يك فعال دانشجويي: ـ اولويت اول ما بايد قشر دانشجو باشد ـ جنبش دانشجويي، اپوزسيون نيست ـ عقلانيت سياسي با راديكال شدن فضا فراموش ميشود
عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي گفت: عقلانيت سياسي گاهي اوقات به دليل راديكال شدن فضا فراموش ميشود. جنبش دانشجويي با در نظر گرفتن اين مهم بايد به اولويت بندي مطالبات قشر دانشجو بپردازد. «فريد مدرسي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين كه «انجمنهاي اسلامي در حال ورود به فاز جديدي هستند» اظهار داشت: به دليل اينكه انجمن اسلامي نميتواند به تنهايي صاحب قدرت باشند مجبورند با يك نهاد، ارگان، يا جنبش ديگري مؤتلف شوند. وي فاز اول فعاليت انجمنهاي اسلامي دانشجويان را از ابتداي انقلاب تا سال 68 دانست و گفت: در اوايل انقلاب اسلامي شاهد نزديكي انجمنها به برخي نهادهاي حكومتي بوديم و اين فاز تا سال 68 ادامه داشت، اما در اواخر اين دوره شاهد سير نزولي پيوند انجمنهاي اسلامي با آنها بوديم. مدرسي ادامه داد: بعد از سال 68 به دليل تغيير آرايش سياسي به خاطر تثبت نظام و تمام شدن جنگ ديگري نيازي به اين پيوند نبود و اين پروسهي جدايي آفاتي را براي انجمنهاي اسلامي در برداشت، از جمله اين آفتها كم رنگ شدن تعامل با قشر دانشجو و بي توجهي به نقش آنها بود. در اين دوره وارد فاز جديدي شدند و آن ائتلاف با نهادهاي سياسي و موسوم به اصلاح طلب بود كه نتيجهي اين پيوند ميوهي ميليوني به نام دوم خرداد بود. وي افزود: بعد از دوم خرداد اين نهادهاي سياسي مدني جاي خود را به نهادهاي حكومتي دادند و بعد از آن ارتباط انجمن اسلامي با احزاب و نهادها آفات بسياري براي تحكيم بر برداشت از جمله انشقاق تحكيم و ترويج ديدگاه دوري از قدرت و موارد ديگر كه به مرور تحكيم را مجبور كرده است كه به فاز سوم خود وارد شود. اين فعال دانشجويي در تشريح مرحلهاي كه از آن با عنوان فاز سوم ياد كرد، گرفت: اين فاز جديد كه از يك سال پيش شروع شده بر پايهي ايجاد پيوند دانشگاه، تشكلهاي غير دولتي، مدني، رسانهها و مطبوعات است. اما هنوز ارتباط نهادهاي مطبوعاتي با انجمن اسلامي، مطلوب نيست. مدرسي با تأكيد بر لزوم وجود عقلانيت سياسي گفت: بحث عقلانيت سياسي گاهي اوقات به دليل راديكال شدن فضاي سياسي به فراموشي سپرده ميشود، عقلانيت سياسي به معناي شناخت كامل و دقيق محيط سياسي و اجتماعي كه در آن زندگي ميكنيم است و اين فضا فقط شامل دانشگاه نميشود. اين عقلانيت در حدي است كه بتوان به يك تحليل نسبتا دقيق دانشجويي برسيم و تحت تأثير فضاي اكواريومي دانشجويي قرار نگيريم. وي افزود: بايد با نگاهي غير ايدئولوژيك و نگاهي بر محور عرف نخبهگراي دانشگاه، فضا را براي تمام جريانات دانشجويي كه انجمن اسلامي را قبول دارند و حاضرند چارچوب در قانون با نگاه حداقلي به دنبال مطالباتشان باشند فراهم كنيم. اين فعال دانشجويي با بيان اين كه «ضعف سوم انجمن اسلامي پيوندهاي محكم با نهادهاي مدني بيرون از دانشگاه بود» گفت: اين پيوندها باعث شد توجه اعضاي انجمنها و تحكيم به مطالابات بيرون از دانشگاه متمركز شود و كمتر به دنبال تحقق مطالبات دانشجويان باشند. وي افزود: معتقدم انجمن اسلامي بايد خواستهاي خود را اولويت بندي كند. نه به اين معني كه به اتفاقات سياسي بيرون از دانشگاه بيتوجه باشد ولي اولويت اول ما بايد قشر دانشجو و خواستههايش باشد. اين به معني فراموشي اجتماع نيست، ولي بايد اولويت اول خود را ايجاد يكي فضاي باز در دانشگاه قرار دهيم و بعد از رسيدن به خواستههاي قشر دانشجو به اولويتهاي بعدي بپردازيم. مدرسي تاكيد كرد: از آنجايي كه انجمن اسلامي تشكلي قانوني است بايد در چارچوب قانون حركت كنيم، ولي اين به معناي كوتاه آمدن از آرمانها نيست. بايد انتقاداتمان را به بخشهايي از قانون بيان كنيم، ولي اين نبايد منجر به آن شود كه مجوز خود را از شوراي فرهنگي دانشگاه نگيريم، در صورتي كه ارتباطمان با دانشگاه و دانشجو زياد باشد ميتوانيم مطالبات خودمان را وصول كنيم. مدرسي با بيان اين كه «جنبش دانشجويي، اپوزسيون نيست» گفت: اپوزسيون هميشه خود را در تضاد و تقابل با نظام ميبيند در حالي كه جنبش دانشجويي در قالب تشكلهاي قانوني است. بحث از اپوزسيون بودن يا جنبش دانشجويي بودن نه خوب است نه بد، اينها واژهاي سياسي هستند و در آن بحثي نيست. حرف ما اين است كه جنبش دانشجويي نبايد حتما اپوزسيون باشد، جنبش دانشجويي در بعضي مواقع ميتواند اپوزسيون باشد، نبايد جنبش دانشجويي را مترادف با اپوزسيون قرار دهيم. انتهاي پيام