم پيروز شد. با به دست گرفتن دولت از سوي او، موضع جامعهي اسلامي دانشجويان چه خواهد بود؟
سلطاني: جامعهي اسلامي دانشجويان به عنوان بخش مهمي از جنبش دانشجويي اصولگرا، سياست خود را همانند سياستش در قبال دولتهاي گذشته بر مبناي نقد منصفانه و ارائهي مشاورههاي علمي و منطبق بر واقع نسبت به دولت دكتر احمدينژاد قرار خواهد داد.
ايسنا: چه طور شد كه از او حمايت كرديد؟ چرا موضع شما از يكي از كانديداها به احمدينژاد تغيير كرد؟
سلطاني: دفتر مركزي جامعهي اسلامي دانشجويان بر اساس پنج فصل منشور مطالبات خودش اعلام حمايت خود را از دكتر علي لاريجاني و محمود احمدينژاد اعلام كرد و تا يك روز مانده به تبليغات رسمي انتخابات رياست جمهوري نيز بر همين موضع بود. سرانجام يك روز مانده به شروع رسمي تبليغات انتخابات رياست جمهوري هم دفتر مركزي و هم مجمع نمايندگان [جامعهي اسلامي] حمايت رسمي خود را از دكتر احمدينژاد اعلام كرد. دكتر ولايتي را ما شخصيتي اصولگرا و معتقد به مباني انقلاب اسلامي و متدين ميدانيم. اما از آنجا كه ايشان حضور خود را مشروط به حضور هاشمي رفسنجاني كرده بود ما حمايت از يك كانديداي مشروط را عقلاني نميدانستيم و تحليمان اين بود كه هاشمي وارد صحنه خواهد شد. از اين رو دفتر مركزي هيچگاه به حمايت از ايشان تن نداد.
ايسنا: تصور ميكنيد اصولگرايان در اين انتخابات، كارآمدي خودشان را نشان دادهاند؟
سلطاني: مجموعهي جريان اصولگرا بايد از ابتدا از يك نامزد واحد ارائه ميداد تا بدنهاش دچار تشتت و اختلاف نشود.
ايسنا: قبلا گفته بوديد كه «عدم اجماع اصولگرايان كارآمدي آنها را زيرسؤال ميبرد» آيا با وجود پيروزي يكي از كانديداهاي آنان، باز هم چنين برداشتي داريد؟
سلطاني: عدم وجود احزاب نظاممند و قوي كه نمايندهي مطالبات مردمي در جامعه باشد سبب ميشود كه ما در طيفهاي مختلف اصولگرا و اصلاحطلب اجماع نامزدها را مشاهده نكنيم و من اين را يك نقطهي ضعف ميدانم. اما با توجه به احساس مسؤوليتي كه در جريان اصولگرا مشاهده ميكنيم، برآيند همه اين است كه نتيجهي دولت احمدينژاد يك دولت كارآمد مردمي و داراي رضايت بالاي مردمي خواهد بود.
ايسنا: آيا در اين دوره شاهد گفتمان «ميخواهيم اما نميگذارند» خواهيم بود؟
سلطاني: دولت اصولگرا نميتواند اين بهانه را براي مردم بياورد، به اين دليل كه مجلس، شوراي شهر و بسياري از نهادها داراي ديدگاه اصولگرايانه در ادارهي كشور هستند و مهمترين چيزي كه دولت اصولگرا بايد انجام دهد يك انقلاب و تحول در عرصهي مديريتي كشور است كه چرخش نخبگان را نهادينه كند.
ايسنا: با وجودي كه در جلسات شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب شركت ميكرديد چطور شد كه از كانديداي مورد حمايت اين شورا حمايت نكرديد؟
سلطاني: لاريجاني و احمدينژاد در برنامههايشان داراي شباهتهاي بسيار زيادي بودند اما خرد جمعي جامعهي اسلامي دانشجويان به اين نتيجه رسيد كه مردم مطالبات اجتماعي خود را در برنامهها و گفتمان دكتر احمدينژاد ميبينند.
ايسنا: به نظر شما چرا كانديداي شوراي هماهنگي رأي نياورد؟
سلطاني: عملكرد احزاب دوم خردادي و عدم پيگيري مطالبات مردم خارج از چارچوب بومي و ديني از سوي اين جريان باعث شد اعتماد مردم به احزاب كم شود و ما ميبينيم با اين كه لاريجاني و معين نمايندهي جريان و احزاب مهم كشور هستند و طبيعتا برنامههاي مدون و مشخصي در نحوهي ادارهي كشور دارند، اما مورد اقبال مردمي واقع نميشوند و رأي نميآورند.
در ضمن لاريجاني معدل و برآيند طيفهاي مختلف جريان اصولگرايي بود كه هركدام از اين طيفها نامزد حداكثري در انتخابات داشتند.
ايسنا: چطور شد كه خود شخص شما از لاريجاني حمايت كرديد؟
سلطاني: برداشت بنده اين بود كه لاريجاني تنها گزينهي موجودي بود كه طيفهاي مختلف اصولگرا امكان اجماع را بر سر او داشتهاند اما زماني كه موضع دفتر مركزي روشن شد همهي دفاتر از ايشان حمايت كردند.
ايسنا: در يك مقطعي اختلافهايي در جامعهي اسلامي مبني بر حمايت از كانديداهاي متفاوت شاهد بوديم، امروز هم اين اختلاف ادامه دارد؟
سلطاني: تقسيمبندي دفاتر [جامعهي اسلامي دانشجويان] به گرايشهاي سهگانه، متأثر از فضاي حاكم بر جبههي اصولگرايي بوده است. اين اختلافات، اختلاف در سليقه بوده نه در مبنا و اصول. اما يك نگاه استراتژيك حاكم بود و آن اين بود كه 1 - اصلاحطلبان پيروز نشوند و دوم خرداد دوباره بر اريكهي قدرت ننشيند 2- كارگزاران سازندگي موجسواري نكنند؛ كه اينها با تحليلهاي متفاوت همهي گزينههاي مختلف مورد حمايت گروهها و اعضا قرار ميگرفتند.
به نظر من برآيند تحليل اعضاء اين بود كه با توجه به ماهيت آرمانگرايي جنبش دانشجويي ما بايد به شخصيتي كه داراي روحيهاي آرمانيتر است رأي دهيم و از اينرو گزينهشان احمدينژاد شد.
ادامه دارد...