حافظ موسوي: دولت «خاتمي» به امور فرهنگي نگاه مهربانتري داشت «خاتمي» به پناهگاهي براي بيشتر مردم، بهويژه دانشجويان و اهالي فرهنگ، تبديل شد
حافظ موسوي معتقد است: دولت خاتمي، در مقايسه با دولتهاي قبلي، نگاه مهربانتري نسبت به امور فرهنگي داشت. اين شاعر در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي ارزيابياش از عملكرد فرهنگي دولت سيدمحمد خاتمي و تاثير مستقيم شخص او در اين فعاليتها، عنوان كرد: خاتمي از همان ابتدا بهعنوان مردي اهل فرهنگ پا به عرصهي رقابت انتخابات رياست جمهوري گذاشت؛ خاتمي و اطرافيان او از تساهل و مدارا نسبت به ديگران حرف زدند، با تحجر و واپسگرايي ديني و بسياري از اقدامات دولتهاي قبلي از قبيل سركوب مخالفان فكري، بگير و ببندهاي فعالان سياسي و فرهنگي، سانسور خشن روزنامهها، كتاب و فيلم و... و دخالت در حريم خصوصي زندگي شهروندان، آشكارا مخالفت كردند. اينها حرفهايي بود كه زده شد و خاتمي را به پناهگاهي براي اكثريت عظيم مردم ايران، بهويژه دانشجويان و اهالي فرهنگ، تبديل كرد. او در ادامه متذكر شد: در دورهي اول رياست جمهوري خاتمي، انصافا در اغلب عرصههايي كه به دولت مربوط ميشد، چرخشهايي به نفع دموكراسي و آزادي بيان و انيشه و قلم صورت گرفت. گرچه به كانون نويسندگان ايران اجازهي فعاليت قانوني داده نشد، اما اعضاي كانون ميتوانستند دور هم جمع شوند، مجمع عمومي بگذارند، براي سخنراني به دانشگاههاي كشور بروند و كتابهايشان را با سهولت بيشتري منتشر كنند؛ منظورم از سهولت بيشتر، اين است كه تيغ سانسور همچنان بالاي سر نويسندگان بود، اما نه با خشونت و سختگيري قبلي. بخشي از اين انعطاف در عرصهي فرهنگ، علاوه بر خاتمي، به شخصيت و عملكرد عطاءالله مهاجراني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، نيز بستگي داشت. مهاجراني بيش از آنكه اهل سياست باشد، اهل فرهنگ بود و با زبان اهالي فرهنگ سخن ميگفت. انصافا هم كارهاي مثبتي كرد. موسوي در عين حال عنوان كرد: با اين همه، حتما اين نكته را هم بايد در نظر داشته باشيم كه دولت خاتمي برآمده از جنبش و مطالباتي بود كه در بيرون از حاكميت وجود داشت. با دانشجوياني كه به بهانهي تعطيلي روزنامهي سلام به خيابان ريختند، نميشد با زبان ناطق نوري سخن گفت. اگر چنان اتفاقي نميافتاد، يعني مثلا ناطق نوري به جاي خاتمي مينشست، جمهوي اسلامي قطعا با چالشهايي بهمراتب دشوارتر روبهرو ميشد. شاعر «شعرهاي جمهوري» افزود: مسائل بينالمللي را هم در اينباره نبايد ناديده بگيريم. كشور ما در وضعيتي قرار داشت و دارد كه براي توسعهي اقتصادي، كاهش بيكاري، گراني و فقر و فحشا و تخفيف دردهاي انباشته شدهي مردم، نياز داشت و دارد كه خودش را از انزواي سياسي خارج كند و با دنيا و بهويژه غرب، ارتباط داشته باشد. دولت خاتمي اين زمينه را تا حدود زيادي مهيا كرد. بنابراين روي كار آمدن دولتي مثل دولت خاتمي، براي مجموعه نظام، هم مفيد و هم ضروري بود. سردبير ماهنامهي توقيفشدهي كارنامه گفت: در مجموع به نظرم در اين دورهي هشت ساله، شرايط كار و زندگي براي غيرخوديها قابل تحملتر بود و اين موجب شد كه كارنامهي فرهنگي دولت آقاي خاتمي كارنامهي بهتري نسبت به رؤساي جمهور قبلي باشد. اما فراموش نكنيم كه قدرت رييس جمهور طبق قانون اساسي، بهويژه در اين حوزهها، بسيار محدود است. تعطيلي مطبوعات، بازداشت مخالفان، دخالت در زندگي خصوصي شهروندان و... در حوزهي اختيارات نهادهاي غيرانتخابي است و رييس جمهور فقط ميتواند در اين موارد اظهار تاسف يا مخالفت كند و اين مخالفت در صورتي كه از پشتوانهي محكم مردمي برخوردار باشد، شايد تاثيري در اوضاع داشته باشد؛ پشتوانهاي كه وجود داشت، اما دولت خاتمي، بهويژه در چهار سال دوم ترجيح داد از آن استفاده نكند و بيشتر به چانهزني در سطوح بالا بپردازد. در چهار سال دوم، دولت خاتمي عمدتا در حال عقبنشيني بود و به قول فوتباليستها، تاكتيكش پاس رو به عقب بود؛ تا جايي كه بالاخره دروازهي خودشان را به نفع رقيب گشودند. انتهاي پيام